پیش بده Pay it forward

پیش بده Pay it forward

پیش بده Pay it forward

محصول : امریکا
رنگی – 123 دقیقه
بازیگران عمده: کوین اسپیسی، هلن هانت، هیلی جوئل آزمنت، جی مور، جان بون جووی، جیمز کاویزل و آنجی دیکینسن.
کارگردان: میمی لدر.
خلاصه داستان پیش بده Pay it forward : «یوچین سایمنت» (اسپیسی)، آموزگار درس علوم اجتماعی، تکلیفی به بچه های کلاس خود می دهد و از آنان می خواهد تا فکر کنند چگونه می توانند دنیا را عوض کنند و سپس آن فکر را به اجرا درآورند. «ترور مکینی» (آزمنت)، نوجوانی از شاگردان کلاس نیز که مادری الکلی (هانت) و پدری خشن (بون جووی) دارد، تصمیم می گیرد به آنان کمک کند.
کشتی بادبانی کسب و کارتان را با انگیزه، در تلاطم امواج به مقصد مطلوب هدایت کنید.
غرور و تعصب (به عبارت درست تر: غرور و پیش داوری)

غرور و تعصب

 

غرور و تعصب (به انگلیسیPride & Prejudice) به کارگردانی جو رایت برگرفته از کتاب بسیار مشهور غرور و تعصب از نویسندهٔ انگلیسی، جین آستن است.

کیرا نایتلی (به انگلیسیKeira Christina Knightley) بازیگر انگلیسی تبار هالیوود برای بازی در این فیلم نامزد جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زنشده‌است.

خلاصه داستان غرور و تعصب

سال ۱۷۹۷، انگلستان. قبل از مرگ آقای بنت، همسرش کوشیده تا پنج دخترش- جین، الیزابت، مری، لیدیا و کیتی- را برای یافتن شوهری مناسب آماده کند. چون این کار را تنها راه دستیابی یک زن به رفاه و آسایش می‌داند.

زمانی که سر و کله جوان ثروتمند و خوش سیمایی به نام بینگلی و دوستش آقای دارسی در همسایگی آنها پیدا می‌شود، خانواده بنت سخت دچار هیجان می‌شود. به زودی جین با آقای بینگلی دوست می‌شود و به نظر می‌رسد که الیزابت نیز به آقای دارسی بی توجه نیست. اما رفتار آقای دارسی خودپسند الیزابت هوشمند را که در سایه پرورش پدری دختری باشهامت و خودگردان بار آمده، خوش نمی‌آید. از این رو به زودی کشمکش و درگیری زبانی میان آنان آغاز می‌شود.

شایان توجه آنکه شخصیت دارسی در این فیلم بیشتر کمرو و رومانتیک است. زبان آدمهای داستان بیشتر امروزی است. خانم بنت زنی خردمند، هوشمند و تقنن گراست. آقای بنت کشت کار آقازاده ای است، ساده و روان سخن می گوید و از اشاره‌های ریشخندآمیز در سخنانش هیچ نشانی نمی توان یافت. تاکید فیلم بیشتر بر احساسات عاشقانه زوجهاست تا بر درگیری آنها بر سر خودخواهی یکی و پیش داوری‌های ناخواسته و ناروای دیگری که دست آخر سبب آزار و دلخوری دیگران می شود.

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

کشتی بادبانی کسب و کارتان را با انگیزه، در تلاطم امواج به مقصد مطلوب هدایت کنید.
her فیلم او

Her او

Her
فیلم او
پوستر فیلم
کارگرداناسپایک جونز
تهیه‌کننده
نویسندهاسپایک جونز
بازیگران
موسیقیآرکید فایر
فیلم‌برداریهویته ون هویتما
تدوین
  • اریک زومبرنن
  • جف بوچانان
شرکت

تولید

Annapurna Pictures
توزیع‌کنندهبرادران وارنر (United States)
Entertainment Film
(United Kingdom)
تاریخ (های) انتشار
  • ۱۳ اکتبر ۲۰۱۳ (NYFF)
  • ۱۸ دسامبر ۲۰۱۳ (United States limited)
مدت
125 دقیقه[۱]
کشورآمریکا
زبانانگلیسی
بودجه$۲۳میلیون
گیشه$47,351,251[۲]

فیلم او (به انگلیسی: Her) فیلمی در گونه کمدی-درام رمانتیک علمی-تخیلی است که اسپایک جونز نویسندگی و کارگردانی آن را برعهده داشته است. در این فیلم ستارگانی چون خواکین فینیکس، امی آدامز، رونی مارا، اولیویا وایلد و اسکارلت جوهانسون(که صداپیشه سامانتاست) حضور دارند. محوریت داستان درمورد مردی است که با یک سیستم‌عامل هوشمند رایانه‌ای که دارای صدا و شخصیت یک زن است رابطه عاطفی برقرار می‌کند. این اولین فیلمنامه‌ایست که جونز به تنهایی نوشته است. او نخست در سال ۲۰۱۳ در فستیوال فیلم نیویورک به نمایش در آمد و پس از آن در ۱۸ دسامبر ۲۰۱۳ بصورت عمومی در ایالات متحده اکران شد.[۳][۴]

در ۴ دسامبر ۲۰۱۳،National Board of Review Awards فیلم او را بعنوان برترین فیلم سال ۲۰۱۳ انتخاب کرد.[۵]او همچنین در Los Angeles Film Critics Association Awards با فیلم گرانش بصورت مشترک مقام بهترین فیلم را بدست آورد.[۶] در ۱۲ دسامبر ۲۰۱۳، این فیلم نامزد سه جایزه گلدن گلوب شد: جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم موزیکال یا کمدی، بهترین فیلمنامه و جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی که موفق به دریافت یکی از آنها یعنی بهترین فیلمنامه شد.[۷] او هم‌اکنون نامزد پنج جایزه اسکار شده است که از آن جمله‌اند: جایزه بهترین فیلم و جایزه بهترین فیلمنامه اصلی (غیر اقتباسی، اوریجینال).[۸]

ماجرای فیلم او [ویرایش]

ماجرای فیلم در سال ۲۰۲۵ رخ می‌دهد. تئودور توامبلی (خواکین فینیکس) که مردی درون گرا و منزوی است، در شرکتی کار می‌کند که نامه‌های زیبا و عاطفی برای متقاضی‌هایی که خود قادر به نگارش چنین نامه‌هایی نیستند، می‌نویسد. او زیاد خوشحال نیست چون در آستانه طلاق از همسرش قرار دارد، کاترین (رونی مارا)، زنی که از دوران کودکی با هم بزرگ شده‌اند. تئودور نرم‌افزاری گویا دارای هوش مصنوعی خریداری می‌کند، نرم‌افزار به گونه‌ای طراحی شده تا با صاحب خود تطابق پیدا کرده و به روز شود. تئودور صدای زنانه را برای نرم‌افزار انتخاب می‌کند و نرم‌افزار (اسکارلت جوهانسون) خود را سامانتا معرفی می‌کند. تئودور از قابلیت‌های سامانتا در شناخت حالت‌های روحی انسان شگفت زده می‌شود. سامانتا در گفتگوهایش با تئودور شخصیتی زنانه از خود بروز می‌دهد، همیشه در دسترس است و با علاقه و دقیق به حرف‌های تئودور گوش فرا می‌دهد. از او حمایت کرده و زحمتی برای تئودور ندارد. سامانتا تئودور را ترغیب می‌کند که با زنی که از طرف نرم‌افزار معرفی خواهد شد رابطه برقرار کند؛ و البته آن زن (اولیویا وایلد) قبول کرده بود که مطابق نظر نرم‌افزار عمل کند ولی این قرار موفق از کار در نیامد چون اطلاعات زیستی نرم‌افزار از همه جوانب از قبیل نیاز بشر به تنفس و اکسیژن کامل نبود. در گفتگوهای بیشتری که بین تئودور و سامانتا رد و بدل شد کم‌کم سامانتا احساس تجسم کرد. او حس می‌کرد پشتش می‌خارد! و حتی تئودور او را می‌خاراند. آن دوبیشتر به هم احساس وابستگی می‌کردند که اثر خوبی در کار و نامه نگاری‌های تئودور داشت. امی (امی آدامز) همکلاسی قدیم تئودور پس از یک مشاجره بی اهمیت در آستانه طلاق از شوهرش چارلز (مت لشر) قرار گرفت و به تئودور گفت که با نرم‌افزار مونثی که شوهرش از خود بجا گذاشته دوست صمیمی شده است و تئودور هم ماجرای سامانتا را به امی گفت. در ملاقاتی که بین تئودور و کاترین در یک رستوران برای امضا ی برگه‌های طلاق صورت پذیرفت، کاترین از ماجرای دوستی بین تئودور و سامانتا با خبر شد و تئودور را به غیر عادی بودن و ناتوان از برقراری رابطه‌ای انسانی با جنس بشر متهم نمود. در جای دیگری از فیلم هنگامی که تئودور متوجه می‌شود سامانتا با نرم‌افزار دیگری که از فیلسوفی انگلیسی به نام آلن واتس (برایان کاکس) گرته برداری شده دوست شده است، احساس حسادت کرد. وقتی سامانتا برای مدتی از دسترس خارج شد و خاموش بود احساس نگرانی شدیدی به تئودور دست داد. سامانتا گفت در این مدت در حال ارتقای سیستم خود بوده است تا ضمن ارتباط با سایر نرم‌افزارها سبب افزایش کارایی‌های خود شود (فناوری تمرکز داده‌ها technological singularity). تئودور از او پرسید آیا با فرد دیگری هم ارتباط دارد که سامانتا گقت آری با ۸۳۱۶ نفر که با ۶۴۱ نفرشان رابطه عاشقانه داشته است. سامانتا تاکید کرد این موضوع نه تنها سبب افت عشق فی‌مابین آنها نشده بلکه آن را مستحکمتر کرده است. روز بعد سامانتا دیگر در دسترس نبود، او با تفاق سایر نرم‌افزارها رفته بودند تا توانمندی‌های خود را بهتر بشناسند. تئودور بسراغ امی رفت، او نیز از رفتن نرم‌افزارش اندوهگین بود. تئودور نامه‌ای زیبا با تمام مهارت حرفه‌ای خود نوشت، این بار برای کاترین، و از عشق گذشته‌شان به نیکی یاد کرد. در نمای آخر فیلم، تئودور و امی بر بام بلند آپارتمان خود کنار یکدیگر طلوع خورشید را به نظاره نشسته‌اند.

کشتی بادبانی کسب و کارتان را با انگیزه، در تلاطم امواج به مقصد مطلوب هدایت کنید.

 

شهر شجاعان

شهر شجاعان

 نام فیلم : شهر شجاعان Bravetown

ژانر : درام | موزیکال
کارگردان : Daniel Duran
نویسنده : Oscar Orlando Torres
بازیگران : Maria Bello, Josh Duhamel, Laura Dern
محصول : آمریکا | کانادا
زبان : انگلیسی
سال ساخت: 2015
خلاصه داستان فیلم شهر شجاعان : داستان فیلم درباره ی مرد جوانی به نام جاش هاروست می باشد که استعداد خارق العاده ای در زمینه ی موسیقی دارد و برای رسیدن به هدفش سفری ماجراجویانه را شروع می کند که…

کشتی بادبانی کسب و کارتان را با انگیزه، در تلاطم امواج به مقصد مطلوب هدایت کنید.

 

همخواب شدن با دشمن

همخواب شدن با دشمن

همخواب شدن با دشمن SLEEPING WITH THE ENEMY

لارا ̎ (رابرتس) با ̎مارتین برنی̎ (برگین) ̎یک مشاور اقتصادی̎ ازدواج کرده است . ̎مارتین̎ در واقع پارانویائی است و به شدت نسبت به همسرش، احساس مالکیت دارد. شبی آنان از طرف دوستشان دعوت می‌شوند تا نیمه شب با قایقی تفریحی در دریا گشتی بزنند. طوفانی ناگهانی در می‌گیرد و ̎لارا ̎ به درون آب می‌افتد؛ در حالی‌که دیگران فکر می‌کنند او غرق شده، ̎لارا ̎ خود را با لاستیک نجاتی به ساحل می‌رساند، پول و لباس و کلاه‌گیسی بر می‌دارد و با نام جعلی ̎سارا واترز̎ به شهر کوچکی در آیوا ـ یعنی جائی که ̎کلوئه̎(لارنس)، مادر نابینایش در خانهٔ سالمندان زندگی می‌کند ـ می‌رود. او در آن‌جا زندگی جدیدی را شروع می‌کند و با همسایه‌اش، ̎بن‌ وودوارد̎ (آندرسن) آشنا می‌شود. در همان حال ̎مارتین̎ از واقعیت ماجرا باخبر می‌شود. او با پیگیری، نشانی خانهٔ جدید ̎کلوئه̎ را پیدا می‌کند. وقتی ̎لارا ̎ با مادرش تماس می‌گیرد ـ با آن که صدای خود را عوض کرده ـ مادرش گوشی را به ̎مارتین̎ می‌دهد و̎مارتین̎ هم که خودش را پلیس جا زده، با پرسیدن سئوال‌هائی، محل زندگی او را پیدا می‌کند. یک شب که ̎لارا ̎ به خانه‌اش بر می‌گردد با ̎مارتین̎ هفت‌تیر به دست رودررو می‌شود. در همین هنگام ̎بن̎ سر می‌رسد و ̎مارتین̎ به او شلیک می‌کند. در یک درگیری، ̎لارا ̎ ̎مارتین̎ را با گلوله می‌زند و بعد به پلیس تلفن می‌کند .
ـ خط داستانی فیلم همخواب شدن با دشمن که بالقوه توانائی بدل شدن به اثری زن ـ آزاد ـ خواه را دارا است در دستان باس فیلمنامه‌نویس و روبین، به تریلری بی سر و ته و چندش‌آور بدل شده است. شخصیت ̎مارتین̎ ، به عنوان مظهر مردان تملک‌جو که زن را در حد یک مستخدمه می‌بینند، بیشتر به بیمار روانی ناملموس شبیه شده و رابرتس نیز در نقش زنی بی دست و پا، (دومین نقش مهم او پس از زن زیبای گاری مارشال در همین سال) بازی اغراق آمیزی ارائه داده است. فیلمنامه پر از اشکلاتی است که راه را برای نزدیک شدن و همدلی با ماجرائی که به تماشایش نشسته‌ایم، می‌بندد .

کشور تولیدکننده

امریکا

آهنگساز(موسیقی متن)

جری گلداسمیت

سال تولید

۱۹۹۰

محصول

پارامونت

کارگردان

جوزف روبین

فیلمنامه‌نویس

رانلد باس، بر مبنای رمانی نوشتهٔ نانسی پرایس

فیلمبردار

جان و.لیندلی

هنرپیشگان

جولیا رابرتس، پاتریک برگین، کوین آندرسن، الیزابت لارنس، کایل سکور، کلودت نیونز و نانسی فیش

نوع فیلم

رنگی، ۹۹ دقیقه

ژانر همخواب شدن با دشمن : جنایی | درام | هیجانی
کارگردان : Joseph Ruben
نویسنده : Nancy Price, Ronald Bass
بازیگران : Julia Roberts, Patrick Bergin, Kevin Anderson
محصول : آمریکا
زبان : انگلیسی
زمان : 99 دقیقه

کشتی بادبانی کسب و کارتان را با انگیزه، در تلاطم امواج به مقصد مطلوب هدایت کنید.