الیزابت هولمز

الیزابت هولمز مدیر عامل ترانوس و کارآفرینی که به کلاهبرداری متهم شد

الیزابت هولمز متولد ۳ فوریه ۱۹۸۴ یک کارآفرین آمریکایی و بنیانگذار و مدیر عامل ترانوس، یک شرکت فناوری بهداشت بود که در حال حاضر منحل شده است. این شرکت در ابتدای تاسیس، انقلابی در آزمایش خون با استفاده از روش های آزمایش نوظهور محسوب میشد.

تیم الیزابت هولمز ادعا کردند که می توانند با استفاده از حجم ناچیزی خون (مانند یک قطره خون از نوک انگشت) فرایند آزمایش خون و بیماری هایی مانند سرطان و کلسترول بالا را تشخیص دهند.

بر اساس ادعای ترانوس این آزمایشات با استفاده از دستگاه های کوچک خودکاری اجرا می شود که توسط این توسعه یافته است. فوربز در سال ۲۰۱۵، بر اساس ارزیابی های انجام شده و  ارزش ۹ میلیارد دلاری شرکت ترانوس، هولمز را به عنوان جوان ترین و ثروتمندترین میلیاردر زن خودساخته در آمریکا معرفی کرد. اما به دنبال افشای کلاهبرداری احتمالی الیزابت هولمز و منحل شدن شرکت ترانوس، فوربز برآورد منتشر شده از ارزش خالص او را به صفر رساند، و هولمز را به عنوان «ناامید کننده ترین مدیر جهان» معرفی کرد.

اعتبار ترانوس تا حدی به علت روابط شخصی هولمز، اختراعات او و توانایی او در متقاعد کردن دیگران و جذب نیرو از افراد با نفوذی از جمله هنری کیسینجر، هیلاری کلینتون، جورج شولتز، جیمز ماتیس و بتسی دیووس بود.

حرفه هولمز، ظهور و انحلال شرکت او و عواقب بعدی آن موضوع کتاب «خون بد: اسرار و دروغ ها در استارتاپ دره سیلیکون ولی» است که توسط جان استریو خبرنگار وال استریت ژورنال نوشته شده است. همچنین یک فیلم مستند HBO به نام «مخترع: به دنبال خون در سیلیکون ولی» ساخته شده است.

الیزابت هولمز مدیر عامل ترانوس

اوایل زندگی الیزابت هولمز

هولمز در واشنگتن دی سی به دنیا آمد. پدرش در شرکت انرون فعالیت می کرد و پس از آن سمت های اجرایی را در سازمان های دولتی مانندUSAID ،EPA و USTDA بر عهده داشت. مادر الیزابت نیز به عنوان کارمند کمیته کنگره کار می کرد.
هولمز در مدرسه سنت جان در هوستون تحصیل کرد. در دوران دبیرستان، او به برنامه نویسی رایانه علاقه داشت و اولین کسب و کار خود را با فروش کامپایلرهای C ++ به دانشگاه های چین آغاز کرد.

والدین او تدریس خصوصی زبان ماندارین را در خانه ترتیب داده بودند و در اواسط دوره دبیرستان، هولمز شروع به شرکت در برنامه تابستانی ماندارین دانشگاه استنفورد کرد. در سال ۲۰۰۱، هولمز در دانشگاه استنفورد حضور یافت و در آنجا مهندسی شیمی خواند و به عنوان محقق دانشجویی و دستیار آزمایشگاه در دانشکده مهندسی فعالیت كرد.

پس از پایان سال اول تحصیل، هولمز در آزمایشگاهی در موسسه ژنوم سنگاپور کار کرد و آزمایش سندرم حاد تنفسی را از طریق جمع آوری نمونه های خون با سرنگ انجام داد. او در سال ۲۰۰۳ اولین درخواست ثبت اختراع خود را برای یک دستگاه پزشکی پوشیدنی تحویل داد که برای انجام کارهایی مانند تنظیم دوز دارویی مورد نیاز و پایش خون به کار می رفت.

در مارس ۲۰۰۴، الیزابت هولمز از دانشکده مهندسی استنفورد انصراف داد و از پول شهریه خود به عنوان بودجه برای تاسیس یک شرکت فناوری مراقبت های بهداشتی استفاده کرد.

تاسیس شرکت ترانوس

الیزابت هولمز در ابتدا برای «دموکراتیک کردن مراقبت های بهداشتی» شرکت Real-Time Cures را در پالو آلتو، کالیفرنیا تاسیس کرد. ترس او از سوزن انگیزه ای برای ایده آزمایش خون فقط با استفاده از مقادیر كم خون بود.

هنگامی که هولمز این ایده را برای استاد پزشکی خود فیلیس گاردنر در استنفورد توضیح داد، گاردنر مخالفت خود را اعلام کرد و عقیده داشت که این ایده عملی نخواهد بود. چندین استاد پزشکی متخصص دیگر نیز همین حرف را به هولمز گفتند. با این حال، الیزابت هولمز تسلیم نشد و موفق شد رابرتسون مشاور و رئیس خود را در دانشکده مهندسی، برای حمایت از این ایده متقاعد کند.

در سال ۲۰۰۳، هولمز نام این شرکت را Theranos (تلفیقی از دو کلمه درمان و تشخیص) گذاشت. رابرتسون اولین عضو هیئت مدیره شرکت شد و هولمز را به سرمایه گذاران ریسک پذیر دیگری معرفی کرد.
الیزابت هولمز به شدت تحت تاثیر بنیانگذار اپل استیو جابز بود و عمدا از سبک او کپی می کرد و مانند او یک ژاکت سیاه و یقه دار می پوشید. او در بیشتر سخنرانی های خود با صدای بم صحبت می کرد، اگرچه بعدا یکی از همکاران سابق ترانوس ادعا کرد که صدای طبیعی او چند اکتاو بالاتر است.

الیزابت موفق شد سرمایه گذاران بیشتری را به شرکت خود جذب کند و به دلیل تشکیل درخشان ترین هیئت مدیره در تاریخ شرکت های ایالات متحده طی آنها سال ها شناخته شد.
ترانوس در سکوت و بدون وب سایت و انتشار خبری فعالیت می کرد تا در سپتامبر ۲۰۱۳ از مشاركت با Walgreens برای راه اندازی مراکز جمع آوری نمونه خون در فروشگاه ها خبر داد. توجه رسانه ها به شرکت الیزابت هولمز در سال ۲۰۱۴ و با انتشار خبری در مورد آن فوربز بیشتر شد.

در آن سال ترانوس ۹ میلیارد دلار ارزش داشت و بیش از ۴۰۰ میلیون دلار سرمایه جمع آوری کرده بود. تا پایان سال ۲۰۱۴، نام او در ۱۸ ثبت اختراع ایالات متحده و ۶۶ اختراع ثبت شده خارجی وجود داشت. در طول سال ۲۰۱۵، هولمز با کلینیک Cleveland ، Capital BlueCross و AmeriHealth Caritas برای استفاده از فناوری ترانوس توافق کرد.

الیزابت هولمز مدیر عامل ترانوس

سقوط ترانوس

جان کریرو از وال استریت ژورنال پس از اظهار نظر متخصصی كه تصور می كرد دستگاه آزمایش خون ترانوس مشکوک به نظر می رسد، تحقیقات مخفی و چند ماهه ای را در مورد این شرکت آغاز كرد. کریرو با کارمند سابق ترانوس صحبت کرد و اسناد شرکت را به دست آورد.

وقتی هولمز از تحقیقات مطلع شد، از طریق وكیل خود، دیوید بویز، برای جلوگیری از انتشار این اطلاعات اقدام کرد. وی همچنین تهدیدهای قانونی و مالی علیه وال استریت ژورنال و افشاگران اعمال کرد.

در اکتبر ۲۰۱۵، علی رغم تهدیدهای قانونی الیزابت هولمز، این خبرنگار در مقاله ای نحوه ارائه نتایج آزمایش نادرست توسط دستگاه آزمایش خون ادیسون شرکت ترانوس را توضیح داد و ادعا کرد كه اين شركت در بیشتر آزمایشات خود از ماشین های موجود در بازار كه توسط سایر سازندگان ساخته شده استفاده كرده است.

کریرو در مقالات دیگری نیز به افشاگری در مورد هولمز ادامه داد و در سال ۲۰۱۸ كتابی با عنوان خون بد: راز ها و دروغ ها در استارتاپ سیلیکون ولی منتشر كرد، كه جزئیات تحقیقات خود در مورد ترانوس را ارائه می داد. اما در نهایت هولمز همه این ادعاها را رد كرد.

این اتهامات ادامه داشت تا اینکه در ژوئیه ۲۰۱۶، CMS رسما هولمز را از مالکیت، فعالیت یا مدیریت شرکت آزمایش خون به مدت دو سال ممنوع کرد. ترانوس این تصمیم را به هیئت تجدیدنظر وزارت بهداشت و خدمات انسانی ایالات متحده واگذار کرد. اندکی پس از آن، والگرین به روابط خود با ترانوس پایان داد و مراکز جمع آوری خون فروشگاهی خود را تعطیل کرد.

FDA همچنین به این شرکت دستور داد تا از دستگاه “Capillary Tube Nanotainer”  خود که یکی از اصلی ترین اختراعات آن است، دست بردارد. در سال ۲۰۱۷، ایالت آریزونا علیه ترانوس شکایت کرد و ادعا کرد که این شرکت ۱.۵ میلیون آزمایش خون به آریزونایی ها فروخته است، در حالی که حقایق مهم مربوط به این آزمایشات را پنهان کرده یا نادرست معرفی کرده است.

در آوریل ۲۰۱۷، این شرکت با توافق در بازپرداخت هزینه آزمایشات به مصرف کنندگان، و پرداخت ۲۲۵،۰۰۰ دلار جریمه مدنی و حق الوکاله، در مجموع ۴.۶۵ میلیون دلار، این دادخواست را حل و فصل کرد.

الیزابت هولمز مدیر عامل ترانوس

ادعای این شرکت مبنی بر جریان درآمد ۱۰۰ میلیون دلاری در سال ۲۰۱۴‌ نیز دروغ بود. در آن سال، این شرکت فقط ۱۰۰۰۰۰ دلار درآمد داشت. در نتیجه هولمز به ممنوعیت مدیریت شرکت دولتی به مدت ۱۰ سال و جریمه ۵۰۰۰۰۰ دلاری محکوم شد.

ترانوس در سال ۲۰۱۵ بیش از ۸۰۰ کارمند داشت. اما به مرور و با حکم دادگاه تمامی آنها را اخراج کرد. در تاریخ ۵ سپتامبر ۲۰۱۸، این شرکت اعلام کرد که روند انحلال رسمی را آغاز کرده است، باقیمانده دارایی آن به طلبکاران توزیع می شود.

در فوریه سال ۲۰۲۰، الیزابت هولمز از دادگاه فدرال درخواست كرد كه همه اتهامات علیه او و همكارش بالوانی را لغو كند. یک قاضی فدرال اتهامات را بررسی کرد و حکم داد که برخی از اتهامات باید لغو شود. از آنجا که آزمایش خون ترانوس توسط شرکت های بیمه پزشکی پرداخت می شد، هیچ پولی از بیماران اخذ نشده است. از این رو دادستانی مجاز به استدلال درباره کلاهبرداری از آنها نیست. با این حال، ۱۱ اتهام دیگر الیزابت همچنان باقی ماند.

فعالیت های تبلیغاتی

هولمز برای ارتقای آزمایش خون در مکزیک با کارلوس اسلیم همکاری کرد. در اکتبر ۲۰۱۵، او # Ironsisters را برای کمک به زنان در مشاغل علمی، فنی، مهندسی و ریاضیات اعلام کرد.

افتخارات الیزابت هولمز

قبل از فروپاشی ترانوس، الیزابت هولمز مورد تحسین گسترده قرار گرفت. در سال ۲۰۱۵، هولمز به عنوان عضو هیئت علمی دانشکده پزشکی هاروارد منصوب شد و به عنوان یکی از تاثیرگذارترین افراد در مجله TIME لقب گرفت. هولمز جایزه Under 30 Doers را از فوربز دریافت کرد و در لیست قدرتمندترین زنان آن سال قرار گرفت.

الیزابت هولمز همچنین توسط Glamour به عنوان زن سال برگزیده شد و از دانشگاه Pepperdine مدرک دکتر افتخاری دریافت کرد. هولمز جایزه Horatio Alger را در سال ۲۰۱۵ دریافت کرد، در حالی که جوان ترین دریافت کننده تاریخ این جایزه شناخته شد. او قبلا به عنوان تاجر سال مجله فورچون انتخاب شده بود.

به دنبال تحقیقات گسترده در مورد تخلفات شرکت ترانوس، الیزابت هولمز به کلاهبرداری متهم شد. در سال ۲۰۱۶، فورچون هولمز را به عنوان یکی از ناامید کننده ترین رهبران جهان معرفی کرد. در نهایت رویای هولمز با انحلال شرکت ترانوس پایان یافت.

اندرو کارنگی ، صنعتگر و نیکوکار اسکاتلندی

اندرو کارنگی ، صنعتگر و نیکوکار اسکاتلندی

اندرو کارنگی چطور به یک صنعتگر بزرگ تبدیل شد؟

اندرو کارنگی ، کارآفرین، سرمایه دار و صنعتگر آمریکایی و متولد اسکاتلند بود که ثروت خود را در صنعت فولاد به دست آورد و سپس به اقدامات خیرخواهانه بسیاری روی آورد. اندرو کارنگی قبل از رسیدن به مقام سرپرستی واحد مدیریت شرکت پنسیلوانیا در سال ۱۸۵۹ و زمانی که یک پسربچه بود، در یک کارخانه کتان کار می کرد. بعدها در حالی که برای شرکت راه آهن کار می کرد، در سرمایه گذاری های مختلف از جمله شرکت های آهن و نفت سرمایه گذاری کرد و اولین ثروتش را در اوایل دهه ۳۰ زندگی خود به دست آورد. در اوایل دهه ۱۸۷۰، او وارد صنعت فولاد شد و طی دو دهه بعدی به یک نیروی غالب در این صنعت تبدیل شد.

در سال ۱۹۰۱، او شرکت فولاد کارنگی را با قیمتی حدود ۴۸۰ میلیون دلار به بانکداری به نام جان پیرپونت مورگان فروخت. پس از آن کارنگی خود را وقف امور بشردوستانه کرد و تا پایان عمر بیش از ۳۵۰ میلیون دلار صرف فعالیت های خیرخواهانه کرد.

آشنایی با تجربیات و زندگی افراد موفق الهام بخش و راهنمای خوبی برای پیمودن مسیر موفقیت است. هر انسانی بسته به شرایط و توانایی های خود می تواند انتخابی بین کمترین تا بیشترین استفاده از مهارت های خود و فرصت هایی که در مسیرش قرار می گیرد داشته باشد. مطالعه زندگی افرادی که با تلاش و تصمیمات به موقع به نتیجه مطلوب رسیده اند این را اثبات می کند که همیشه می توان یک قدم جلوتر رفت.

سرگذشت اندرو کارنگی

اندرو کارنگی در ۲۵ نوامبر ۱۸۳۵ در دانفرملاین اسکاتلند، در خانواده ای فقیر متولد شد. او فرزند دوم ویلی و مارگارت کارنگی بود. پدرش یک بافنده دستی بود که برای تولیدی های محلی کفش، خیاطی می کرد. در سال ۱۸۴۸، خانواده کارنگی carnegie در جستجوی فرصت های بهتر اقتصادی به آمریکا نقل مکان کردند و در شهر آلگنی (اکنون بخشی از پیتسبورگ است) پنسیلوانیا مستقر شدند.

اندرو کارنگی، که تحصیلات رسمی او با ترک اسکاتلند به پایان رسید و سال های کمی به تحصیل پرداخته بود، به همراه پدرش در یک کارخانه تولید کتان مشغول به کار شد. درآمد او ۱.۲۰ دلار در هفته بود. او با جاه طلبی و سخت کوشی که داشت، در ادامه سلسله مشاغلی از جمله پیام رسان در یک دفتر تلگراف، دبیر و اپراتور تلگراف و سرپرست بخش مدیریت راه‌آهن پنسیلوانیا را گذراند.

پیشرفت های کاری

اندرو کارنگی، صنعتگر و نیکوکار اسکاتلندی

در سال ۱۸۵۹، اندرو کارنگی با شایستگی هایی که از خود نشان داده بود، به عنوان جانشین رئیس برای سمت سرپرست بخش مدیریت راه آهن انتخاب شد. این عنوان به او کمک کرد تا در مورد صنعت راه آهن اطلاعات بیشتری کسب و بتواند فرصت های سرمایه گذاری هوشمند را شناسایی کند؛ با اینکه هنوز ثروتی برای سرمایه گذاری در این زمینه نداشت. وی در حالی که در این جایگاه قرار داشت، در مشاغل مختلفی از جمله شرکت های ذغال سنگ، آهن، نفت و ماشین سازی سرمایه گذاری های سودآوری را شروع کرده بود.

هنگامی که توماس اسکات، مدیر کارنگی در راه آهن پنسیلوانیا، به او گفت که شرکت آدامز اکسپرس قصد فروش ۱۰ درصد از سهام خود را دارد، مادر کارنگی برای تهیه ۵۰۰ دلار مورد نیاز خانه خود را گرو گذاشت. پس از آن، تئودور وودروف با ایده قطارهای کابین دار به کارنگی نزدیک شد و سهم خود را در شرکت قطار کابین دار وودروف به وی پیشنهاد داد. برای این سرمایه گذاری، کارنگی مجبور شد وام بانکی دیگری را نیز تهیه کند. با افزایش ارزش این سهام ها، قرض های او  بازپرداخت شد و دو سال پس از این سرمایه گذاری، کارنگی به بازده ۵۰۰۰ دلاری در سال رسیده بود. این بیش از سه برابر حقوق وی از کار در راه آهن پنسیلوانیا بود. در طول جنگ داخلی، پیتسبورگ به مکانی مهم برای تولید اسلحه، توپ و سایر موارد تبدیل شد. کارنگی در یک چاه نفت سرمایه گذاری کرد که بیش از یک میلیون دلار سود سهام نقدی داشت. همچنین در آن زمان برای تاسیس کارخانه فولاد تلاش کرد.

پس از جنگ، اندرو کارنگی تلاش های خود را برای تاسیس کارخانه های آهنی از جمله Keystone Bridge Works و Union Ironworks متمرکز کرد. او از روابط خود با مدیریت شرکت راه آهن پنسیلوانیا برای تامین قراردادها و طی مسیرهای مختلف در این ایالت استفاده کرد.

اندرو کارنگی پس از ترک سمت خود در شرکت راه آهن در سال ۱۸۶۵، مسیر پیشرفت صعودی در دنیای کسب و کار و سرمایه گذاری را ادامه داد. با ورود صنعت راه آهن به ایالات متحده، او وارد دوره رشد سریعی شد؛ سرمایه گذاری های مربوط به راه آهن را گسترش داد و سرمایه گذاری هایی همچون مشارکت در تاسیس یک شرکت پل و تولیدات (شرکت پل کیستون) و یک شرکت تلگراف را آغاز کرد.  اغلب از ارتباطات خود برای پیروزی در قراردادهای داخلی استفاده می کرد. در زمانی که او تازه ۳۰ سال سن داشت، به یک مرد بسیار ثروتمند تبدیل شده بود.

تاسیس کارخانه فولاد

در اوایل دهه ۱۸۷۰، کارنگی اولین شرکت فولادی خود را در نزدیکی پیتسبورگ تاسیس کرد. و در طی سالهای بعد کارخانه های دیگری تاسیس کرد که سوددهی آن را به حداکثر رساند. به سبب مالکیت کارخانه ها، مواد اولیه و زیرساخت های حمل و نقل درگیر در ساخت فولاد، هزینه تولید و قیمت نهایی را به حداقل رساند. در سال ۱۸۹۲، کارخانه اصلی او به اسم شرکت فولاد کارنگی ثبت شد. در نهایت او شرکت رقیب با نام تجاری Homestead را نیز خرید و به اسم شرکت خود ثبت کرد.

در همان سال شهرت وی توسط اعتصاب خشونت بار در کارخانه فولاد او در Homestead پنسیلوانیا به خطر افتاد. پس از اعتراض کارگران اتحادیه نسبت به کاهش دستمزدها، مدیر کل کارخانه کارنگی، هنری کلای فریک، که مصمم به برهم زدن اتحادیه بود، کارگران را از کارخانه اخراج کرد. اندرو کارنگی به هنگام اعتصاب در اسکاتلند و مشغول گذراندن تعطیلات بود. اما از فریک که در حدود ۳۰۰ نگهبان مسلح پینکرتون برای محافظت از کارخانه فراخوانده بود، پشتیبانی کرد. نبرد خونین بین کارگران اعتصاب کننده و پینکرتون آغاز شد و حداقل ۱۰ مرد کشته شدند. سپس شبه نظامیان ایالتی برای كنترل شهر مستقر شدند؛ رهبران اتحادیه دستگیر و فریک كارگران جایگزینی را برای این كارخانه استخدام كرد. پس از پنج ماه، اعتصاب با شکست اتحادیه پایان یافت. علاوه بر این، جنبش کارگری در کارخانه های فولادی منطقه پیتسبورگ برای چهار دهه آینده فلج شد.

در سال ۱۹۰۱، بانکداری به نام جان پیرپونت مورگان، کارخانه اندرو کارنگی را با مبلغ ۴۸۰ میلیون دلار خریداری کرد و کارنگی بدین شکل به یکی از ثروتمندترین مردان جهان تبدیل شد. در همان سال، مورگان کارخانه فولاد‌ کارنگی را با گروهی دیگر از مشاغل فولاد ادغام کرد تا فولاد ایالات متحده، اولین شرکت میلیارد دلاری جهان را تشکیل دهد.

 

فعالیت های بشردوستانه اندرو کارنگی

اندرو کارنگی، صنعتگر و نیکوکار اسکاتلندی

بعد از اینکه کارنگی شرکت فولاد خود را فروخت، خود را بازنشسته و تمام وقت خود را وقف امور بشردوستانه کرد. او مقاله ای به نام “انجیل ثروت” نوشت كه در آن اظهار داشت كه ثروتمندان “وظیفه اخلاقی دارند كه پول خود را به طریقی كه موجب رفاه و سعادت انسان های عادی می شود، وقف کنند.” کارنگی همچنین گفت، “مردی که ثروتمند می میرد، بی آبرو مرده است.”

سرانجام کارنگی حدود ۳۵۰ میلیون دلار (معادل میلیاردها دلار به پول امروز) وقف کرد، که بخش عمده ای از ثروت وی بود. در میان فعالیت های بشردوستانه وی، بودجه تاسیس بیش از ۲۵۰۰ کتابخانه عمومی در سراسر جهان، اهداء بیش از ۷۶۰۰ ارگان به کلیساها در سراسر جهان و سازمان های وقف (بسیاری از آنها هنوز وجود دارند) جهت اختصاص به پژوهش در علم، آموزش و صلح جهانی نیز به چشم می خورد.

 

از جمله هدایای وی ۱.۱ میلیون دلار هزینه برای زمین و ساخت کارنگی هال و سالن کنسرت افسانه ای نیویورک سیتی بود. موسسه کارنگی برای دانش، دانشگاه کارنگی ملون و بنیاد کارنگی همه به لطف حمایت مالی وی تاسیس شدند.‌ همچنین وقف برای عاشقان کتاب را نیز فراموش نکرد؛ و بزرگترین سرمایه گذار فردی در زمینه کتابخانه های عمومی در تاریخ آمریکا بود.

بدون شک، اندرو کارنگی این بخشندگی را از کودکی خود الهام گرفته بود. هنگامی که او در مدرسه رایگان در شهر دانفرملاین اسکاتلند که توسط آدام رولند به این شهر اعطا شده بود تحصیل می کرد؛ و یا به کتابخانه ای می رفت که سرهنگ جیمز اندرسون، برای پسران شاغل محلی در زمان جوانی کارنگی افتتاح کرده بود.

اندرو کارنگی با وجود تلاش های خیرخواهانه ای که داشت، ثروتمند درگذشت. در وصیت نامه خود، ۳۰ میلیون دلار، به معنی بخش عمده ای از ثروت باقیمانده خود را به شرکت کارنگی داد، که امیدوار بود به ایجاد قوانین بین المللی و تقویت صلح جهانی کمک کند.

زندگی خانوادگی و سال های پایانی عمر

مادر کارنگی، که تاثیر عمده ای در زندگی او داشت، تا زمان مرگش در سال ۱۸۸۶ با او زندگی کرد. سال بعد، کارنگی ۵۱ ساله با لوئیز ویتفیلد دختر یکی از بازرگانان شهر نیویورک ازدواج کرد، که بیست سال از او جوان تر بود. این زوج یک فرزند به نام مارگارت داشتند. کارنگی در یک عمارت در منهتن زندگی می کرد و تابستان ها را در اسکاتلند می گذراند، جایی که یک  قلعه اسکیبو، با حدود ۲۸،۰۰۰ هکتار مساحت داشت.

اندرو کارنگی در سن ۸۳ سالگی در ۱۱ آگوست سال ۱۹۱۹ در لنوکس ماساچوست درگذشت. وی در گورستان اسلیپی هالو در نیویورک به خاک سپرده شد.

بیوگرافی کارل آلبرشت

بیوگرافی کارل آلبرشت

کارل آلبرشت (به آلمانی: Karl Albrecht) ۲۰ فوریه ۱۹۲۰- درگذشته ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۴) کارآفرین آلمانی که به‌همراه برادرش تئو، مؤسس و مالک سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای آلدی است.

در ماه اکتبر ۲۰۱۲، آلبرشت با دارایی خالص ۲۲٫۶ میلیارد دلار، به‌عنوان یکی از ثروتمندترین افراد جهان شناخته شد.پیش از این، در سال ۲۰۱۱ مجله فوربز، دارایی‌های آلبرشت را، ۲۵،۴ میلیارد دلار برآورد کرد و در فهرست ثروتمندترین افراد جهان، در رتبه دهم قرار گرفت.

کارل آلبرشت، تا پیش از درگذشت در سال ۲۰۱۴ ثروتمندترین فرد آلمان به شمار می‌آمد. همچنین چهارمین فرد ثروتمند اروپا شناخته می‌شد

دوران کودکی و جوانی

کارل و تئو آلبرشت در وضغیت متوسطی در اسن بزرگ شدند.

پدرشان ابتدا کارگر معدن بود. سپس به عنوان دستیار نانوایی، مشغول به کار شد. مادرشان صاحب یک خواربارفروشی کوچک، در محله کارگران «شانه بِک» بود. تئو نزد مادرش به شاگردی پرداخت؛ درحالی که کارل در مغازه پخت غذاهای آماده مشغول به کار شد. کارل همچنین طی جنگ جهانی دوم در ارتش آلمان نازی مشغول به خدمت شد.

دوران حرفه‌ای و موفقیت ثروت کارل

پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۶، این دو برادر کسب و کار مادرشان را، به دست گرفتند. تا سال ۱۹۵۰ برادران آلبرشت، ۱۳ مغازه در «روهر والی» داشتند.

این دو برادر ایده‌ای داشتند، که در آن زمان بسیار جدید بود. آنها حداکثر میزانی را که به طور قانونی می‌توانستند، از قیمت کالا قبل از فروش کم کنند (یعنی ۳٪ درصد) به عنوان تخفیف در نظر می‌گرفتند. این در حالی بود که پیشگامان بازار آن دوره که اغلب نیز با هم، همکاری داشتند، مشتریان را برای دریافت تخفیف، ملزم به جمع‌آوری برچسب‌های تخفیف می‌کردند، تا پس از جمع‌آوری و ارسال آنها، بتوانند مقداری از پولشان را پس بگیرند.

برادران آلبرشت همچنین کالاهایی را که خوب به فروش نمی‌رفتند، از لیست فروشگاهشان حذف می‌کردند. به علاوه آنها با عدم انجام تبلیغات و تا جای ممکن کوچک نگه‌داشتن اندازه فروشگاه‌هایشان، هزینه‌ها را کاهش می‌دادند.

زمانی که دو برادر در سال ۱۹۶۰ شرکت را به دو بخش تقسیم کردند، همه فکر می‌کردند، که آنها ورشکست خواهند شد، در حالی‌که در همان زمان، آنها مالک ۳۰۰ فروشگاه و درآمد سالانه ۹۰ میلیون (به پول رایج آلمان در آن زمان) بودند.

کارهای فروشگاه آلدی بین دو برادر تقسیم شد، به این شکل که کارل کنترل بخش سودآورتر آلدی «سود» (جنوب) و برادرش تئو کنترل آلدی «نورد» (شمال) را به عهده گرفتند. با اینکه هر دوی این گروه‌ها از سال ۱۹۶۶ از لحاظ قانونی و مالی کاملاً جدا شده‌اند، همواره روابط‌شان را، روابطی دوستانه نامیده‌اند.

آنها در سال ۱۹۶۲ برای اولین بار، برند فروشگاه آلدی (Albrecht-Discount) را معرفی کردند. گروه آلدی شمال، در حال حاضر شامل ۳۵ شعبه مستقل منطقه‌ای با حدود ۲۵۰۰ فروشگاه و گروه آلدی جنوب، شامل ۳۱ کمپانی با ۱۶۰۰ فروشگاه می‌باشند.

آلدی شمال مختص بازارهایی چون بازار بلژیک، هلند، لوکزامبورگ، فرانسه، اسپانیا، پرتغال و دانمارک است.

آلدی جنوب هم بازارهای ایالات متحده آمریکا، استرالیا، بریتانیا، ایرلند، سوییس، اسلوونی و غیره را پوشش می‌دهد.

زندگی شخصی

از آنجا که کارل همیشه از مطرح شدن زندگی شخصی‌اش در جامعه اجتناب کرده، اطلاعات کمی درباره او وجود دارد. او متاهل است و به گفته مجله فوربز دو فرزند دارد، که هیچ کدامشان در آلدی کار نمی‌کنند.

تا سال ۲۰۱۴ و پیش از درگذشت کارل، برادران آلبرشت هر دو در اسن آلمان زندگی می‌کردند. کارل یکی از طرفداران گلف بود و گاهی اوقات در زمین گلف خود، که در سال ۱۹۷۶ آن را ساخته بود، گلف‌بازی می‌کرد.

او همچنین گل‌های ارکیده پرورش می‌داد. شایعاتی وجود دارد، در مورد اینکه او کلکسیونر دستگاه‌های تایپ قدیمی و عتیقه نیز می‌باشد. کارل آلبرشت در سال ۱۹۹۴ خودش را از فعالیت‌های روزانه آلدی کنار کشید و تنها به عنوان رییس هیئت مدیره شرکت به فعالیت پرداخت. او در آغاز سال ۲۰۰۲ از این مقام هم کناره‌گیری و به این شکل، تمام کنترل شرکت را، واگذار کرد. در حال حاضر هیچ‌کدام از این دو برادر دیگر این فروشگاه را اداره نمی‌کنند. هم‌اکنون فروشگاه‌های آلدی در حدود ۶۰ کشور دنیا شعبه دارند.

آلدی

شرکت آلدی (مخفف Albrecht Discount) بعنوان یکی از شرکت‌های موفق در صنعت خرده فروشی با تخفیف شناخته می‌شود. این شرکت فروشگاهی است زنجیره‌ای متشکل از ۲ گروه که هرکدام توسط ۲ برادر کارل و تئو آلبرشت تاسیس شده و هر یک مالکیت قسمت‌های مختلف شرکت را بر عهده دارند. برادر بزرگتر کارل البریچ با ثروتی بالغ بر ۱۷ میلیارد یورو ثروتمندترین فرد آلمان محسوب می‌شود. یکی از این گروه‌ها دارای ۲۵۰۰ فروشگاه است که در قسمت‌های شمالی و شرقی آلمان فعالیت کرده و دیگری دارای ۱۶۰۰ فروشگاه است که در مناطق جنوبی و غربی مشغول به فعالیت می‌باشند. طبق آخرین آمار در کشور آلمان ۹۵٪ از کارمندان یقه آبی، ۸۸٪ از کارمندان یقه سفید، و ۸۰٪ از کسانی که دارای کسب و کار شخصی هستند از فروشگاه‌های زنجیره‌ای آلدی خرید می‌کنند. شایان ذکر است که دلیل اصلی جدایی این دو برادر عدم موافقت بر سر فروش سیگار در محلی نزدیک به صندوق فروشگاه (محل خروج مشتریان) بود.

کارل آلبرشت در سال ۱۹۲۰ میلادی و تئو در سال ۱۹۲۲ متولد شده و هر دو آنها از سنین کودکی در مغازه خواربار فروشی مادرشان که در سال ۱۹۱۳ افتتاح گشته بود مشغول به کار می‌شوند. پدر این دو فرزند نیز بعنوان دستیار شیرینی پز مشغول به کار می‌شود. یکی از شعارهای تبلیغاتی که این فروشگاه همیشه از آن استفاده می‌نمود شعار “ارزانترین منبع غذایی” بود که بر درب فروشگاه نصب شده بود. پس از اتمام خدمت سربازی، این دو برادر کسب و کار مادری خود را تصاحب کرده و تا سال ۱۹۵۰ یعنی در بازه زمانی ۴ ساله تعداد فروشگاه‌ها را به ۱۳ رساندند. ایده این دو برادر برای توسعه کسب و کار، که در آن زمان ایده‌ای نوین بود، اعمال تخفیف حداکثری و قبل از تعیین قیمت فروش بود. در آن زمان یکی از روشهای متداول بازاریابی ارائه کوپنی همراه با خرید اجناس بود که مشتری با جمع‌آوری این کوپن‌ها و ارسال آنها برای فروشنده قادر به دریافت قسمتی از پول خود بود. برادران آلبرشت با حدف این پروسه تخفیف را مستقیماً بر روی قیمت اجناس اعمال نمودند که این روش با استقبال خوبی روبرو شد. یکی از روشهای دیگر مورد استفاده این دو برادر حذف بسیار سریع اجناس کم فروش و کاهش هزینه‌ها با حذف هزینه‌های تبلیغاتی و بازاریابی بود. آنها همچنین سعی بر آن داشتند تا سایز فروشگاه‌های خود را کوچک نگاه دارند. در سال ۱۹۶۲ هنگامی‌که دو برادر بر سر اختلاف یاد شده کسب و کار خود را جدا نمودند فروشگاه‌های آلدی تعداد سیصد شعبه و گردش مالی سالانه‌ای بالغ بر ۹۰ میلیون فرانک داشتند.

فروشگاه‌های آلدی در آلمان بالغ بر ۲۵۰۰ شعبه بوده که تحت نظر ۳۵ حوزه مدیریتی فعالیت می‌کنند. در عرصع بین‌المللی این زنجیره دارای ۸ هزار فروشگاه می‌باشد. گفتنی است در حال حاضر در کشور انگلیس بطور متوسط هفته‌ای یک فروشگاه افتتاح می‌شود.

 

با همراهی پیشروان کسب و کار ؛ کشتی بادبانی کسب و کار خود را در تلاطم امواج بازار با انگیزه و لذت تا مقصد مطلوب رهبری کنید.

ثروت , موفقیت , کارل آلبرشت ثروت , موفثروت , موفقیت , کارل آلبرشتثروت , موفقیت , کارل آلبرشتثروت , موفقیت , کارل آلبرشتثروت , موفقیت , کارل آلبرشتثروت , موفقیت , کارل آلبرشتثروت , موفقیت , کارل آلبرشتثروت , موفقیت ,کارل آلبرتقت , کارل آلبرشت ثروت , موفقیت , کارل آلبرشت ثروت , موفقیت , کارل آلبرشت

بیوگرافی جیمز کار والتون میلیاردر

بیوگرافی جیمز کار والتون میلیاردر

جیمز کار والتون، (به انگلیسی: James Carr Walton) (زاده ۷ ژوئن ۱۹۴۸) که با نام جیم والتون شناخته می‌شود، جوانترین پسر بنیانگذار شرکت وال‌مارت؛ سام والتون می‌باشد، که هم‌اکنون رییس هیئت مدیره آروست بانک است.

ثروت خالص: ۴۶٫۴ میلیارد دلار

سن: ۶۹ سال

تابعیت: ایالات‌متحده آمریکا

نوع فعالیت: خرده‌فروشی

منبع ثروت:‌ وال مارت (موروثی)

تحصیلات: کارشناسی MBA دانشگاه آرکانزاس

افتخارات: جایزه رضایتمندی مشتری بانک آروست

 مقدمه

جیم والتون، جوان‌ترین پسر مؤسس فروشگاه‌های زنجیره‌ای وال مارت، سام والتون است که در حال حاضر مدیریت بانک آروست را بر عهده دارد. او تا سال ۲۰۱۶ از اعضای هیئت‌مدیره وال مارت بود ولی از ژوئن ۲۰۱۶ میلادی این سمت را به پسرش واگذار کرد. او و دیگر اعضای خانواده والتون مالک کمتر از ۵۰ درصد سهام وال مارت هستند. طبق مجله فوربز، جیم والتون با ۴۶ میلیارد دلار ثروت خالص، چهاردهمین ثروتمند دنیا و یازدهمین میلیاردر آمریکا است. در ادامه همراه ما باشید تا نگاهی به داستان زندگی جوان‌ترین پسر خانواده والتون داشته باشیم.

سال‌های نخست زندگی

جیمز کار والتون (جیم والتون) در هفتم ژوئن سال ۱۹۴۸ میلادی در نیوپورت ایالت آرکانزاس به دنیا آمد. پدرش سم والتون بود که در سال ۱۹۶۲ میلادی شرکت وال مارت را تأسیس کرد و مادرش هلن رابسون که علاوه بر جیم، سه فرزند دیگر به نام‌های راب والتون، جان والتون و آلیس والتون هم دارد.

پدر جیم، سم والتون کارمند سابق شرکت J. C. Penney در سال ۱۹۴۵ میلادی یکی از شعبات فروشگاه Ben Franklin را از برادران Butler اجاره کرد تا بتواند محصولات بیشتری را با سود کمتر به فروش برساند و توانست بعد از گذشت پنج سال روند افزایش فروش را حفظ کند اما بعد از عدم توافق با مالکان بر تمدید قرارداد اجاره، او مغازه جدیدی را بانام Walton’s Five and Dime راه‌اندازی کرد که امروزه این مغازه تبدیل به موزه وال مارت شده است. او در سال ۱۹۶۲ میلادی اولین فروشگاه تخفیف‌دار وال مارت را در شهر راجرز ایالت آرکانزاس راه‌اندازی کرد و در ۵ سال اول فعالیت تعداد شعبه‌های وال مارت به ۲۴ عدد در سراسر ایالت آرکانزاس افزایش یافت.

سم والتون شرکت وال مارت را در تاریخ ۳۱ اکتبر سال ۱۹۶۹ میلادی به ثبت رساند. هدف او از پیشی گرفتن از رقبا این بود که برای تأمین محصولات فروشگاه خود، تولیدکنندگان آمریکایی باقیمت ارزان‌تر پیدا کند. سم والتون در تاریخ ۵ آوریل سال ۱۹۹۲ میلادی در اثر ابتلا به‌نوعی سرطان خون درگذشت و مالکیت فروشگاه‌های وال مارت به همسر و فرزندانش سپرده شد.

جیم در سال ۱۹۶۵ میلادی دوران دبیرستان را در مدرسه بنتون‌ویل به پایان رساند. سپس وارد دانشگاه آرکانزاس شد و در سال ۱۹۷۱ میلادی با مدرک کارشناسی در رشته MBA فارغ‌التحصیل شد. او هم‌زمان با تحصیل، یکی از اعضای فعال انجمن برادری Lambda Chi Alpha نیز بود. جیم بعد از اتمام تحصیل و قبل از پیوستنش به وال مارت،  یک سال از زمانش را به سفر و اخذ مدرک خلبانی‌اش گذاشت و در سال ۱۹۷۲ میلادی با کار در بخش املاک به وال مارت پیوست اما پس از چهار سال وال مارت را رها کرد و به اداره سازمان والتون مشغول شد که درواقع هلدینگ برای کنترل دارایی‌های خانواده والتون به شمار می‌رود.

سال‌های زندگی حرفه‌ای

برادر جیم، جان والتون در سال ۲۰۰۵ در پی حادثه سقوط هواپیمای شخصی درگذشت. بعدازاین اتفاق، جیم در ۲۸ سپتامبر همان سال به اعضای هیئت‌مدیره شرکت وال مارت اضافه شد. اما جیم در حال حاضر بیشتر وقت خود را در بانک آروست می‌گذراند. سم والتون در اوایل دهه ۶۰ میلادی، بانک بنتون ویل را خریداری کرد و سپس به همراه جیم آرام‌آرام و در طول چند دهه آن را شکل داد و نام آن به بانگ گروه آروست(Arvest Bank Group)  تغییر کرد و جیم مدیرعامل و رئیس هیئت‌مدیره آن شد.

این بانک اخیراً رشد بسیار سریع داشته است. شعبه‌های این بانک بسیار به شعبه‌های خود وال مارت شباهت دارد درواقع زمانی که فردی به یکی از شعبه‌های این بانک برود احساس می‌کند در نسخه بانکی وال مارت قرار دارد. عملکرد مالی آروست در سطح متوسط است. سود حاشیه‌ای این بانک بیش از همتایانش بوده اما بازگشت سرمایه آن پایین‌تر از آن‌هاست. این بانک در ایالت‌های آرکانزاس، اوکلاهاما و میسوری دارای بیش از ۲۶۰ شعبه هست. بانک آروست تاکنون چندین بار توانسته جایزه رضایتمندی مشتری را از موسسه خدماتی آماری “J. D. power and Associates” دریافت کند.

جیم علاوه بر مدیریت بانک آروست، سال‌ها قبل روزنامه بنتون‌ویل را از پدرش خریداری کرد و آن را به زیرمجموعه شرکت “Community Publishers” درآورد و خود رئیس هیئت‌مدیره این شرکت شد. این شرکت چاپ روزنامه در آرکانزاس، میسوری و اوکلاهاما را بر عهده دارد.

 

 ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیارد ، جیمز کار والتون

 

زندگی خصوصی و فعالیت‌های بشردوستانه

جیم با لین مک ناب والتون ازدواج کرد و صاحب چهار به نام‌های آلیس (متولد ۱۹۷۹)، استوارت والتون (متولد ۱۹۸۱)، توماس ال والتون (متولد ۱۹۸۳) و جیمز ام والتون (متولد ۱۹۸۷) شدند. جیم به همراه خانواده‌اش در بنتون ویل ایالت آرکانزاس زندگی می‌کنند.

در گزارش سپتامبر سال ۲۰۱۶ میلادی اعلام شد که جیم والتون مالک بیش از ۱۵۲ میلیون سهم از وال مارت به ارزش ۱۱ میلیارد دلار است. او به همراه خانواده‌اش میلیون‌ها دلار از طریق بنیاد خانواده والتون صرف امور خیریه کرده است به‌طوری‌که گفته می‌شود او و برادرش راب، ۱٫۵ میلیون دلار از سهام خود را به خیریه بخشیده‌اند.

جیم والتون در حال حاضر با ثروت ۴۲٫۷ میلیارد دلاری در رتبه چهاردهم لیست ثروتمندان فوربز قرار دارد. در سال ۲۰۱۳ میلادی او هفتمین ثروتمند آمریکایی از نگاه فوربز به شمار می‌رفت

 

با همراهی پیشروان کسب و کار ؛ کشتی بادبانی کسب و کار خود را در تلاطم امواج بازار با انگیزه و لذت تا مقصد مطلوب رهبری کنید.

 

ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیاردثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیارد ، جیمز کار والتون ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیارد ، جیمز کار والتون ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیارد ، جیمز کار والتون ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیارد ، جیمز کار والتون ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیارد ، جیمز کار والتون , موفقیت , بیوگرافی , میلیارد ، جیمز کار والتون ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیارد ، جیمز کار والتون ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیارد ، جیمز کار والتون ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیارد ، جیمز کار والتون ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیارد ، جیمز کار والتون

بیوگرافی لیلیان هنریت شارلوت بتانکور

بیوگرافی لیلیان هنریت شارلوت بتانکور

لیلیان هنریت شارلوت بتانکور، (فرانسوی: Liliane Henriette Charlotte Bettencourt، تلفظ فرانسوی: ​[lil.jan be.tɑ̃.ku:ʁ]؛ زاده ۲۱ اکتبر ۱۹۲۲ – درگذشته ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۷)، بازرگان، کارآفرین و نیکوکار فرانسوی بود، که سهام‌دار و مالک اصلی شرکت لوازم آرایشی و بهداشتی لورئال محسوب می‌شد. وی تنها فرزند اوژن شولر؛ بنیانگذار این شرکت بود.

آغاز کار شارلوت بتانکور

لیلیان بتانکور در ۱۵ سالگی به عنوان کارآموز در شرکت کوچک پدر خود آغاز به کار کرد. او با اینکه فرزند صاحب و مدیر مؤسسه بود از کارهای کوچک آغاز کرد و اندک اندک در همان شرکت مسئولیت‌های مهمتری به عهده گرفت.

ریاست

در سال ۱۹۵۷ و پس از مرگ پدرش، او وارث «اُرئال» و رئیس هیئت مدیره شرکت لورئال شد. از آن پس و با همکاری همسر خود (آندره بتانکور) در گسترش جهانی آن تلاش کرد.

کناره‌گیری

او در سال ۲۰۱۲ هیئت مدیره شرکت لورئال را ترک کرد و پس از آن به ندرت در انظار عمومی دیده شد. بخشی از این انزوای او به دلیل ابتلا به بیماری زوال عقل بود.

 

شارلوت بتانکور

 

درگیری‌ها

پس از مرگ همسرش در سال ۲۰۰۷، بتانکور گرفتار دو ماجرای پرسر و صدای قضائی شد.

در نخستین مورد در سال[۶] ۲۰۰۸ (که به ماجرای «بانیه» شناخته شد) شکایت تنها فرزند او، فرانسواز بتانکور مییر (متولد ۱۹۵۳)، از هنرمندِ عکاسی به نام «فرانسوا ماری بانیه» بود که در ازای عکس‌های زیبا و نیز دوستی و همراهی با مادر وی، مبالغ هنگفتی از وی گرفته و به عنوان یگانه مجری وصیت‌نامه او تعیین شده بود. از آنجا که این ثروت به لیلیان بتانکور تعلق داشت و او می‌توانست آنگونه که می‌خواهد آن را به خرج برساند، دختر، مادر را به از دست دادن حواس متهم ساخت و خواستار «تحت قیمومت» قرار دادن وی شد و از این طریق «فرانسوا ماری بانیه» را به «سوء استفاده از ضعف» مادر خود متهم کرد. این شکایت موجب شد که دادگاه دستور معاینه پزشکی خانم لیلیان بتانکور را صادر کند و روندی «تحقیرکننده» برای وی بکار افتد. خانم بتانکور و دختر او، پس از محکوم شدن «فرانسوا ماری بانیه» در دسامبر ۲۰۱۰ با یکدیگر آشتی کردند. وی دو سال بعد به سبب «ضعف توانائی‌های فکری» از سوی دادگاه «تحت قیمومت» قرار گرفت.

درگیری دوم تأمین منابع مالی احزاب سیاسی و هزینه‌های مبارزات انتخاباتی شخصیت‌های مختلف بود. زیرا خانواده بتانکور، به سبب داشتن ثروت فراوان، در این زمینه کمک‌های قانونی بسیاری می‌کرد. اما به دلیل محدودیت قانونی برقرار شده، لیلیان بتانکور به پرداخت کمک‌های پنهانی به مبارزات انتخاباتی نیکولا سارکوزی، رئیس جمهوری پیشین فرانسه، نیز متهم شد. در این پرونده ۱۲ نفر مظنون به برخورداری از کمک‌های مالی و یا مشارکت در سازمان دادن و پرداخت آن‌ها شدند. دادسرا به دلیل «نبود اسناد و شواهد مکفی» حکم عدم تعقیب برای ۶ نفر از آنان و از جمله نیکولا سارکوزی و اریک ورت، وزیر پیشین دارائی و رئیس مالی مبارزات انتخاباتی وی صادر کرد و پرونده ۶ تن دیگر را به دادگاه ارجاع نمود. این ماجرا بسیار بیش از نتایج قضائی، اثرات سیاسی ببار آورد و ماه‌ها موضوع کشمکش‌های سیاسی و انتخاباتی شد.

ثروت شارلوت بتانکور

در ۲۰۱۷ و به هنگام مرگ، بتانکور با دارایی خالصی بالغ بر ۴۴٫۹ میلیارد دلار، به عنوان ثروتمندترین زن جهان، در فهرست بلومبرگ، ذکر شده‌است.وی همچنین در فهرست ثروتمندترین افراد جهان در سال ۲۰۱۷ در رتبه چهاردهم قرار گرفت. بتانکور تا مرگش به عنوان ثروتمندترین زن فرانسه شناخته می‌شد. همچنین پس از برنار آرنو، رتبه دوم از فهرست ثروتمندترین افراد فرانسه را به خود اختصاص داده بود.

لیلیان بتانکور در ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۷، در سن ۹۴ سالگی در پاریس درگذشت.

 

 

با همراهی پیشروان کسب و کار ؛ کشتی بادبانی کسب و کار خود را در تلاطم امواج بازار با انگیزه و لذت تا مقصد مطلوب رهبری کنید.

بیوگرافی مایکل روبنس بلومبرگ

بیوگرافی مایکل روبنس بلومبرگ

داستان زندگی زندگی ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیاردر شدن مایکل روبنس بلومبرگ

مایکل روبنس بلومبرگ (به انگلیسی: Michael Rubens Bloomberg) ابرتاجر، سیاستمدار و نیکوکار آمریکاییست. او از ۱ ژانویه ۲۰۰۲ به مدت سه دوره به عنوان یک‌صدوهشتمین شهردار کلان‌شهر نیویورک فعالیت کرد. او با ۴۷/۵ میلیارد دلار ثروت، دهمین فرد ثروتمند جهان در آمار مارس ۲۰۱۷ مجله فوربس است.

بلومبرگ مؤسس، مدیرعامل اجرایی و مالک بلومبرگ ال. پی. از شرکت‌های داده‌های مالی جهانی و رسانه‌ای است که نام او را بر خود دارد و به خاطر سیستم کامپیوتری بلومبرگ ترمینال که به طور گسترده از سوی سرمایه گذاران در جهان استفاده می‌شود، مشهور است.

بلومبرگ دارای مدرک کارشناسی مهندسی برق از دانشگاه جانز هاپکینز و نیز کارشناسی ارشد بیزنس از هاروارد است.

بلومبرگ رئیس مؤسسه سرویس خبری بلومبرگ است هم چنین از ثروتمندترین یهودیان در عرصه رسانه‌ای است. ثروت او در سال ۲۰۱۲ نزدیک به ۲۲ میلیارد دلار تخمین زده شد.

و در سپتامبر ۲۰۱۳، فوربس ثروت بلومبرگ، را ۳۱ میلیارد دلار گزارش داد و او را به عنوان ۱۳دهمین ثروتمندترین فرد در جهان قرار گرفت.

او تا کنون نزدیک به ۳۰۰ میلیون دلار به دانشگاه جانز هاپکینز اهدا کرده که این در تاریخ آموزش عالی در آمریکا بسیار کم سابقه است.

 

 

با همراهی پیشروان کسب و کار ؛ کشتی بادبانی کسب و کار خود را در تلاطم امواج بازار با انگیزه و لذت تا مقصد مطلوب رهبری کنید.

بیوگرافی برنار آرنو

بیوگرافی برنار آرنو

داستان زندگی زندگی ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیاردر شدن برنار آرنو

برنار آرنو (به فرانسوی: Bernard Arnault) (زاده ۵ مارس ۱۹۴۹) تاجر، کارآفرین و کلکسیونر آثار هنری فرانسوی است.به گفته مجله فوربز، آرنو با دارایی خالص ۷۲ میلیارد دلارتا ماه مارس ۲۰۱۸ ثروتمندترین فرد در اروپا و چهارمین فرد ثروتمند جهان می‌باشد.

دوران کودکی

برنار ژان ایتن آرنو، در تاریخ ۵ مارس ۱۹۴۹ در شهر روبه در شمال فرانسه زاده شد. پدرش ژان لئون آرنو کارخانه‌دار و مالک شرکت ساخت‌وساز فیرت-ساوینل بود. دوران کودکی برنار، در شهر روبه سپری شد، سپس برای ادامه تحصیل، به پاریس نقل مکان کرد.

دوران تحصیل

برنار آرنو، پس از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان ماکسنس شهر روبه، در سال ۱۹۶۹ به دانشگاه پلی‌تکنیک پاریس رفت.

وی در سال ۱۹۷۱ موفق به کسب مدرک مهندسی در رشته عمران گردید و به در خواست پدرش، به کسب و کار خانوادگی پیوست.

زندگی حرفه‌ای

برنار پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۱۹۷۱ به عنوان یک مهندس عمران، به شرکت ساختمان‌سازی و املاک پدری پیوست و در سال ۱۹۷۶ پدرش را قانع کرد، که با بخش تولیدی شرکت به مبلغ ۴۰ میلیون فرانک، تسویه حساب کرده و تمرکز شرکت را، به معاملات املاک معطوف نماید.

شرکت جدید با تغییر نام به فعالیت در حوزه اداره اقامتگاه‌های مسافرتی، با امکانات خاص، وارد گردید. برنارد در سال ۱۹۷۹ جانشین پدرش در جایگاه ریاست شرکت شد.

برنار آرنو در سال ۱۹۸۱، پس از اینکه فرانسوا میتران، رئیس جمهور فرانسه شد، به ایالات متحده مهاجرت کرد و شرکت فرینل (شرکت پدری) را در آنجا تأسیس نمود و به این وسیله، موفق شد، ساختمان‌هایی مسکونی در پالم بیچ در ایالت فلوریدا را احداث نماید.

آرنو سه سال بعد، زمانی که سوسیالیست‌های فرانسه، به رویکرد اقتصادی محافظه کارانه‌تر تغییر رویه دادند، دوباره به فرانسه بازگشت و به عنوان مدیر ارشد اجرایی یک شرکت کالاهای لوکس (کالاهایی که با افزایش درآمد مصرف‌کنندگان، میزان مصرفشان افزایش می‌یابد) به نام «فیانسیر آگاش» مشغول به کار شد.

کریستین دیور اس. آ

آرنو با کمک بخش بنگاه سرمایه‌گذاری بانک لازارد و استفاده از سوبسیدهای اعطایی از سوی دولت فرانسه، در ازای اینکه شرکت تعدیل نیرو نداشته باشد، «شرکت کریستین دیور» را خرید، که در بحران ورشکستگی به سر می‌برد.

در واقع دولت فرانسه به دنبال کسی می‌گشت، تا این امپراتوری نساجی را، که شرکت‌های بسیاری زیرمجموعه آن بودند (مثل دیور) بدست گیرد. خانواده آرنو تنها مبلغ ۱۵ میلیون دلار برای خرید این شرکت هزینه کرده و ۸۰ میلیون دلار باقی‌مانده را، بانک لازارد تأمین نمود. دلیل اصلی آرنو برای خرید این شرکت، به دست آوردن برند مشهور دیور بود، تا پایه‌ای باشد برای راه‌اندازی یک «سوپرمارکت کالاهای لوکس» که طبقه متوسط جامعه بتوانند، از آن خرید کنند. آرنو به سرعت دیور را گسترش داد تا برندهای جدیدی مثل خانه مد کریستین لاکروا و سلین (که کالاهای چرمی تولید می‌کردند) را نیز دربرگیرد.

کمی بعد آرنو مجبور شد تقریباً تمام سرمایه شرکت را به قیمت ۴۰۰ میلیون دلار فروخته و تنها برند باپرستیژ کریستین دیور و فروشگاه «لوبن‌مارشه» را نگه دارد. این فروش، او را قادر ساخت تا ۱٫۸ میلیارد دلار از سهام شرکت LVMH را، در سال ۱۹۸۹ خریداری کند، تا به این طریق کنترل ۲۴٪ درصد از این گروه را در اختیار گیرد.

ال و ام هاش

کمی پس از خریداری ۲۴٪ درصد از سهام ال و ام هاش، بین آرنو و هنری راکمیه؛ رئیس قبلی شرکت لویی ویتون که از شرکت‌های تابعه ال و ام هاش بود، درگیری بر سر قدرت رخ داد.

در عرض کمی بیش از یک سال، آرنو در منازعات دادگاه پیروز شده و راکمیه از کار برکنار شد. در دست گرفتن قدرت در ال و ام هاش، یکی از متبحرانه‌ترین کارهای تجاری در تاریخ فرانسه بوده و باعث شده آرنو به عنوان فردی بدطینت شناخته شود، که به واسطه اخراج‌های متعدد دیگران، به قدرت رسیده‌است. اما با این حال بسیاری از افراد استراتژی کسب و کار آرنو و علاقه‌اش برای ریسک‌پذیری را، قابل احترام می‌دانند.

آرنو با موفقیتی که در کمپانی ال و ام هاش کسب کرده بود، شروع به سر هم کردن تکه‌های سوپرمارکت کالاهای لوکس خود نمود. آرنو از آن زمان تاکنون شرکت را با برنامه توسعه جاه‌طلبانه‌ای پیش برده که کمپانی ال و ام هاش را تبدیل به بزرگ‌ترین گروه تجاری کالاهای لوکس در دنیا کرده‌است.

آرنو در دهه ۱۹۹۰ با خرید ده‌ها تولیدکننده کالاهای لوکس در اروپا، آمریکای شمالی، آسیا، آمریکای جنوبی و استرالیا شرکتش را تبدیل به یک امپراتوری بزرگ کالاهای لوکس نمود.

کریستین دیور و ال و ام هاش در مجموع ۵۰ مارک از معروف‌ترین تولیدات جهانی را در اختیار دارند. از جمله تولیدات آن‌ها کیف‌های لویی ویتون است، که امروزه در دست بسیاری از خانم‌ها، حتی با مارک‌های تقلبی نیز دیده می‌شود! آرنو امپراتوری‌اش را، طی ۲۰ سال راه‌انداخت، هرچند که او بسیاری از زیرمجموعه‌های ال و ام هاش را، خود به وجود نیاورد، اما درک درستی از پتانسیل آنها، برای جذب مشتری بیشتر داشت و این نکته‌ای بود، که وی را امروز به موفق‌ترین مرد فرانسه تبدیل کرده‌است.

ادغام موفقیت‌آمیز چند تولیدکننده معروف کالاهای لوکس توسط برنار آرنو، سبب شده‌است، تا شرکت‌های دیگری نیز به همین فکر بیفتند. قدمت قدیمی‌ترین شاخه ال و ام هاش، به سال ۱۵۹۳ برمی‌گردد. سهام این گروه به طور عمومی در بازار بورس یورونکست پاریس دادوستد می‌شود و بخشی از شاخص کاک ۴۰ است. ال و ام هاش در حال حاضر ۵۶ هزار نفر را به استخدام خود درآورده است. ۴۰٪ درصد از کارمندان ال و ام هاش در فرانسه مشغول به کارند. ال و ام هاش در ۱۵۰۰ فروشگاه معتبر جهان فعالیت داشته و از همین رو بازار وسیعی را برای عرضه محصولاتش، در اختیار دارد.

طرحی که ال و ام هاش با جدیت آن را کنترل می‌کند، نحوه فروش محصولاتش است و به شدت بر مکان‌هایی که این محصولات به فروش می‌رسد، نظارت دارد. برای مثال تولیدات لویی ویتون فقط از طریق بوتیک‌های این شرکت و با تابلوهای بزرگ لویی ویتون به فروش می‌رسد، که در نقاط مرفه‌نشین شهرهای ثروتمند تأسیس شده‌اند یا این که اجازه فروش محصولات خود را به دیگر فروشگاه‌های عرضه‌کننده محصولات لوکس اعطا می‌کند، مثل فروشگاه هارودس در لندن. از این لحاظ سیاست برنار آرنو با مؤسسان وال‌مارت یا آلدی متفاوت است، که گروه هدف آنان را، قشر متوسط جامعه تشکیل می‌دهد.

برنارد آرنو توانایی ویژه‌ای در کشف استعدادهای بازار دارد. خوب می‌داند چه محصولی را باید در کجا عرضه کرد و چه محصولی در بازاری با استقبال روبه‌رو نخواهد شد و قطعاً به همین دلیل است، که مجموعه تحت مدیریت او بزرگ‌ترین شرکت در عرصه لوازم لوکس است. این شرکت خود دارای ۵۰ زیرمجموعه است، که هر کدام از مارک‌های معروفی هستند و در یک یا چند شاخه، بهترین محصولات را تولید می‌کنند. مقر ال و ام هاش در پاریس است. پس از ادغام موت ات چاندون و هنسی، در سال ۱۹۸۷ لویی ویتون که در آن زمان از بهترین تولیدکنندگان چمدان‌های مسافرتی بود، با دو شرکت پیشین ادغام شد. با مشارکت این شرکت‌ها، ال و ام هاش تشکیل شد. ال و ام هاش تا حد زیادی تحت کنترل کریستین دیور است که برنار آرنو ریاست آن را برعهده دارد.

 

ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیاردر برنار ارنو

 

لویی ویتون

لویی ویتون، که به اختصار ال‌وی نیز خوانده می‌شود، یک خانه مد فرانسوی است، که در سال ۱۸۵۴ تأسیس شد. این شرکت طیف وسیعی از کالاهای لوکس را تولید و ارائه می‌نماید. برند لویی ویتون یکی از پیشروهای صنعت مد در جهان است، که محصولات خود را از طریق بوتیک‌های مستقل، فروشگاه‌های زنجیره‌ای و وب‌سایت شرکت، به فروش می‌رساند.

شرکت لویی ویتون، برای شش سال متوالی (۲۰۰۶–۲۰۱۲) بعنوان با ارزش‌ترین نام تجاری در زمینه کالاهای لوکس در جهان شناخته شده‌است. ارزش این برند، در سال ۲۰۱۲ معادل ۲۵٫۹ میلیارد دلار برآورد گردید. از سال ۱۹۸۹ تاکنون، برنار آرنو مالک برند لویی ویتون می‌باشد. وی از طریق شرکت ال و ام هاش مالک ۴۲٪ از سهام این شرکت می‌باشد.

اعتقادات

آرنو اعتقاد دارد که شرکت برای افزایش انرژی خلاقانه، باید مدیرانی با عشق و علاقه به هنرمندان داشته باشد و به این شکل می‌توانند هنرمندانشان را درک کنند. آرنو که در میان مدیران ارشد اجرایی پیشتاز در جهان، فردی منحصربه‌فرد است، همواره این توانایی را داشته که بین جنبه‌های مالی و خلاقانه کسب و کار، ارتباطی مناسب برقرار کند. او گرچه هیچ وقت به محدود کردن نوآوری طراحانش اعتقاد نداشته اما همواره بر انضباط مالی در خرید، بازاریابی و فروش محصولات شرکتش تأکید کرده‌است.

زندگی خصوصی

برنارد آرنو تاکنون دو بار ازدواج کرده‌است. وی ۵ فرزند دارد و یکی از دخترانش نیز در حال حاضر از مدیران ال و ام هاش است. همسر دوم آرنو، هلن مرسیه، یک پیانیست اهل کبک کانادا و کلکسیونر نت‌های موسیقی می‌باشد.

 

 

با همراهی پیشروان کسب و کار ؛ کشتی بادبانی کسب و کار خود را در تلاطم امواج بازار با انگیزه و لذت تا مقصد مطلوب رهبری کنید.

کوین سیستروم

بیوگرافی کوین سیستروم (موسس اینستاگرام)

اینستاگرام یکی از مشهورترین برنامه های رایگان برای به اشتراک گذاشتن تصاویر از طریق اینترنت به شمار می رود، که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد. بیش از ۳۰۰ میلیون کاربر با استفاده از این برنامه تصاویر خود را ثبت کرده و به اشتراک می گذارند. این برنامه در ابتدا برای گوشی های آیفون ساخته شده بود اما در سال ۲۰۱۲ برای سیستم عامل اندروید نیز ارتقا یافته و در بازار عرضه شد.

داستان زندگی ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیاردر شدن کوین سیستروم موسس اینستاگرام

موسس و مدیر اینستاگرام Kevin Systrom

کِوین در سال ۱۹۸۳ در حومه بوستون بزرگ متولد شد و از همان دوران کودکی به تکنولوژی، رایانه، تدریس، تصویربرداری و … علاقه فراوانی داشت.
او همینطور به دلیل علاقه اش به خوانندگی در سن ۱۷ سالگی در انواع مکان های عمومی خوانندگی می کرد. سپس خیلی سریع شروع به برنامه نویسی و طراحی برنامه های کامپیوتری کرد. بعد از آن راهی کالیفرنیا شد تا در دانشگاه “استنفورد” مدیریت و علوم، سرمایه گذاری بخواند.
هنگامی که وارد دانشگاه شد و در سال اول درس CS106X (چکیده برنامه نویسی) را مطالعه کرد حقایق بسیاری را دریافت و ایجاد یک برنامه جدید در ذهنش شکوفا شد.
کوین علم کامپیوتر را هم یاد گرفت به طوریکه این مرحله باعث پیشرفت واقعی او در طراحی و برنامه نویسی شد. سپس به عنوان یک کارشناس بازاریابی در شرکت گوگل استخدام شد.

 

داستان زندگی ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیاردر شدن کوین سیستروم

 

کوین و نرم افزار اینستاگرام

کوین بعد از استخدام در شرکت گوگل به عنوان کارشناس بازاریابی، از اوقات فراغت خود برای طراحی ویژگی های Foursquare و Mafia Wars استفاده می کرد تا توانست با شرکت Beeline Adventures و Andreessen قرارداد ببندد. این قرارداد پروژه ای بود که روی تکنولوژی تصویر برداری تمرکز می کرد.

کوین شروع به کار با این نرم افزار کرد و در سال ۲۰۱۰ در ۶۰ روز موفق به ساخت این نرم افزار شد تا کاربران از طریق این برنامه بتوانند تصاویر را به اشتراک بگذارند. سپس کوین به عنوان مدیر این پروژه معرفی شد.
برای انتخاب نام این برنامه او سعی کرد نامی راحت را برای کاربران خود انتخاب کند تا با عصر ما مطابقت داشته باشد. بدین ترتیب نام این نرم افزار را “Instagram”  گذاشت که به معنای تصاویر سریع است.

اینستاگرام در نیمه ی سال ۲۰۱۰ متولد شد و بر روی سیستم های آیفون به شکل سریعی انتشار یافت. به گونه ای که یک میلیون کاربر در همان سال ۲۰۱۰ از  این برنامه استفاده کردند. در سال بعد تعداد کاربران این برنامه بیش تر شد و تعداد آنها به ۵ میلیون نفر افزایش یافت.

در سال سوم، کوین تصمیم گرفت این نرم افزار را توسعه دهد و برنامه های جدیدی به آن اضافه کند تا برای سیستم اندروید هم قابل استفاده باشد. در سال ۲۰۱۲ تعداد کاربران این برنامه در جهان به ۱۰ میلیون نفر رسید و در همان سال فیس بوک این برنامه را به مبلغ یک میلیارد دلار خریداری کرد. مارک زاکربرگ بعد از خرید اینستاگرام گفت: ما به شکل مستقل روی اینستاگرام کار خواهیم کرد تا آن را توسعه دهیم.

کوین جوان توانست آرزوهای خود را به واقعیت تبدیل کند و برنامه ای مفید را به مردم ارائه دهد. با طراحی این برنامه ثروتمند شد و دستمزد موفقیت خود را دریافت کرد.

با همراهی پیشروان کسب و کار ؛ کشتی بادبانی کسب و کار خود را در تلاطم امواج بازار با انگیزه و لذت تا مقصد مطلوب رهبری کنید.

 

بیوگرافی پاول دورف، خالق تلگرام

بیوگرافی پاول دورف، خالق تلگرام

داستان زندگی ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیاردر شدن پاول دورف

«پاول دورف» (Pavel Durov) وقتی به همراه برادرش نیکلای در سال 2006 شبکه‌ی اجتماعی VK را راه انداخت فکرش را هم نمی‌کرد روزی بزرگ‌ترین شبکه اجتماعی اروپایی شود. محبوبیت این شبکه در زادگاهش به جایی رسید که VK را فیسبوک و خودش را مارک زاکربرگ روسیه لقب دادند. اما همین محبوبیت در کشوری با فضای سیاسی بسته، مهم‌ترین تفاوت آن‌دو را باعث شد؛ یکی (زاکربرگ) در بستر فراهمِ میهنش پله‌های ترقی را طی کرد و به جایگاه شایسته‌ای رسید، دیگری (پاول) از طرف حکومت کشورش تحت پیگرد قرار گرفت و ناگزیر وطنش را ترک کرد و نفی بلد شد.

اما در دهکده‌ی جهانی امروزین با زور نمی‌توان جلوی استعداد‌ها را گرفت. زاکربرگ روس‌ها از کشوری جزیره‌ای به نام فدراسیون «سنت کیتس و نویس» (Saint Kitts and Nevis) تابعیت گرفته تا از مزاحمت‌های کرملین در امان باشد. او به کاری که در روسیه شروع کرده بود ادامه داد. پاول در سال 2013 و کمی پیش از مهاجرت، به کمک برادرش که پروتکل امن MTProto را ساخته بود یک اپلیکیشن پیام‌رسان به نام تلگرام (Telegram) درست کرد، اپلیکیشنی که به‌تازگی جشن 100 میلیون کاربر فعالش را گرفته و به‌سرعت در حال رشد است.

‌‌‌‌«پاول والریویچ دورُف» (Pavel Valeryevich Durov) در اکتبر 1984 در سن پترزبورگ روسیه به دنیا آمد اما بیش‌تر کودکی‌اش در شهر زیبای تورین در ایتالیا سپری شد. پدرش دکتر والری دورف، لغت‌شناس بود و در ایتالیا کار می‌کرد. پاول هم در همان‌جا به یک مدرسه‌ی ایتالیایی فرستاده شد؛ اما بعد از بازگشت به روسیه در سال 2001، تحصیلاتش را در سن پترزبورگ ادامه داد و نهایتا در رشته‌ی پدرش از دانشگاه همان شهر با رتبه‌ی اول فارغ‌التحصیل شد. او بعدها در سال 2012 داستان زندگی‌اش را در کتابی به نام « کد پاول دورُف» (Code of Pavel Durov) آورد.

دورُف جوان و پرتوان در سال 2006 وقتی‌که فقط 22 سال داشت بنای VKontakte را گذاشت که بعدا به‌صورت VK درآمد. در مدت‌زمانی که او و برادرش این وب‌گاه را اداره می‌کردند، شرکت‌شان به ارزش 3 میلیارد دلار رسید. در سال 2011 به خاطر مخالفت‌های پاول با سیاست‌های جریان حاکم، نیروهای امنیتی روسیه خانه‌ی او در سن پترزبورگ را محاصره کردند ولی ماجرا بعد از یک ساعت فیصله پیدا کرد.

در دسامبر 2013 پاول را مجبور کردند 12 درصد از سهام شرکتش را به «ایوان تاورین» (Ivan Tavrin) صاحب Mail.ru، یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های اینترنتی روسیه بفروشد. در پی این واگذاری، تاورین هم در رد و بدلی فرمایشی، این 12 درصد را به شرکت متبوعش داد تا در مجموع، با سهمی که پیش‌تر طی سرمایه‌گذاری روی VK در اختیار داشت، 52 درصد از سهام VK و متعاقبا کنترل آن را بر عهده بگیرد. چندی بعد هم سهام باقی مانده به مالکیت mail.ru درآمد تا به‌تنهایی صاحب این شبکه‌ی اجتماعی شود تا تحت فرمان دولت روسیه عمل کند.

پاوِل دورُف، در 2013 میلادی بعد از اتفاقاتی که برای شبکه‌ی اجتماعی‌اش افتاد به اتفاق برادرش نیکلای، اپ پیام‌رسان تلگرام را راه انداخت. اما تجارب VK به او یاد داده بود که نباید مقر جدیدش را در روسیه انتخاب کند؛ به‌این‌ترتیب تلگرام در برلین آلمان بنا شد. برای رسیدن به ادعای «سریع‌تر و ایمن‌تر» دو لایه‌ی رمزگذاری برای اپلیکیشن استفاده کرد. امنیت تلگرام آن‌قدر مورد توجه بوده که گفته می‌شود حتی اعضای داعش نیز کاربر تلگرام هستند. البته تا مدت‌ها پاول از منظر کسب‌و‌کار به تلگرام نگاه نکرد و همین چند وقت پیش هم یک میلیون دلار دیگر از سرمایه‌ی شخصی‌اش را برای ادامه‌ی کار آن هزینه کرد.

 

دورف در اول آوریل 2014 تحت فشار از هیات مدیره‌ی شرکتش، VK، استعفا داد. در 16ام همان ماه وقتی ماموران اطلاعاتی روسیه مشخصات تظاهرات‌کنندگان اوکراینی را در ماجرای جزیره‌ی «کریمه» خواستند، پاول نه‌تنها از دادن آن‌ها خودداری کرد بلکه در صفحه‌ی شخصی‌اش در شبکه‌ی اجتماعی VK از این درخواست پرده برداشت و آن را غیرقانونی دانست.

در 21ام آوریل همان سال او را از مدیر عاملی کنار گذاشتند. شرکت مدعی شد این تصمیم بعد از درخواست استعفای او از هیات مدیره گرفته شد؛ خودِ دورف بعدا اعلام کرد شرکتش به‌وسیله‌ی افراد وابسته به حکومت تصاحب شده بود و چاره‌ای جز ترک آن نداشت. در نهایت پاول دورف ناخواسته مجبور به مهاجرت از وطن شد؛ او بعد از خروج از خاک روسیه به رسانه‌ها گفت برنامه‌ای برای بازگشت ندارد و معتقد است در شرایط کنونی کشورش آمادگی کسب‌و‌کارهای اینترنتی را ندارد.

دورف با سرمایه‌گذاری 250 هزار دلاری در صنعت شکر «سنت کیتس و نِویس» شهروندی این کشور را گرفت و حدود 300 میلیون دلار از دارایی‌های نقدی‌اش را هم در بانک‌های سوییس گذاشت تا از دست‌درازی دولت روسیه مصون باشد.

پاول دورف خود را یک فعال سیاسی، آزادی‌خواه و گیاه‌خوار می‌داند. در 27 سالگی و در سال 2011 یک میلیون دلار به بنیاد ویکی‌پدیا کمک کرد. در سال 2014 به عنوان مستعدترین رهبر زیر 30 سال در اروپای شمالی شناخته شد. جسارت پاول در جو امنیتی روسیه مثال‌زدنی بود؛ او حتی در جریان افشاگری‌های «ادوارد اسنودن» در سال 2013 به او پیشنهاد کار داد تا برای توسعه‌ی نرم‌افزارهای امنیتی با هم همکاری کنند.

شخصیت و صحبت‌های جنجالی پاول دورف اغلب مورد توجه رسانه‌ها قرار می‌گیرد. طرز لباس پوشیدنش و علاقه‌ی زیادش به فیلم ماتریکس همیشه سوژه‌ی خبرنگاران است. او یک بار در مصاحبه‌ای با وبگاه TechCrunch گفت: «اگر بخواهم خیلی ساده بگویم، مهم نیست چند اپ پیام‌رسان دیگر وجود دارد چون همه‌شان [به جز تلگرام] بی‌خود هستند.» پاول به دلایل امنیتی و علاقه‌ی شخصی پیوسته در سفر است. از عکس‌هایی که در صفحه‌ی اینستاگرام‌اش می‌گذارد معلوم است دستی هم در عکاسی دارد. او حفظ امنیت و حریم شخصی را بی‌قیمت می‌داند و چند اتفاق تروریستی را عاملی برای تغییر در مسیری که پیش گرفته نمی‌بیند.

به عقیده‌ی پاول تهدیدات حریم شخصی بسیار بیش‌تر و خطرناک‌تر از تهدید‌های تروریستی هستند. او در مصاحبه‌ای با CNN درباره‌ی این موضوع که تلگرام پیام‌رسان مورد علاقه‌ی اعضای دولت اسلامی عراق و شام (داعش) است و در حملات تروریستی اروپا از آن استفاده کرده گفت: «این بخش تاریک فناوری است؛… افزودن یک در پشتی روی اپ‌های رمزگذاری‌شده بیش‌تر به کمک تروریست‌ها می‌آید [تا نیروهای امنیتی]». او معتقد است همان‌طور که اپل در برابر خواسته‌ی سازمان اطلاعات و امنیت آمریکا (سیا) کوتاه نیامد و قفل آیفون مورد نظر آن‌ها را باز نکرد، اپلیکیشن پیام‌رسانی مانند تلگرام که مدعی اولویت دادن به امنیت است هم نباید وارد چنین بازی خطرناکی شود. چراکه در دنیای دیجیتال اگر راه نفوذی برای نیروهای امنیتی گذاشته شود قطعا سوء استفاده‌کنندگان هم قادر به استفاده از آن خواهند بود.

 

داستان زندگی ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیاردر شدن پاول دورف

 

البته آقای دورف در بستن شبکه‌های تلگرامی که تبلیغات گروه‌های تروریستی یا غیر اخلاقی می‌کنند با دولت‌ها همکاری می‌کند؛ ولی این به معنای در اختیار گذاشتن راهی برای دسترسی ماموران دولت‌ها نیست؛ البته لااقل فعلا این‌طور است، چراکه شایعات زیادی از دیدارهای مدیر عامل گوگل، ساندار پیچای، با او به گوش می‌رسد و این که ظاهرا پیشنهاد 1 میلیارد دلاری برای خرید تلگرام مطرح شده. باید دید در صورت انجام این خرید، با سابقه‌ی نه چندان درخشان گوگل در حراست از حریم خصوصی کاربران، چه اتفاقی برای آرمان «سریع‌تر و ایمن‌تر» تلگرام خواهد افتاد.

با همراهی پیشروان کسب و کار ؛ کشتی بادبانی کسب و کار خود را در تلاطم امواج بازار با انگیزه و لذت تا مقصد مطلوب رهبری کنید.

 

بیوگرافی آکیو موریتا – موسس شرکت سونی

بیوگرافی آکیو موریتا – موسس شرکت سونی

داستان زندگی ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیاردر شدن آکیو موریتا

در زندگی نامه آکیو موریتا اینگونه آمده است که: آکیو موریتا در ۲۶ ژانویه سال ۱۹۲۱ در شهر ناگویای ژاپن از خانواده‌ ای مقتدر و متموّل زاده شد. پدرش انتظار داشت آکیو موریتا به‌ عنوان فرزند بزرگ خانواده پا در راه او گذارد و تجارت‌ خانه او را در حرفه صنایع نوشیدنی اداره کند، اما آکیو موریتا از همان کودکی به وسایل الکتریکی و صوتی علاقه‌ مند بود و می‌ خواست بداند اشیاء چگونه کار می‌ کنند.

رؤیای آکیو موریتا ساخت یک گرامافون الکتریکی بود. به همین دلیل رشته فیزیک را در دانشگاه اوزاکا برگزید. آکیو موریتا پس از فراغت از تحصیل و در بحبوحه جنگ جهانی دوّم که ژاپن درگیر جنگ بود به‌ عنوان افسر نیروی دریایی در دفتر فن‌ آوری, کار بر روی تکAkio Morita میل دستگاه‌ ها و سلاح‌ های حرارت‌ یاب و ادوات هدف‌ گیر شبانه را آغاز کرد.

در همان‌ جا بود که با مهندس تیزهوشی به نام ماسارو ایبوکا آشنا شد. آکیو موریتا نابغه اختراع بود و در همان زمان شرکتی را به نام “ابزار دقیق ژاپن” تأسیس کرده و آمپلی‌ فایر نیرومندی ساخته بود که می‌ توانست آشفتگی جریان مغناطیسی در اعماق آب را برای زیردریایی‌ ها اندازه‌ گیری کند.

بنای شرکت Sony:

آکیو موریتا پس از مدّت کوتاهی برای تدریس به توکیو آمد و اطلاع یافت که دوست و همکار او ایبوکا سلسله مقالاتی را در زمینه دستگاه‌ های الکتریکی در روزنامه معروف ژاپنی “آساهی” می‌ نویسد و شرکتی را تأسیس کرده است.

او به ملاقات دوستش شتافت و تصمیم گرفت به‌ صورت نیمه‌ وقت و پس از مدت کوتاهی تمام‌ وقت به او بپیوندد و با هم‌ فکری یکدیگر شرکت جدید خود را تأسیس کند.

ایبوکا ۳۸ ساله و موریتا ۲۵ ساله در سال ۱۹۴۶ شرکت را یک شرکت تعمیر رادیوهای دست دوم تحت عنوان “Tokyo Tsushin Kogyo” شرکت مهندسی مخابرات توکیو (TOTSUKO) با ۵۰۰ دلار سرمایه و ۲۰ نفر تأسیس کردند. محل فعالیت شرکت طبقه سوم یک ساختمان نیمه‌ مخروبه در منطقه منهدم شده‌ ای قرار داشت که تمامی دیوارهای بتونی آن شکاف‌ های عمیقی برداشته بود. بدین ترتیب سنگ بنای شرکت عظیم سونی به همت دو انسان سخت‌ کوش با فعالیت تعمیر رادیو گذاشته شد.

اولین‌ ها: نوار مغناطیسی, رادیو جیبی, تلوزیون ترانزیستوری, دوربین فیلمبرداری

در سال ۱۹۴۹ شرکت اولین نوارهای مغناطیسی خود را روانه بازار کرد و در سال ۱۹۵۰ توانست اولین ضبط‌ صوت‌های ژاپنی را تولید نماید. در سال ۱۹۵۷ نیز اولین رادیوهای جیبی توسط این کمپانی تولید و به بازار عرضه گردید. یک‌ سال بعد زمانی که شرکت کوچک سابق حال به یک کمپانی نسبتاً صاحب‌ نام تبدیل شد, تصمیم به تغییر عنوان آن به SONY گرفته شد. (هنگام تأسیس شرکت در سال ۱۹۴۶ توجه به برتری آمریکا کاملاً محسوس بود. البته وقتی سال ۱۹۵۷ ایبوکا و آکیو موریتا قصد داشتند اولین رادیوی ترانزیستوری جیبی خود را روانه بازار کنند و به دنبال نامی جدید و مناسب برای شرکتشان می‌ گشتند، دیگر آمریکا کمتر از گذشته به نظرشان دشمن می‌ رسید. لذا یکی از کلمات رایج در آن زمان در آمریکا یعنی Sonnyboy را با عبارت لاتین Sonus ترکیب کردند و از آن کلمه Sony را پدید آوردند.) در سال ۱۹۶۰ کمپانی سونی اولین تلوزیون‌ های ترانزیستوری را ابداع کرد و بعد به‌ طور گسترده روانه بازار نمود. در سال ۱۹۶۵ نیز اولین دوربین فیلمبرداری خانگی توسط این کمپانی ساخته و به بازار عرضه شد.

دیگر محصولات Sony:

پس از آن محصولات مهم سونی عبارت بودند از “Walkman”، تلوزیون‌ های “Trinitron”، مایکرودیسک‌ های کامپیوتر و سرانجام از “Sony PlayStation” که هر یک شهرت فراوانی را به‌ سوی این امپراطوری عظیم روانه ساخت با گسترده‌ تر شدن فعالیت کمپانی در عرصه الکترونیک و افزایش حجم تقاضا از سراسر دنیا شعبات متعددی در سراسر این کره خاکی راه‌ اندازی شد. در کشور آمریکا این شعبه در سال ۱۹۷۰ کار خود را با ریاست شخص آکیو موریتا آغاز نمود و این‌ گونه شد که سونی به‌ عنوان اوّلین شرکت ژاپنی در بورس نیویورک حضور یافت. دو سال بعد یعنی ۱۹۷۲ مجدداً سونی اولین کمپانی بود که یک کارخانه آمریکایی دایر می‌ کرد.

 

ثروت , موفقیت , بیوگرافی , میلیاردر شدن آکیو موریتا

 

۱۲سال بعد موفقیت‌های پی‌ در پی:

۱۲ سال بعد و پس از دستیابی به موفقیت‌ های پی‌ در پی در کار بر روی محصولات الکتریکی و عرضه فرآورده‌ های صوتی و تصویری نظیر پلوپز برقی, ولت‌متر, بالش برقی, ضبط صوت, رادیو, تلوزیون و ویدئو, شرکت به نام Sony تغییر نام داد. آکیو موریتا در سال ۱۹۵۳ اولین سفر خود را به آمریکا و اروپا انجام داد و کمی بعد با فکر گسترش صادرات و کسب‌ و کار سونی آمریکا را تأسیس کرد. اولین رادیوی ترانزیستوری جهان (TR-55) در سال ۱۹۵۶ توسط شرکت سونی ساخته شد و سال بعد کوچک‌ ترین رادیوی ترانزیستوری جیبی (TR-55) با ابعاد ۳۲*۷۱*۱۱۲ میلیمتر و قیمت ۱۳۸۰۰ ین عرضه گردید.

البته این رادیو کمی بزرگتر از جیب معمولی پیراهن بود و لذا آکیو موریتا پیراهنی با جیب بزرگتر برای خود تهیه کرده بود که بتواند عنوان جیبی را برای آن اثبات کند. قیمت صادراتی این رادیو 39/95 دلار بود. اولین تلوزیون ترانزیستوری مدل ۸ اینچی (TV8-301) در سال ۱۹۵۹ و کوچکترین و سبکترین تلوزیون (TV5-303) در سال ۱۹۶۲ و بالاخره تلوزیون‌ های رنگی کرد ماترون در سال ۱۹۶۴ و ترنیترون در سال ۱۹۶۸ ساخته و عرضه گردید.

محصولات متنوع یا بی‌ نهایت شرکت سونی:

شمارش تعداد محصولاتی که این شرکت از آغاز تأسیس تاکنون ابداع و به بشریت عرضه داشته مشکل است و علاوه بر مواردی که برشمرده شد، ویدئو، دیسک فشرده، فلاپی دیسک، نوارهای ویدئویی بتاماکس، واکمن، تلویزیون دستی کوچک، پخش استریو، دوربین‌ های فیلمبرداری ۸ میلیمتری، دوربین‌ های عکاسی و ده‌ ها اختراع دیگر را شامل می‌ شود.

تفکر جهانی‌ سازی شرکت سونی Sony:

در مدت همکاری این دو یار باوفا، ایبوکا انرژی خود را بر روی انجام تحقیقات فن آوری و توسعه محصول متمرکز کرد و آکیو موریتا دست به گسترش سونی در مناطق مختلف دنیا، جهانی‌ سازی شرکت و توجه به مسائل مالی، توسعه منابع انسانی و ورود به دنیای نرم‌ افزار زد. آکیو موریتا پیشتاز طرح ایده جهانی‌ شدن شرکت‌ ها بود و برای گسترش شرکت خود به بسیاری نقاط دنیا رفت و آمد می‌ کرد. او شناخته شده‌ ترین ژاپنی در آمریکاست که جوایز متعددی را دریافت کرده است.

توانایی آکیو موریتا در مطالعه و شناخت دو فرهنگ شرق و غرب و ترکیب جنبه‌ های خوب آن با یکدیگر شگفت‌ انگیز بود.

از ریاست تا افتخار بازنشستگی:

آکیو موریتا در سال ۱۹۵۹ عنوان نایب‌ رئیس سونی را داشت و در سال ۱۹۷۱ به ریاست سونی و تا سال ۱۹۹۴ که به عنوان ریاست افتخاری سونی بازنشسته شد، در سمت‌ های مختلف ریاست، مدیریت عامل و ریاست هیأت مدیره فعالیت کرد. ایبوکا دوست و همکار او در بنیان‌ گذاری شرکت در سال ۱۹۹۷ درگذشت.

نگاهی به زندگی شخصی آکیو موریتا بنیان‌ گذار شرکت سونی:

در رابطه زندگی شخصی آکیو موریتا نکات جالبی وجود دارد. او در مدت زندگی‌ اش دوستان بانفوذ بسیاری در سراسر دنیا علاوه بر کشور ژاپن داشت که نخست وزیر پیشین ژاپن و هم‌ چنین Kissinger رئیس‌جمهور دهه‌ های سابق ایالات متحده از جمله این افراد به شمار می‌ روند.

در اواخر دهه ۱۹۹۰ ثروت او که بیش از 3/1 میلیارد دلار تخمین زده می‌ شد، سبب گشت تا سایت اقتصادی Forbes نام آکیو موریتا را در فهرست ثروتمندترین‌ های دنیا قرار داد. هم‌ چنین او تنها غیرآمریکایی بود که مجله تایم به‌ عنوان بزرگترین و موفق‌ترین مدیران و بازرگانان در لیست خود جای داد. آکیو موریتا هم‌ چنین به سبب سیاست‌ های اقتصادی و مهارت‌ های مدیریتی که از خود به نمایش گذارد از سوی مجامع علمی مختلف ژاپن, انگلستان و ایالات متحده نشان یادبود و لیاقت دریافت کرد.

سال ۱۹۹۹ سال مرگ مؤسس و بنیان‌ گذار شرکت Sony:

دیگر این که به سبب مشغله فراوان کاری در دوران جوانی، آکیو موریتا پس از سن ۵۰ سالگی تازه به یادگیری ورزش‌ های اسکی، تنیس و هم‌ چنین غوّاصی روی آورد که این امر در نوع خود بی‌ نظیر است. اشتغال یک‌ باره او به این ورزش‌ ها موجب گردید تا در سال ۱۹۹۳، هنگامی که مشغول بازی تنیس بود، دچار حمله قلبی شود و مابقی عمر را بر روی صندلی چرخ‌ دار سپری نماید. یک‌ سال بعد یعنی در سال ۱۹۹۴ از سمت خود در کمپانی سونی استعفاء داد و Norio Ohga را جانشین خود ساخت.

سرانجام آکیو موریتا در سوم اکتبر ۱۹۹۹ در سن ۷۸ سالگی بر اثر بیماری ذات‌ الریه جان سپرد و تمامی اموال و دارایی خود را برای همسر و دو پسر و تنها دخترش به ارث گذاشت.

هم‌ اکنون امپراطوری عظیم سونی با فروش سالانه بیش از ۳۳ میلیارد دلار در جایگاه قدرتمند ترین بازار صوتی – تصویری قرار دارد.

راز مؤفقیت مؤسس شرکت سونی Sony:

همّت والای او و دوست و همکار و همراهش ایبوکا از خاکسترهای ویرانه‌های جنگ جهانی دوّم، شرکتی جهانی را پدید آورد که رهبری بلامنازع اختراعات پی‌درپی و عرضه محصولات و وسایل الکتریکی صوتی – تصویری و فنآوری اطلاعات را در اختیار خود گرفت و در سال ۲۰۰۳ با ۱۶۱۱۰۰ نفر کارمند فروش ثروت ۶۲ میلیارد دلاری را به دست آورد.

با همراهی پیشروان کسب و کار ؛ کشتی بادبانی کسب و کار خود را در تلاطم امواج بازار با انگیزه و لذت تا مقصد مطلوب رهبری کنید.