او مدیر عامل و بیشترین سهامدار شرکت برکشایر هاتاوی میباشد. دارایی خالص او در حال حاضر ۵۲ میلیارد دلار برآورد شدهاست و در رتبهبندی فوربس در سپتامبر سال ۲۰۰۸ میلادی، به عنوان ثروتمندترین مرد جهان شناخته شدهاست. در ماه ژوئن سال ۲۰۰۶، او ۸۳٪ از دارایی خود را به بنیاد بیل و ملیندا گیتس اهدا کرد. حجم دلاری اهدایی او تقریبأ ۳۰ میلیارد دلار است. اهدای دارایی در این سطح در تاریخ آمریکا بینظیر بودهاست. در آن زمان اعلامشد که این سطح کمک کافی است تا اندازهٔ این بنیاد را به بیش از دو برابر افزایش دهد. علارغم داشتن ثروت زیاد، او به داشتن زندگی مقتصدانه و رفتار فروتنانه مشهور است. او کماکان در خانهٔ خود در مرکز داندی در همسایگی اوماها، نبراسکا که در سال ۱۹۸۵ میلادی به ارزش ۳۱٬۵۰۰ دلار خریداری کردهاست زندگی میکند. البته اوخانهای گرانتر در لاگونا بیچ، در ایالت کالیفرنیا دارد که در سال ۲۰۰۴ خریداری کردهاست. ارزش خانهٔ او در اوماها در سال ۲۰۰۸ میلادی ۷۰۰٬۰۰۰ دلار برآورد شدهاست.درآمد سالیانهٔ او در سال ۲۰۰۶ میلادی حدود ۱۰۰٬۰۰۰ دلار بودهاست که در مقایسه با استاندارد درآمد یک شخص با شغل مشابه (مدیر عامل) ناچیز است. در سال ۲۰۰۷ میلادی بافت در بین ۱۰۰ مرد برتر تأثیرگذار در دنیا توسط مجلهٔ تایم آوردهشد. او مردی بسیار فروتن است.
وارن بافت چگونه ثروتمند شد؟
دوران کودکی:
پدرش هاوارد بافت تاجر و سياستمدار بود. بافت دومين فرزند از سه فرزند و تنها فرزند پسر خانواده است.
او در كودكي در زمينهي پول و تجارت استعداد شگفت انگيزي از خود نشان داد. سوابق و تواناييهايش در محاسبهي دقيق اعداد در ذهن خود، هنوز هم همكاران تجارياش را متحير ميكند. در 6 سالگي، شش جعبهي كوكا كولا به قيمت 25 سنت از مغازهی پدر بزرگش خريد و هر بطري را به ازاي يك سكهي پنج سنتي فروخت؛ در حالي كه كودكان هم سن و سال او بر روي چمن لي لي و بولينگ بازي ميكردند.
وارن تحصيلات خود را در دبستان رز هيل در اوماها آغاز کرد.
مهاجرت به واشنگتن دي سي
در سال 1942 پدرش در انتخابات کنگره آمريکا انتخاب شد و به همين منظور وارن به همراه خانواده به واشنگتن دي سي نقل مکان کردند و وي دوران راهنمايي خود را در مدرسه آليس ديل گذراند. در سال 1947 در 17 سالگی از دبیرستان وودرو ویلسون در واشنگتن D.C فارغ التحصیل شد. در دوران دانش آموزیاش 500 دلار روزنامه توزیع كرد. ( این مقدار در حال حاضر معادل دهها هزار دلار است)
صبر و شكیبایی؛ اصل مهم سرمایه گذاری
او با رفتن به درب خانهها و فروش آدامس، نوشابه کوکا کولا و مجلات هفتگي شروع به کار کرد و براي مدتي نيز در مغازه پدربزرگش مشغول بود. در 11 سالگی سه سهم شركت citesservice را به قیمت هر سهم 38 دلار، برای خود و خواهر بزرگش به نام دوریز خرید. در مدت كوتاهی بعد از خرید سهام، قیمت هر سهم به 27 دلار كاهش یافت. وارن ترسیده بود اما هیچ اقدامی نكرد تا اینكه هر سهم به 40 دلار رسید ، او خیلی سریع آنها را فروخت و بعد خیلی زود از این كار پشیمان شد، چون سهام citesservice پس از مدت كوتاهی به 200 دلار رسید.
این تجربه درس بزرگی به او داد؛ اینكه یكی از اصول مهم سرمایهگذاری، صبر و شكیبایی است.
اعتراض به اداره مالیات
در سال 1943 ، به اداره مالیات به دلیل گرفتن مالیات 35 دلاری برای دوچرخهاش، اعتراض كرد و سرانجام موفق شد مالیات 35 دلاری دوچرخهاش را حذف كند.
دانشگاه نبراسكا
پدرش تمایل زیادی داشت تا وارن برای ادامه تحصیل به دانشكده علوم اداری و بازرگانی دانشگاه پنسیلوانیا برود.اما او دو سال به دانشگاه نرفت و عقیده داشت بیشتر از استادها میداند! وقتی پدرش در مبارزات مجلس شكست خورد، وارن به خانهشان در اوماها برگشت و برای ادامه تحصیل به دانشگاه نبراسكا رفت. با وجود كار تمام وقت ، تنها در مدت سه سال موفق شد دوره لیسانس را در این دانشگاه بگذراند و فارغ التحصیل شود.
دانشگاه کلمبیا
او در سال 1951 میخواست وارد دانشكده علوم اداری و بازرگانی شود، ولی دانشگاه به دلیل سن كم بافت او را نپذیرفت و او مجبور شد برای دوره فوق لیسانس رشته اقتصاد، به دانشگاه كلمبیا برود. او از دو استاد شناخته شده در تحليل اوراق بهادار، بنجامين(بن) گراهام و ديويد داد استفاده برد.
بن گراهام در طول دهه ي1920 به دليل داشتن تفكرات نو در زمينه بازار سهام، خيلي زود به عنوان يك سرمايهگذار و تحليل گر بزرگ معروف شد. او به دليل بيخطر بودن سهامهاي ارزان، به دنبال آنها بود. بافت در طول تحصيلاتش در كلمبيا، تنها دانشجويي بود كه در كلاس درس بن گراهام نمره A + گرفت. بعد از دورهي فارغ التحصيلي هم تصميم گرفت تا براي گراهام بطور رايگان كار كند، ولي بن نپذيرفت. او بعد از رد شدن پيشنهاد كار توسط گراهام، در وال استريت به عنوان دلال سهام مشغول به كار شد. او با استفاده از در آمد كم اين دوران ، پمپ بنزين سينكلاير را خريد؛ اما چنان كه انتظار ميرفت، پمپ بنزين بازدهي نداشت. بافت به خانهاش در اوماها برگشت و در بنگاه پدرش مشغول به كار شد .
از سال 1951 تا 1954 در شرکت بافت – فالک به عنوان فروشنده سرمايه گذار شروع به کار کرد. از سال 1954 تا 56 به عنوان تحليلگر اوراق بهادار در شرکت گراهام نيومن به کار پرداخت. از 1956 تا 69 به عنوان شريک عمومي با شرکت بافت همکاري داشت.
ازدواج اول
او در زادگاهش با دختري به نام سوزان تامپسون آشنا شد. این دو در آوريل 1952 با هم ازدواج كردند. آنها يك آپارتمان سه خوابهی مخروبه و پر از موش را به مبلغ ماهيانه 65 دلار اجاره كردند. در سال 1953 فرزند اولشان ، به نام سوزی متولد شد. برای صرفه جویی از یك كشوی خراب لباس برای او تخت درست كردند.
تدریس در دانشگاه
در آن سالها سرمایه گذاری وارن به ایستگاه Texaco و چند مشاور املاك محدود بود كه البته هیچكدام برایش موفقیتی كسب نكرد. در این دوران برای كسب درآمد، در دانشگاه اوماها شروع به تدریس كرد. او قبل از شروع تدریس، برای غلبه بر ترس حرف زدن در جمع و مكانهای عمومی، یك دوره آموزش با دیل كارنگی گذراند. بافت در دانشگاه برای دانشجویانی كه میانگین سن آنها دو برابر سن خودش بود؛ اصول سرمایه گذاری را تدریس میكرد.
همکاری وارن بافت و بن گراهام
در سال 1954؛ بن گراهام ، استاد دانشگاه بافت و سرمایه گذار مشهور، از او دعوت كرد تا با حقوق سالانه 12000 دلار برایش كار كند. سرانجام وارن بعد از مدتها انتظار به آنچه میخواست رسید. بافت و همسرش در حومه ی شهر نیویورك خانهای اجاره كردند . بافت روزها به تجزیه و تحلیل گزارشات و تحقیق در زمینههای موفقیت در سرمایهگذاری میپرداخت. در طول این دوران تفاوتهایی بین روند كار گراهام و بافت آشكار شد. بافت میخواست بداند كه چگونه یك شركت در بین رقبا به برتری دست مییابد و بن به دنبال اعداد و ارقام بود. همچنین وارن مدیریت شركت را عاملی مهم در سرمایه گذاری می دانست؛ اما گراهام صرفا به تراز نامه و صورت در آمد و سود و زیان شركت اهمیت میداد و به نوع رهبری و مدیریت شركت كمتر توجه میكرد. بین سالهای 1950تا 1956 وارن سرمایه ی شخصی خود را از 9/800 دلار به 140/000 دلار رساند.
تولد دومین فرزند بافن؛ هاوارد گراهام
در سال 1954 دومین فرزند بافت به نام هاوارد گراهام به دنیا آمد. وارن نام فرزندش را از نام پدر خود؛ هاوارد بافت، همچنین بنجامین گراهام استاد مورد علاقهاش، انتخاب نمود. هاوارد گراهام بافت به عنوان مدیر ارشد اجرایی در شرکتهای برکشایر هاتاوی، شرکت کوکاکولا و آرچر دانیلز میدلند فعالیت مینماید. ولی فعالیت اصلیاش در زمینه کشاورزی است، که مالک مزرعهای ۱٫۶ کیلومتر مربعی در تکاماه، نبراسکا میباشد.
موسسهی سرمایه گذاری بافت
وارن بافت در سال 1956 با داشتن تجربهای مناسب و همچنین تجارب ارزندهی گراهام و با تمام سرمایهی خود به اوماها برگشت و مؤسسهی سرمایهگذاری بافت را تاسیس كرد.
در اوایل می 1956 با خواهرش دوریز و عمه آلیس به سرمایهای به ارزش 105000 دلار شریك شد. او 100 هزار دلار در Buffet Association Ltd سرمایهگذاری كرد. قبل از پایان سال سرمایه وی به 300/000 دلار رسید و یك خانهی گچكاری شده با 5 اتاق خواب به قیمت 31500 دلار در خیابان فارنام خریداری كرد كه آن را حماقت بافت نامید. در همان سال سومین فرزند او به نام پیتر به دنیا آمد . بافت جلساتش را با شركای خود در آن خانه برگزار میكرد . در آن هنگام زندگی او شكل دیگری گرفت . بافت سه فرزند، یك زن زیبا و تجارت خیلی موفقی داشت. در سال 1957 مالك سه شركت شد. در سال 1958 موسسهی سرمایهگذاری بافت صاحب 7 شركت شد.
در 1962 به يک ميليونر تبديل شد، زيرا سرمايه شرکتش به 7 ميليون رسيده بود که از اين مقدار يک ميليون آن به بافت ميرسيد.
تأسیس شرکت برکشایر هاتاوی
او تمامی شركتها را در یك شركت منسوجات به نام برکشایر هاتاوی تلفیق كرد. در ژانویه 1966سرمایه شركت بافت به ارزش7/178/500 دلار بود كه بیش از1/250/000 دلار متعلق به آقای وارن بود. در سال1966 شركای بافت، سهام برکشایر هاتاوی را به ارزش هر سهم 14/86 دلار خریدند.او در اواخر سال 1966، پذیرش سهامدار جدید را در شركت ممنوع كرد.
وارن بافت رئیس برکشایر هاتاوی
بافت در سال 1967 برای برکشایر هاتاوی یك فروشگاه خرده فروشی خصوصی در بالتیمور خرید كه مسئولیت ریاست هیات مدیره آنرا برعهده گرفت. بركشایر در سال 1967 به ازای هر سهم ، 10 سنت سود داد. او در سال 1970 برای اولین بار رئیس برکشایر هاتاوی شد و نامه ای به سهامداران نوشت. بعد از چندین سرمایه گذاری دارایی خالص او افزایش پیدا كرد. در فاصلهی سالهای 1965 تا 1975 ارزش هر سهم برك شایر، از 20 دلار به 95 دلار رسید. در طول این دوره بافت كه صاحب 29 درصد از سهام برك شایر بود، توانست 14 درصد دیگر از سهام شركت را بخرد و سهام او و همسرش كه 3 درصد از سهام را داشت به 46 درصد رسید.
وارن بافت یكی از 400 ثروتمند دنیا
بافت شركت برکشایر هاتاوی را توسعه داد و همچنین در صنایع مختلف سرمایه گذاری كرد. در سال 1979 با دارایی 140 میلیون دلار برك شایر در ABC سهام خرید. هر سهم به قیمت 290 دلار بود. برك شایر پس از مدت كوتاهی، فروش سهام در ABC را با قیمت هر سهم 775 دلار شروع كرد و با 310 , 1 دلار پایان داد.ثروت خالص بافت ، به 620 میلیون دلار رسید و برای اولین بار، نام او در مجله فوربس به عنوان یكی از 400 ثروتمند دنیا معرفی شد.
خرید شرکت seescandy
او در دهه 1970 فرصت پیدا كرد تا شركتی به نام seescandy به مبلغ 25 میلیون دلار بخرد. این خرید بزرگترین سرمایهگذاری برکشایر هاتاوی بود.
خرید سهام شركت واشنگتن پست
در سال 1973 سهام شركت واشنگتن پست را خرید. این كار او سبب شد تا كاترین گراهام سرپرست روزنامه و نشریات شركت و همچنین عضو هیئت مدیره شود. در سال 1979 نيز سعي در به دست آوردن سهام اي بي سي نمود.
پیشرفت جهانی شركت وارن بافت
بافت به زمان خرید هم توجه دارد. او نمیخواهد در كارهایی كه ارزش مشخصی ندارند، سرمایهگذاری كند. او منتظر كسادی و اصلاح بازار میماند تا كالاهای مطمئن و همچنین سهام شركتهای مطمئن را با قیمت منطقی(پایین) خریداری كند، زیرا كسادی و ركود بازار سهام ، فرصت خرید ایجاد میكند.
هر گاه در بازار، احتكار رایج باشد، بافت محافظهكار میشود و هرگاه سایرین نگران سرمایهی خود باشند؛ بافت پر تكاپو میشود. این استراتژی دوگانه و متضاد، سبب شده تا شركت بافت به پیشرفت جهانی برسد و خسارت مهم قابل توجهی به این شركت وارد نشود. البته انتقادهایی نیز وجود دارد كه شرکت در طول این دوران فرصتهای خوبی را از دست داده است. بافت معتقد است كه سرمایه گذار در خرید سهام باید به گونه ای آن شركت را مورد بررسی قرار دهد كه گویی می خواهد تمامی شركت را بخرد.
او خود میگوید كه در سال 2006، تنها 18 درصد از درآمدش را صرف پرداخت مالیات كرده است در حالیكه كارمندان او با وجود درآمد كمتر 32 درصد، مالیات پرداخت كردند. بافت همیشه سیستم و روند خود را تحسین میكند كه سبب شده تا او به نسبت كمتر از یك منشی مالیات پرداخت كند. وارن بافت بر این باور است كه دلار آمریكا، در یك دورهی طولانی مدت بیارزش میشود. او عقیده دارد كه روند رو به افزایش ركود و كمبود معامله در آمریكا ، هشداری است به این معنا كه داراییها و دلار آمریكا بی ارزش میشود، در نتیجهی این عمل بخش بزرگی از داراییهای ایالات متحده در دستان خارجیها قرار میگیرد. این موضوع او را وادار كرد تا برای نخستین بار در سال 2002 وارد بازار پول خارجی شود. بافت نسبت به دلار بدبین است. او می گوید كه در جستجوی شركتهایی است كه درآمد خویش را از خارج ایالات متحده بدست میآورند. بافت در شركت پتروچین سرمایهگذاری كرد و در وب سایت بركشایر هاتاوی موضوع را مورد بحث قرار داد كه چرا بر خلاف بحثهای موجود دربارهی این شركت، از آن چشم پوشی نمیكند و سرمایههای كلانی در زمینه های مختلف از جمله بیمه، تولید انرژی، بازار قالی، جواهرات و مبلمان دارد. از جمله شركتهای معروفی كه بافت از سهامداران آن است علاوه بر كوكا كولا، آمریكن اسپرس و ژیلت می باشد. به دلیل تركیب نظرات شوخی و جدی بافت در زمینه تجارت سخنان او معروف هستند.(تعدادی از آن سخنان در قسمت پایانی این مطلب ذکر شده است)
چه كسی می تواند مشاور خود را پیدا كند
بافت با خواندن كتاب گراهام به نام “چه كسی می تواند مشاور خود را پیدا كند” در تجارت خود تحولی ایجاد كرد. او قصد خرید و سرمایه گذاری در یك شركت بیمه را داشت. در یك صبح دلپذیر یكشنبه سوار ترن شد و به دفتر مركزی شركت بیمه GEICO رفت. وقتی به آنجا رسید درها بسته بودند ولی او منصرف نشد و بی وقفه و محكم در را كوبید تا سرایدار آمد و در را باز كرد. از سرایدار پرسید: “كسی در ساختمان نیست؟” شانس به بافت رو آورد. او به طبقه ششم رفت و در آنجا هنوز مردی كار میكرد.
او به سرعت در مورد شركت و فعالیتهای تجاریاش از مرد سوالاتی پرسید. صحبتهای آنها چهار ساعت طول كشید. آن شخص كسی نبود جز لوری دیوید سون؛ معاون مالی شركت. این تجربه بزرگ بافت در اصرار بر انجام فعالیت خود سبب شد تا برك شایرهات وی تمامی شركت GEICO را تصاحب كند. در سال 1983، بافت از شركت GEICO و با ارائه بیمهی بیماران، میلیونها دلار سود بدست آورد. در سپتامبر همان سال بنجامین گراهام؛ اسطوره بافت درگذشت و او را با تمام خاطرات و نصایحش تنها گذاشت.
او در سال 1998، بیش از 7 درصد سهام شركت كوكاكولا را به قیمت 1/20 میلیارد دلار خرید. در 1989، به مبلغ 9/7 میلیون دلار هواپیمای جتی برای شركت خرید، اما به دلیل انتقادهایی كه خود او در گذشته از مدیر عاملان شركتهای دیگر برای چنین خریدهایی كرده بود؛ این عمل را توجیه ناپذیر دانست. در سال 1969 گروه كارسون، بافت را به عنوان پولدارترین مدیر قرن بیستم معرفی كردند. او همچنین در سال2002،11 میلیارد دلار برای قراردادهای سلف سرمایه گذاری كرد تا دلار آمریكا را در برابر دیگر پولهای در گردش نجات دهد. سود بافت از این معاملهها 2 میلیارد دلار بود. او موفق شد با سرمایهگذاری در شركتهایی كه سهام آنها به ارزش واقعی خود نرسیده بودند، هر روز به ثروت خود بیفزاید و لقب یكی از ثروتمندترین مردان تاریخ را از آن خود كند.
ازدواج دوم وارن بافت
در سال 2004 سوزان همسر بافت درگذشت. او در سال 2006 با آسترید منكس (Astrid Menks) ازدواج كرد.
امور نیکوکارانه
وارن مخالف انتقال ثروت از یک نسل به نسل بعدی است، از همین رو در ژوئن 2006 اعلام كرد كه بیش از 70 درصد ثروت خود، یعنی 37 میلیارد دلار از 52 میلیارد دارایی خویش را به صورت كمكهای سالانه به بزرگترین مؤسسهی خیریهی جهان، مؤسسهی بیل و ملیندا گیتس(اهداف اصلی تاسیس این بنیاد از سوی بیل گیتس و همسرش، افزایش سلامت و کاهش فقر شدید در سطح دنیا و در آمریکا گسترش دادن فرصتهای آموزشی و دسترسی به تکنولوژی اطلاعات است) میبخشد تا در امور خیریه صرف شود.
حجم دلاری اهدایی او تقریبأ ۳۰ میلیارد دلار است. اهدای دارایی در این سطح در تاریخ آمریکا بینظیر بوده است. در آن زمان اعلام شد که این سطح کمک کافی است تا اندازهٔ این بنیاد را به بیش از دو برابر افزایش داد.
در سال 2008 میلادی به حاکمیت مطلق بیل گیتس به عنوان ثروتمندترین فرد جهان پس از 13 سال، پایان داد.
ثروت وارن بافت
او در سال 1990 به يک بيليونر تبديل شد، زماني که به فروش مقداري از سهام برکشاير هاتاوي پرداخت.
درآمد سالیانهٔ او در سال ۲۰۰۶ میلادی حدود ۱۰۰٬۰۰۰ دلار بوده است که در مقایسه با استاندارد درآمد یک شخص با شغل مشابه (مدیر عامل) ناچیز است. در سال 2007 نامش به عنوان 100 فرد پر نفوذ جهان در مجله تايمز به چاپ رسيد. وي جزو ثروتمندترين افراد جهان ميباشد که در سال 2009 فرد دوم و در سال 2010 فرد سوم جهان معرفي شد. به وي لقب باهوش اوماها و دانشمند اوماها را دادهاند.
او علیرغم داشتن ثروت زیاد، به داشتن زندگی ساده و رفتار فروتنانه مشهور است. او کماکان در خانهٔ خود در مرکز داندی در همسایگی اوماها، نبراسکا که در سال ۱۹۸۵ میلادی به ارزش ۳۱٬۵۰۰ دلار خریداری کرده است زندگی میکند. البته او خانهای گرانتر در لاگونا بیچ، در ایالت کالیفرنیا دارد که در سال ۲۰۰۴ خریداری کرده بود. ارزش خانهٔ او در اوماها در سال ۲۰۰۸ میلادی ۷۰۰٬۰۰۰ دلار برآورد شده است.
ارزش هر سهم شرکت سرمایه گذاری وی با عنوان “برکشایر هاتاوی” که شرکتهای بیمه، نوشابهسازی، شیرینیپزی، مبلسازی، رستوران و فرش بافی را در بر میگیرد، ۸۳۰۰۰ دلار است.
او مانند گراهام به عدم امكان پيش بيني آينده معتقد است و حتي قيمت سهام را نيز بررسي نميكند، زيرا به اعتقاد وي قيمت سهم شاخص گول زنندهاي است و معيار خوبي براي انتخاب سهم مناسب نيست. او یك ماشین كادیلاك DTS دارد.
نكات اصلي سرمايه گذاري وارن ادوارد بافت
– قيمت سهام را در بازار دنبال نكنيد و به جاي پيش بيني تغييرات بازار بر روي تك تك شركتها و ارزش آن ها كار كنيد.
– در مورد خريد سهام همان قدر وسواس داشته باشيد كه در مورد كسب و كار خود داريد. در محدودههاي كاري خود سهم خريده و در مورد سرمايهگذاري خويش دانش كافي داشته باشيد.
– پس از انتخاب سهم مناسب بايد آن را در شرايط خوب و بد حفظ كنيد. در بلند مدت شركتهاي خوب برندهاند و شركتهاي بد از بازار خارج مي شوند.
– شركت هاي خوب را در قيمت هاي پايين بخريد.
– شركت خوب، شركتي است كه از خصوصيات زير برخوردار باشد:
داراي مديريتي خوب باشد.
بيش از حد نياز وجه نقد به دست آورده و آن را به روشي مناسب مصرف كند. يعني يا آن را در فعاليت هاي سود ده سرمايهگذاري كند و يا به صورت سود نقدي و يا بازخريد سهام به سرمايه گذاران خود دهد. با بررسي بازده سرمايه گذاري هر شركت ميتوان عاقلانه بودن مصرف وجه نقد در آن را بررسي نمود.
داراي حاشيه سود بالا هستند.
ارزش بازار آن بيش از سودشان افزايش مييابد.
قيمت خريد خوب زماني است كه قيمت سهم پايين تر از ارزش دفتري باشد (استفادهي مستقيم از نظريه گراهام).
سبد خود را به چند سهم خوب محدود كنيد.
تحقيقات خود را به طور مناسب و روشن انجام داده و تحت تاثير تفكرات ديگران قرار نگيريد.
– دو قانون وارن بافت:
اول پول سهامدارانتان را نسوزانيد.
دوم قانون اول را فراموش نکنيد!
تحصيلات و مدارك علمي:
تحصیل در دانشگاه نبراسكا
فوق لیسانس رشته اقتصاد در دانشگاه كلمبیا
مسئوليت و مقامها:
تدریس در دانشگاه
تاسیس موسسهی سرمایهگذاری بافت
رئیس برکشایر هاتاوی
تحليلگر اوراق بهادار در شرکت گراهام نيومن
فروشنده سرمايهگذار در شرکت بافت – فالک
شريک عمومي شرکت بافت
افتخارات:
در رتبهبندی فوربس در سپتامبر سال ۲۰۰۸ میلادی، به عنوان ثروتمندترین مرد جهان شناخته شد.
در سال 1969 گروه كارسون، بافت را به عنوان پولدارترین مدیر قرن بیستم معرفی كردند.
در سال 2007 نامش به عنوان 100 فرد پر نفوذ جهان در مجله تايمز به چاپ رسيد.
سخنان جالب و مفید وارن بافت:
- سالها پیش اسحاق نیوتن سه قانون حرکت را کشف کرد که بسیاری از پیشرفتهای دنیا در تکنولوژی و صنعت مدیون آن است و از بهترین کارهای او است اما هیچ کس روی هوش و استعداد نیوتن سرمایهگذاری نکرد! ما میتوانیم حرکت ستارهها را محاسبه کنیم اما دیوانگی انسانها را هرگز. اسحاق دچار سانحه شد و در کشف قانون چهارم ناکام ماند. به نظر سرمایهگذاران, افزایش حرکت با کاهش سود همراه است.
- اگر تنها ۱ درصد انسانها خوش شانس باشند, شما حتما خود را در ۹۹ درصد باقیمانده قرار میدهید.
- همیشه میدانستم که ثروتمند میشوم، حتی یک لحظه هم به آن شک نکردم.
- اکثر مردم جذب سهامهایی میشوند که دیگران آنرا میخواهند اما باید به دنبال سهامی باشید که کسی آن را نمیخواهد. نمیتوانید چیزی را که همه به دنبال آن هستند، بخرید و بخواهید تا خوب عمل کند.
- بازار کوتاه مدت مانند زندان است و مکان امنی ندارد و کار دراین بازار کودکانه است.
- همانطور که سرمایه برک شایر به شدت رشد میکند، جهان سرمایهگذاری با همان سرعت میتواند برنتایج کار ما اثر گذارد پس بررسی بیشتری نیاز داریم و باید با استفاده از هوشمندی، برنامه و نقشهای طرح کنیم، البته استفاده از هوش و تفکر زیاد، نه فقط چند لحظه تفکر، پس هر سال می توانیم یک طرح خوب اجرا کنیم. (این تفاوت من است.)
- رایجترین دلیل پایین بودن قیمت سهام شرکتها این است: بدبینی عام و خاص به شرکت یا صنعت. قصد داریم تا تجارت را در چنین محیطی انجام دهیم؛ البته نه به خاطر طرفداری از بدبینی بلکه به دلیل علاقه به چنین قیمتهایی. بدبینی، یکی از دشمنان یک خریدار منطقی است.
- بدست آوردن موفقیت در سرمایه گذاری به ضریب هوش بستگی ندارد، پس برای بررسی مباحثی که مردم در طول سرمایهگذاری با آن روبرو میشوند، با ضریب هوشی بالای ۲۵ درصد یا متوسط هم تنها به یک روحیه عالی نیاز دارد.
- زمان، دشمن تجارت ضعیف و دوست تجارت قوی است. چنانچه شما ۲۰ الی ۲۵ درصد سود از سرمایه خویش بدست آورید؛ زمان دوست شماست اما اگر بازده تجارت شما پایینتر بود, زمان دشمن شماست.
- دنبال سرمایهگذاری در بزرگترین تجارت های جهان هستم. موفقیت از آن من است. اگر موقعیت آن برسد، باید جای خود بایستید و منتظر پرتاب به نقطهای باشید که انرا دوست دارید. ممکن است که بقیهی رقبا در خواب باشند، در آن هنگام میتوانید در راستای هدف خویش راحت گام بردارید.
- بازار سهام یک بازی بیسبال و بولینگ نیست؛ نبایدبر همه چیزی چیره شوید. می توانید منتظر پرتاب باشید.مشکل اساسی مربوط به زمانی است که شما مدیر مالی هستید، یعنی زمانی که طرفداران داد میزنند: «پرتاب کن» و شما در این هنگام باید محکم و استوار و بدون دخالت احساس، کار خود را انجام دهید.
- چنانچه تمامی تجارت و آینده ی تجاری را بشناسید، به ندرت به این روش روی میآورید. آسیبپذیرترین تجارت , آن است که در آن سرمایه گذاران به امنیت زیادی نیاز مند باشند.
- اگر بازارها همیشه موثر باشند , پس من حالا میبایست یک ولگرد کاسه به دست باشم.
- قانون شماره ۱ هرگز از سرمایه کم نکن. قانون شماره ۲ قانون اول را هرگز فراموش نکن.
- خرید سهام یک شرکت معمولی با قیمت نسبتا پایین بهتر از خرید یک شرکت متوسط با قیمت بالا است.
- در صورت شناخته نشدن ارزش جواهرات , جواهرساز هم شناخته نمی شود .
- اگراینطور تصور میکنید که در طول ۱۰ سال به آسانی نمی توانید به یکسری از اهدافتان برسید پس حتی ۱۰ دقیقه هم به این اهداف فکر نکنید.
- در انسان ویژگیهای فاسدی وجود دارد که کارهای آسان را سخت جلوه میدهند. هدف فرد باید به گونهای باشد که بتواند آن کار را به درستی , تمام و کمال انجام دهد.مشکل شما با گذشت زمان حل نمی شود.
- نظرات عموم در اندیشه ما جایی ندارند.
- باوجود بیمه هیچ محدودیتی برای حماقت و اشتباه وجود ندارد.
- اگر تجارت یک شرکت خوب عمل کند. به دنبال آن سهام شرکت نیز از آن پیروی میکند.
- مهم ترین ویژگی برای سرمایه گذاری، رفتارشخصی است نه هوش , شما به رفتار و کردار خوبی نیاز دارید که در صورت بودن کنار مردم رویارویی آنان برای شما لذت بخش باشد.
- برای بدست آوردن شهرت به ۲۰ سال زمان نیاز است و برای تخریب آن تنها ۵ دقیقه زمان لازم است.
- هرگاه از بافت سوال شده است که چگونه در زمینه سرمایهگذاری موفق شدی؟ او پاسخ داده است : هر سال صدها و صدها گزارش سالانه شرکتها را خوانده ام.
- هر گز چیزی نمیخرم مگر اینکه بتوانم بر اساس استدلال و منطق خویش قیمت درست را پرداخت کنم.با وجود آگاهی از اشتباه خویش راه حل آن را میدانم . در حال حاضر ۳۲ میلیارد دلار به شر کت کوکاکولا پرداخت کرده ام به این دلیل که….. ؟ اگر نتوانید به این سوال پاسخ دهید پس قادر به خرید آن نیستید و اگر توانستید در طول چند دقیقه از عهده آن برآیید می توانید.
- باید بتوانید توضیح دهید که چرا کار میکنید؟ چرا سرمایه گذاری می کنید؟ هرچه است باید روی کاغذ آورید و در صورت عدم ارائه یک پاسخ درست و هوشمندانه نباید شغلی انتخاب کرده و سرمایه گذاری کنید.
- زندگی خویش را واقعا دوست دارم و آن را به گونه ای ترتیب داده ام تا آنچه را میخواهم , انجام داده و به آن برسم. به خاطر اینکه زمانی خاص عدهای از مردم درختانی با طول عمر زیاد کاشته اند; الان برخی در سایه آن مینشینند.
- من با هوش هستم و روش های را که منطقی است و برروی آن شناخت دارم اگرچه سختیهایی داشته باشند, رها نمیکنم. اگر روشی آسان به من ارائه شود که اصلا شناختی درباره آن نداشته باشم , در این مسیر موفق نمی شوم و سرمایه خود را از دست می دهم .
- به دنبال یک چیز واهی نیستم که در من امید ایجاد کند ; مثل یک سال خوب و پر شانس و هرگز نمیخواهم با پول دیگران به شانس برسم ; با محیط بازار شارژ نمی شوم و نمی خواهم وارد بازی شوم که در مورد آن شناخت ندارم تنها به دلیل اینکه یک قهرمان را شکست دهم.
- نوع جنگ من برنده شدن است و دیگر هیچ