با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:
قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.
جان دیویسون راکفلر رئیس شرکت نفتی و یکی از ثروتمندترین مردان جهان بود. او از ثروت خود همواره برای فعالیت های بشردوستانه استفاده کرد.
فهرست مقاله
بیوگرافی جان دیویسون راکفلر
جان دیویسون راکفلر، صنعتگر آمریکایی، ۸ ژوئیه ۱۸۳۹ در ریچفورد، نیویورک متولد شد. والدین او ویلیام اوری راکفلر و الیزا دیویسون بودند. پدرش دارای نژاد آلمانی و انگلیسی بود و مادرش اسکاتلندی-ایرلندی بود. جان دی راکفلر فرزند دوم از شش فرزند حاصل از ازدواج والدینش بود و او بزرگترین پسر خانواده بود. پدرش وقت زیادی با خانواده نمی گذراند. چرا که او یک فروشنده مسافرتی بود که به ندرت به خانه می آمد.
ویلیام به دلیل شیوه های کسب و کار مشکوک و اخلاق دمدمی مزاج خود مشهور بود. از طرف دیگر مادر جان، الیزا زن خانه دار پرهیزکاری بود که برای حفظ عدالت در خانواده تلاش می کرد. به عنوان مثال، او در ازای تنبیه جان، کارهای خانگی را به او می سپرد.
در سال ۱۸۵۱، هنگامی که جان دوازده ساله بود، خانواده به اوگو نقل مکان کردند. در اینجا جان به آکادمی اوگو پیوست. زندگی جان دیویسون راکفلر در اینجا بسیار کوتاه بود، زیرا خانواده دو سال بعد به استرانگ ویل نقل مکان کردند. در آنجا جان در دبیرستان کلیولند شرکت کرد. شخصیت جان در آن روزها مطیع، درس خوان و فرومایه توصیف می شود. در کلیولند اولین دوره خود در زمینه کسب و کار را در کالج تجاری فولسوم گذراند.
او نخستین پالایشگاه نفت خود را در نزدیکی کلیولند ساخته و در سال ۱۸۷۰ شرکت استاندارد نفتی خود را نیز تاسیس کرد. در سال ۱۸۸۲ تقریبا تمام انحصار تجارت نفت در ایالات متحده در دست شرکت نفتی راکفلر بود، اما شیوه های تجارت وی منجر به تصویب قوانین ضد انحصاری شد. راکفلر در اواخر زندگی، خود را وقف اعمال انسان دوستانه کرد. وی در سال ۱۹۳۷ درگذشت.
سال های اولیه زندگی جان دیویسون راکفلر
او که در ریچفورد، نیویورک متولد شد، در ۸ ژوئیه ۱۸۳۹، در سن ۱۴ سالگی به همراه خانواده اش به کلیولند، اوهایو نقل مکان کرد، وی که از کار سخت و طاقت فرسا ترسی نداشت، در سن نوجوانی به تعدادی مشاغل کوچک پرداخت. اولین کار دفتری خود را در سن ۱۶ سالگی به عنوان دستیار دفتردار در شرکت هویت و تاتل، شروع کرد.
در سن ۲۰ سالگی، راکفلر که پیشرفت خوبی در شغل خود داشت، با یک شریک تجاری دست به کار شد و به عنوان بازرگان در زمینه یونجه، گوشت، حبوبات و کالاهای دیگر مشغول به کار شد. در پایان سال اول فعالیت، این شرکت ۴۵۰ هزار دلار درآمد کسب کرده بود.
با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:
قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.
راکفلر، که یک تاجر دقیق و مشتاق بود و از ریسک های غیرضروری خودداری می کرد، متوجه فرصتی برای تجارت نفت در اوایل دهه ۱۸۶۰ شد. با افزایش تولید نفت در غرب پنسیلوانیا، راکفلر فهمید تاسیس پالایشگاه نفتی در نزدیکی کلیولند، در فاصله کمی با پیتسبورگ، می تواند یک اقدام تجاری خوب باشد. در سال ۱۸۶۳، او اولین پالایشگاه خود را افتتاح کرد و طی دو سال به بزرگترین منطقه موجود تبدیل شد. این موفقیت راکفلر را برای اشتغال تمام وقت به تجارت نفت متقاعد کرد.
استاندارد اویل
در سال ۱۸۷۰، راكفلر و همكارانش شرکت استاندارد اویل را تاسيس كردند كه به لطف شرايط مطلوب اقتصادی، صنعت و تلاش راكفلر برای تحقق اهداف شركت و حفظ بودجه، بلافاصله رونق گرفت. با موفقیت به دست آمده، او شروع به خرید سهم رقبای خود کرد. روند پیشرفت استاندارد اویل آنقدر سریع و گسترده بود که طی دو سال اکثر پالایشگاه های منطقه کلیولند را تحت کنترل درآورد. سپس استاندارد اویل از قدرت خود در منطقه استفاده کرد تا معاملات مطلوبی با راهآهن برای حمل و نقل نفت خود انجام دهد.
در همین زمان، استاندارد اویل با خرید خطوط لوله و پایانه وارد کار شد و سیستم حمل و نقل را برای محصولات خود راه اندازی کرد. با کنترل و تملک تقریباً هر جنبه ای از کسب و کار، نفوذ استاندارد اویل در صنعت افزایش یافت. جان دیویسون راکفلر حتی هزاران هکتار جنگل را برای الوار و حفاری خریداری کرد و مانع فعالیت رقیبان خود در این زمینه شد.
استاندارد اویل روز به روز قوی تر شد و سهام رقبای دیگر در منطقه را نیز خرید. راکفلر جاه طلبی خود برای حضور در صنعت نفت در ایالات متحده و خارج از کشور را دنبال کرد. با گذشت بیش از یک دهه از ابتکار استاندارد اویل، تقریباً انحصار تجارت نفت در آمریکا در اختیار جان دیویسون راکفلر بود و هر بخش را تحت یک شرکت بزرگ ادغام كرد، و خود نیز بر آن نظارت داشت. کار هایی که راکفلر تا آن زمان انجام داده بود منجر به اولین انحصار آمریکا و اعتمادسازی شده بود. تا جایی که این امر به عنوان چراغ راهنما برای دیگران در کسب و کارهای پس از او محسوب می شود.
مسائل ضد انحصاری
با چنین فشار تهاجمی به صنعت، مردم و کنگره ایالات متحده متوجه استاندارد اویل و انحصار طلبی غیر قابل توقف آن شدند. رفتار انحصار گرایانه جان دیویسون راکفلر مورد استقبال قرار نگرفت. استاندارد اویل خیلی زود مظهر یک شرکت بیش از حد بزرگ و حد مسلط بر نفع عمومی شد. کنگره در سال ۱۸۹۰ با قانون ضد انحصار شرمن وارد شد و دو سال بعد دیوان عالی اوهایو استاندارد اویل را انحصاری دانست که خلاف قانون اوهایو بود. جان دیویسون راکفلر که همیشه مشتاق بود یک قدم جلوتر باشد، شرکت را منحل کرد و اجازه داد که هر یک از املاک زیر پرچم استاندارد اویل توسط دیگران اداره شود. سلسله مراتب کلی همچنان در جای خود باقی ماند، و هیئت مدیره استاندارد اویل کنترل شرکت های غیرفعال را حفظ کرد. تنها ۹ سال پس از تجزیه شرکت در مقابل مقررات ضد انحصاری، بخش های شرکت در یک شرکت هلدینگ مجدداً به یکدیگر پیوستند. با این حال در سال ۱۹۱۱، دیوان عالی ایالات متحده نهاد جدید را به دلیل نقض قانون ضد انحصار شرمن غیرقانونی اعلام كرد و مجدداً مجبور به انحلال آن شدند.
سال های آخر زندگی و میراث جان دیویسون راکفلر
راکفلر یک باپتیست فداکاری بود که توسط یک زن پرهیزگار بزرگ شده بود. چیزی که پس از پایان کار بزرگترین شرکت در جهان، در اقدامات او خود را نشان داد. او شروع به تمرکز روی تلاش های خیرخواهانه کرد و به یکی از بزرگترین نیکوکاران تاریخ تبدیل شد. او در یافتن دانشگاه شیکاگو در سال 1882 کمک کرد. و زمانی که از اداره یکی از بزرگترین مشاغل جهان (در سال ۱۸۹۵، در ۵۶ سالگی) بازنشسته شد، خود را وقف کارهای خیرخواهانه کرد و به یکی از نیکوکار ترین افراد تاریخ تبدیل شد.
جان دیویسون راکفلر برای تاسیس دانشگاه شیکاگو (۱۹۸۲) کمک کرد، که قبل از مرگ وی بیش از ۸۰ میلیون دلار به آنها پرداخت. او همچنین به موسسه تحقیقات پزشکی راکفلر (که بعدها دانشگاه راکفلر نامیده شد) در نیویورک و بنیاد راکفلر کمک کرد. در مجموع وی بیش از ۵۳۰ میلیون دلار به عناوین مختلف اهدا کرد.
جان دیویسون راکفلر به همراه همسرش لورا، پنج فرزند داشت که یکی از دختران او به نام آلیس در نوزادی درگذشت. جان دیویسون راکفلر در ۲۳ می ۱۹۳۷ در ساحل اورموند، فلوریدا درگذشت. میراث وی همچنان ادامه دارد، راكفلر یکی از تاجران برجسته آمریکا محسوب می شود و به عنوان فردی که كمک کرد تا ایالات متحده را به آنچه امروز است تبدیل كند، شناخته می شود.
تنها پسر وی به نام جان نیز در حالی كه پدرش هنوز زنده بود از طرف پدر به عنوان خیرخواه خدمت می كرد. او در طول جنگ جهانی دوم به تاسیس سازمان ملل متحد (USO) کمک کرد و پس از جنگ، زمین هایی را برای دفتر مرکزی سازمان ملل متحد نیویورک اهدا کرد. وی همچنین ۵ میلیون دلار برای مرکز هنرهای نمایشی لینکلن در شهر نیویورک اهدا کرد. جان به ترمیم ویلیامزبرگ، ویرجینیا کمک کرد و بودجه لازم را برای موزه هنرهای مدرن فراهم کرد.
رازهای موفقیت راکفلر به نقل از جان دیویسون راکفلر
اگر می خواهید موفق شوید باید در مسیرهای جدید قدم بگذارید، نه اینکه در مسیرهای فرسوده موفقیت های قبلی حرکت کنید.
من هیچ چیزی را از مردی که همه ساعات روز بیداری را به خاطر پول به کسب پول اختصاص می دهد، تحقیرآمیز تر نمی دانم.
اگر تنها هدف شما ثروتمند شدن است، هرگز به آن دست نمی یابید.
من اعتقاد دارم كه هر حقي به معناي یک مسئولیت، هر فرصتی یک تعهد؛ و هر موقعیتی یک وظیفه است.
مهمترین چیز برای یک جوان تامین اعتبار، شهرت و شخصیت است.
رهبری خوب شامل نشان دادن چگونگی انجام کار افراد برتر به افراد متوسط است.
من به شان کار اعتقاد دارم. خواه با سر و یا دست انجام شود. جهان به هیچ کس یک زندگی مدیون نیست، بلکه به هر فردی فرصتی برای ساخت زندگی مدیون است.