با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:
قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.
فهرست مقاله
مقدمه
اگر صاحب کسب و کار هستید باید بدانید که اهداف قدرتمند هستند زیرا هدف کسب و کار توانایی آن را دارد که توجه و تلاش شما را برای دستیابی به نتایج متمرکز کند. معمولا یکی از نتایج مطلوب که اکثر مالکین کسب و کار به دنبال آن هستند، سودآوری است. سودآوری نیز بدون افزایش فروش و مدیریت صحیح هزینهها اتفاق نمیافتد. همچنین کارمندان شما نیز مایل هستند بدانند که مدیریت از آنها چه انتظاری دارد و هدف اصلی کسب و کار چیست.
نباید فراموش کرد که مغز انسان، تواناییهای شگفتانگیزی برای حل مسئله دارد و تعیین اهداف مغز را به سمت یافتن راهحل هدایت میکند. در حقیقت کسب و کار شما بسیار شبیه به یک کشتی بادبانی است که در میان اقیانوس که همان بازار کار شما است به راه افتاده است و شما باید آن را به سمت ساحل مقصد که همان هدف کسب و کار است، هدایت کنید.
چرا تعیین هدف کسب و کار مهم است؟
اگر صاحب مشاغل تجاری هستید، مهم است که برای تعیین هدف خود و در صورت لزوم تغییر نگرش و بازنگری در کل کسب و کارتان وقت بگذارید. زمانی که شما اهداف واضح و مشخصی داشته باشید، میتوانید:
- اول: به رشد کسب و کار خود کمک کنید.
- دوم: در کوتاه مدت یا بلندمدت به اهداف خود برسید.
- سوم: کار تیمی و همکاری را در کسب و کارتان بهبود بخشید.
اگر صاحب یک کسب و کار قدیمی هستید، شروع هر سال جدید فرصتی عالی است که مدتی از کارهای اجرایی و عملیاتی فاصله بگیرید و مسیری که طی شده است و مسیر آینده را بررسی کنید. این بررسی میتواند به شما در ارزیابی اثربخشی استراتژیهایی که در سال قبل اتخاذ کردهاید، کمک کند. همچنین میتواند به شما در تعیین هدف برای سال آینده نیز کمک کند. اهداف شما باید قسمتی از برنامه کسب و کارتان باشد و همان مقصد نهایی در کسب و کار شما خواهند بود.
مسئولیت صاحب کسب و کار برای تعیین هدف
قبل از اینکه هدف خود را مشخص کنید، باید بدانید که در چه زمینههایی باید کسب و کار خود را بهبود بخشید تا در این امر موفق باشید. برای دانستن این امر باید به ارزیابی کسب و کار خود بپردازید. در ادامه مطلب برخی از روشهای علمی و موثر برای آشنایی بیشتر شما با فرآیند تعیین اهداف آمده است.
تجزیه و تحلیل نقاط ضعف و قدرت (تحلیل SOWT)
این نوع تجزیه و تحلیل ، ابزاری فوقالعاده ساده اما در عین حال قدرتمند است که به شما کمک میکند استراتژی کسب و کار خود را ارزیابی کنید و آن را در راستای یک هدف کسب و کار یا اهداف مختلف توسعه دهید.
با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:
قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.
نقاط قوت و ضعف در هر کسب و کاری، جزو عوامل داخلی هستند و با شناسایی آنها میتوان، نقاط ضعف را کاهش داد یا برطرف کرد و بر نقاط قوت تمرکز کرد و تغییرات لازم را انجام داد. چون این عوامل داخلی هستند، توسط خود شما به عنوان مالک کسب و کار قابل تغییر و کنترل هستند.
فرصتها و تهدیدها نیز عوامل خارجی هستند، مواردی که خارج از محدوده کنترل شرکت شما و در کل بازار اتفاق میافتند و میتوان از فرصتها به نفع کسب و کار استفاده کرد و از آن در برابر تهدیدها، محافظت کرد. چون این عوامل خارجی هستند قابلتغییر نیستند اما میتوان تمهیدات لازم را برای استفاده از فرصتها و حفظ کسب و کار در برابر تهدیدها اتخاذ کرد.
معیارسنجی (Benchmarking)
شما باید در مورد سایر کسب و کارهای مشابه کسب و کار خود تحقیق کنید و میانگین درآمدها و هزینههای رقبا را با درآمدها و هزینه خود مقایسه کنید. این تحقیق میتواند به ارزیابی عملکرد کسب و کار شما کمک کند. دیکشنری کسب و کار فرآیند معیارسنجی را اینگونه تعریف کرده است: «سنجش کیفیت خطمشیها، محصولات، برنامهها و استراتژیهای یک کسب و کار و مقایسه آنها با استانداردهای موجود یا مقایسه با میانگین این موارد در کسب و کارهای مشابه.
برخی از اهداف معیارسنجی عبارتاند از:
- پیشرفتها و بهبودها چگونه و در چه بخشی از کسب و کار باید انجام شوند تا به هدف خود برسیم
- تجزیه و تحلیل اینکه کسب و کارهای دیگر چگونه به سطح عملکرد بالا رسیدهاند
- استفاده از اطلاعات بهدست آمده جهت بهبود عملکرد کسب و کار خود
تحقیقات بازار (Market research)
تحقیقات بازار فرآیندی سیستماتیک برای جمعآوری اطلاعات در مورد بازارهای کسب و کار شما، مصرفکنندگان و رقبا است و پس از به دست آوردن این اطلاعات، به تجزیه و تحلیل و تفسیر اطلاعات موجود پرداخته میشود. تحقیقات بازار پایه و اساس عملکرد هر شرکت موفق است و میتواند برای اهداف مختلفی از آن استفاده کرد. انجام تحقیقات بازار به صاحبان کسب و کار کمک میکند تا تصمیمات آگاهانهای بگیرند و حدس و گمان خود را بر اساس واقعیتها بنا کنند. کسب و کارها در مراحل مختلف رشد، به دلایل مختلف تحقیقات بازار را انجام میدهند و در نهایت هدف خود را بر مبنای اطلاعات به دستآمده از تحقیقات بازار مشخص میکنند.
تعیین هدف کسب و کار چگونه انجام شود؟
هدف یکی از عوامل اساسی موفقیت هر کسب و کاری است. در سالهای اخیر تعیین هدف با استفاده از چارچوبی موسوم به سیستم هدفگذاری اسمارت (SMART) انجام میشود. تعیین هدف کسب و کار به روش اسمارت به این معنی است که باید ایدههای خود را روشن کنید، تلاش خود را متمرکز نمایید، از زمان و منابع خود بهطور مؤثر استفاده کنید و شانس خود را برای دستیابی به آنچه که در کسب و کار میخواهید افزایش دهید. آیا میدانید SMART مخفف چیست؟
S (Specific) – واضح و مشخص
یعنی هدف باید روشن و مشخص باشد و آن را از پیش تعیین کرده باشید. شما باید اهداف را با نیازهای خود تطبیق دهید و همگام سازید. این نوع تعیین هدف کسب و کار بسیار ارزشمند است. اینکه همه افراد میخواهند در کسب و کار خود موفق باشند، تنها یک هدف کلی است، اما به صورت یک هدف خاص، شفاف و مشخص نیست. اهداف نباید گنگ و مبهم باشند، زیرا گنگ بودن هدف، موجب سردرگمی میشود.
M (Measurable) – قابل اندازهگیری
یعنی هدف کسب و کار باید قابل اندازهگیری باشد. یک هدف قابل اندازهگیری به شما این امکان را میدهد بدانید چه زمانی به هدف خود میرسید، یعنی آنچه را که میخواهید بهعنوان نتیجه نهایی به دست آورید را تشخیص میدهید. پس شرط قابل اندازهگیریبودن هدف به صاحب کسب و کار این اطمینان را میدهد که میتوانند فاصله خود با رسیدن به هدف را بسنجد و تشخیص دهد که چه زمانی به هدف خود میرسد.
A (Achievable) – دستیافتنی
یعنی هدف باید قابل دستیابی باشد. مقصود از ایجاد هدف این است که خود را به چالش بکشید تا انگیزه لازم ایجاد شود. اگر هدف خود را بیش از حد بلندپروازانه در نظر بگیرید، باعث استرس شما خواهد شد و شانس دستیابی به هدف کاهش مییابد. به همین ترتیب اگر تعیین هدف خیلی آسان انتخاب شود، شما را از فشار به خود و انجام کارهای بیشتر باز میدارد. تعیین هدف منطقی بسیار مهم است. هنگام تعیین هدف باید منابع در دسترس مانند منابع مالی، زمان و دیگر منابع را نیز در نظر داشت. یعنی هدف بایدواقعبینانه باشد. هدفی را در کسب و کار خود تعیین نکنید که بیشتر شبیه رؤیا باشد تا واقعیت.
R (Relevant)
یعنی هدف کسب و کار باید مناسب و مرتبط با فرآیند کاری شما باشد. هدفی که تعیین میکنید باید شما را به سمت مسیری که میخواهید کسب و کارتان برود، هدایت کند. به عنوان مثال میتوان به اهدافی مثل افزایش سود، اشتغال بیشتر کارکنان، تولید یک محصول نوآورانه مورد نیاز جامعه و یا افزایش آگاهی عمومی از برند اشاره کرد.
T (Timely)
یعنی هدف باید بازه زمانی مشخص داشته باشد. تعیین زمان برای رسیدن به هدف یکی از شروط لازم است. برای مثال اگر هدف شما طراحی یک محصول نوآورانه است، باید زمان رسیدن به این هدف را مشخص کنید زیرا اگر زمان زیادی صرف این کار شود، ممکن است زمانی به این هدف برسید که آن محصول دیگر یک محصول نوآورانه و جدید در بازار نباشد. در یک کلام برای تکمیل هدف خود یک مهلت واقعی تعیین کنید.
چگونه بدانم به هدف کسب و کار خود رسیدهام؟
پس از اینکه هدف کسب و کار خود را تعیین کردید، باید بدانید نحوه دستیابی به آن چگونه است. در آنچه میتوانید به دست آورید واقعبین باشید و بهتر است اهداف بزرگ را به بخشهای کوچکتر تقسیم کنید و رسیدن به هر یک از این بخشهای کوچک را نشانهای از موفقیت خود تلقی کنید. هنگام برنامهریزی برای دستیابی به هدف، بازه زمانی، مسئولیتها، منابع، اقدامات و نتیجه مطلوب را بسنجید.
سیستمی در کسب و کار خود قرار دهید تا به شما در سنجش اهداف کمک کند و شما را در مسیر درست نگه دارد. شما میتوانید یک چک لیست ساده تهیه کنید یا از اندازهگیری نرمافزاری با توجه به نوع کسب و کار خود استفاده کنید. به خاطر داشته باشید هر بار که به یکی از اهداف خود رسیدید، به خود و کارمندانتان پاداش دهید.
نتیجهگیری
در هر کسب و کاری برای رسیدن به نتیجه مطلوب و موفق بودن، تعیین هدف بسیار مهم است. قبل از اینکه هدف را تعیین کنید، لازم است ابتدا ارزیابیهای داخلی و خارجی مانند تحقیقات بازار انجام شود تا در تعیین هدف اشتباه نکنید و هدف را به شکل غیرواقع بینانه تعیین نکنید. تعیین هدف کسب و کار باید از چارچوب اسمارت پیروی کند که در این مقاله به آن پرداختیم. عدم تعیین هدف، حتی در کسب و کارهای کوچک نیز موجب شکست میشود و در عین حال زیادهروی کردن در تعیین اهداف مختلف کار درستی نیست و ممکن است رسیدن به هدف را غیرممکن سازد.
با همراهی پیشروان کسب و کار ؛ کشتی بادبانی کسب و کار خود را در تلاطم امواج بازار با انگیزه و لذت تا مقصد مطلوب رهبری کنید.