با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:
قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.
بیژن پاکزاد که معمولاً با نام بیژن شناخته می شود، یکی از مشهو رترین طراحان جهانی لباس مردانه، عطر و جواهرات در دنیاست. او در ۱۵ فروردین ۱۳۲۳ در تهران به دنیا آمد. بیژن تحصیلات خود را در سوئیس و ایتالیا پشت سر گذاشته است. بیژن به خاطر اغنای ذوق و نبوغ خود در دنیای مد، خیلی زود رشته مهندسی را رها کرد و به مطالعه نساجی در سوئیس روی آورد.
بیژن عاشق غذاهای ایرانی بود. به دلیل ثروت زیاد زندگی لوکس و متفاوتی داشت اما همیشه اصالت و سادگی را مدنظر قرار می داد. برخلاف ثروتمندان جهان هیچ وقت برای خودش بادیگارد استخدام نکرد چون می گفت جایگاه من بین مردم است نمی خواهم از آن ها جدا باشم.
در فعالیت های خیریه بسیاری شرکت می کرد تا جایی که نامش در این عرصه در ایالات متحده زبانزد بود.فروشگاه «Beverly Hills» او که با عنوان «Bijan» نیز شناخته مى شد، یک کاخ به سبک مدیترانه اى بود که در سال ۱۹۷۶ افتتاح شد این فروشگاه در حال حاضر یکی از گران قیمت ترین فروشگاه های جهان است. او از آن سال به بعد مجموعه های فصلی و لوازم جانبی خود را برای معروفترین افراد دنیا طراحی می کند. لباس هاى لوکسى مانند یک کت vicuna آمریـکایى (بافته شده از پشم شتر بی کوهان آمریکایى) به قیـمت ۱۵ هـزار دلار، یک روتخـتى پشمى chinchilla به قیمت ۱۲۰ هزار دلار و یک ست چمدان از پوست کروکودیل به قیمت ۶۵ هزار دلار را ارائه می کرد. دکور فروشگاه به فراخور شهرت فروشگاه از زیباترین شکل ممکن، با فرش هاى نفیس و دستبافت ایرانى به قیمت ۵۰۰ هزار دلار، یک پلکان براق و برنجى به قیمت ۴۰۰ هزار دلار و یک چلچراغ به قیمت ۷۵ هزار دلار ساخته شده است. دیوارها با سایه اى آفتابى از رنگ زرد امضاى Bijan به شمار مى رود. وقتى او دومین فروشگاه خود در خیابان پنجم در نیویورک را در سال ۱۹۸۴ افتتاح کرد، از صرف هزینه ۱۰ میلیون دلارى براى طراحى آن خبر داد.
نوشتهای روی در ورودی فروشگاه خود دارد که افراد عادی را از ورود به آن منع میکند,
به این مضمون:
«فقط با قرار قبلی»!
مهماندارانی با دستکشهای سفید وظیفه بازکردن در را به روی افرادی دارند که با وقت قبلی پا به این نمایشگاه و فروشگاه میگذارند. اگر محصولات موجود در فروشگاه – به فرض محال – نتوانست سلیقه مشتریان سرشناس را ارضا کند, به فاصله کوتاهی – حداکثر چند روز – طراحی و تولید میشود. فقط کافی است یک نفر به خود جرات بدهد و ادعا کند: «متاسفم! چیزی که من میخواهم در فروشگاه شما موجود نیست!» بیژن برای آگاهی از سلیقه مشتری راههای خاص خودش را دارد. وی در این بارهمیگوید: «استیل محصولاتم براساس درک من از مشتری طراحی شده است. باید با او به تفاهم برسم. وقتی میخوام لباسی را بر تن مشتری کنم, ابتدا باید شخصیت وی را بشناسم و بدانم که مثلاً چه چیزهایی دوست دارد یا از چه چیز متنفر است. مثلاً چه نوع اتومبیلی سوار میشود, شغلش چیست و چطور زندگی میکند. شاید به همین دلیل است که همسران آنها مرا خیلی دوست دارند؛ چون همیشه سعی کردهام از تمام ظرفیتمردان برای بهتر پوشیدن و خوشتیپتر شدن بهره بگیرم.
او برای ساخت عطر بیژن مدت دو سال وقت گذاشت. به گفته خودش ( دو سال تمام طول کشید. طرح آن را به روشنی در ذهن داشتم و دقیقاً میدانستم چه میخواهم.
او با پشتکار فراوان روز به روز بر ثروت، تعداد فروشگاه ها و مشتریان مشهور خود مى افزود. یک آگهى از طراحى هاى او به عنوان « فاخر ترین پوشاک مردانه در جهان » نام برد. در حقیقت، در مقایسه با بخش عمده اى از دیگر طراحان پوشاک لوکس در جهان، محصولات او با بالاترین قیمت در بازار ارائه مى شد که از آن قبیل مى توان به کت و شلوارهاى هزار دلارى و پیراهن هاى ۲۰۰ دلارى اشاره کرد.
او خانه هایی در نیویورک، میلان و فلوریدا دارد. حیاط تزئین شده منزل او با ۶۰۰ گلدان ایتالیایی از گل های زرد رنگ آراسته شده است. هر کدام از اتاق ها ترکیب رنگی خاصی دارد، مثلاً مشکی و زرد یا قهوه ای و کرم. عکس های قاب شده از آگهی های قبلی بیژن، نمایش ها و مشتریان مشهور او بر دیوارها نقش بسته است. قصر زیبای بیژن ۲۳ پارکینگ ماشین دارد و نمادی از زیبایی، تجمل و سلیقه است.
على رغم بروز بحران اقتصاد جهانى و متزلزل شدن بازارهاى سهام در جهان، برند Bijan که براى تقریباً ۳۰ سال، موفق به فروش گران ترین پوشاک مردانه جهان در Beverly Hills بود نه تنها متأثر از این بحران نشد که حتى ۱۰۰ میلیون دلار نیز صرف تبلیغات چاپى و تلویزیونى خود کرد.
هدف بخش عمده اى از تبلیغات این برند، تشویق افراد به خرید اجناس آن به عنوان یک انسان رویایى بود. به گفته محبى، مدیر مالى برند Bijan ، فروش لباس ها و جواهرات این برند به طور کلى بیش از ۲۰ میلیون دلار درآمد سالیانه و راه اندازى چهار خط تولید عطر نیز ۵۰ میلیون دلار درآمد اضافه براى آن در بر داشته است.
حقیـقتى که Bijan از آن به عنـوان یک گام به سـوى رسیدن به یک ایده درخشـان استفاده مى کرد آن بود که « زنان و مردان آمریکایى واقعاً فکر مى کنند که لباس آن ها نشان دهنده شخصیتشان است » این کار زمان بر و هزینه بردار بوده، اما فکر بزرگى بود.
چرا یک انسان با درآمد ۴ هزار دلارى، ۶ هزار و ۵۰۰ دلار به خرید یک کت Bijan اختصاص مى داد؟ این سوالى است که در پاسخ آن باید گفت: مردم براى یک کالاى گران قیمت ارزش قائل مى شوند.
یک دلیل آن است که این قبیل کالا ها منحصر به فرد به نظر رسیده و این پیام را به دیگران منتقل مى کند که این فرد توانایى مالى بالایى داشته و تلاش مى کند تا با افراد شبیه به خود معاشرت کند. اگر یک کالاى گران قیمت ارزان شود، کاهش تقاضا و در نتیجه افت ارزش آن را در پى خواهد داشت.
این اعتقاد Bijan باعث شد که بحران اقتصادى بر روى تجارت آن تأثیر نداشته و مشتریان او از هزینه هاى کسب و کار خود کم کرده ولى همچنان براى اجناس تولیدى این برند از خود علاقه نشان دهند. Bijan این تصور را رها نکرده و یقیناً، او با داشتن یک جت اختصاصى، اتومبیل هاى گران قیمت، یک کاخ در Beverly Hills و تماس با موفق ترین و قدرتمند ترین مردان در سرتاسر جهان فردى خوشحال بود.
پاکزاد همچنین به عنوان یک شخص عاشق ماشین شناخته شده و Rolls-Royce زرد کلاسیک خود را در Rodeo Drive پارک مى کرد. در گاراژ او در Beverly Hills با ظرفیت ۲۳ خودرو، یک Bentley و یک فرارى زرد، یک Aston Martin، یک BMW ، یک کادیلاک و بسیارى از دیگر اتومیبل هاى لوکس جهان متعلق به او وجود دارد.
فروشگاه نیویورک که در سال ۲۰۰۰ بسته شد، جاذبه همیشگى براى مشتریان را از بین نبرد. علت این موفقیت تعیین قرار ملاقات با آن ها بود که به عنوان یک سیاست منحصر به فرد به توضیح شرایط ویژه براى مصرف کننده و در نتیجه حفظ او در آینده مى پرداخت.
بیژن برای تعدادی از معروفترین مردان جهان لباس طراحی کرده است.
باراک اوباما
جورج دبلیو بوش
جورج هربرت واکر بوش
رونالد ریگان
بیل کلینتون
جیمی کارتر
ولادیمیر پوتین
جان کری
جورجیو آرمانی
آرنولد شوارتزنگر
فرانک سیناتر
کری گرانت
استیو واندر
مایکل جردن
تام کروز
آنتونی هاپکینز
ملکحسین(شاه سابق اردن)
ملک عبدالله (شاه عربستان)
سلطان برونئی
خولیو یگلسیاس(خواننده اسپانیایی)
همسر جیافکندی
شهرام ناظری
علی دایی
محمدرضا گلزار و . . .
خوان کارلوس (پادشاه اسپانیا)
قوانین زندگی برتر از دیدگاه بیژن پاکزاد:
۱- ریشه تمام مشکلات و کاستی ها را در خود جستجو کنید.
۲- خلاقیت و ابتکار پایه تمام ترقی های سریع است.
۳- داشتن اهداف متعالی و برنامه رسیدن به آن
۴- برای پول ارزش قایل شوید و قدر آن را بدانید
۵- هیچ گاه پول های خویش را راکد نگه ندارید
۶- ریسک پذیری٬ تحمل ابهام٬ عدم ترس از انتقاد و شکست
۷- استراتژی خریدار گرایی و مشتری محوری رمز پابرجایی
۸- پول٬ هدف نیست
۹- از کمک به دیگران دریغ نورزید
۱۰- داشتن تحصیلات دانشگاهی و آکادمیک
با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:
قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.
گفتوگو با بیژن پاکزاد؛ بنیانگذار عطر بیژن
آیا تا به حال به این موضوع اندیشیدهاید که انسانهای فوقالعاده پولدار روی زمین، برای خرید لباس، عطر و لوازم آرایشی به کدام مغازه میروند؟
منظورمان افرادی مانند ملکه انگلیس یا سلطان برونئی یا پرنس چارلز و بیل گیتس و امثالهم است به هر حال شاید تعداد پولدارهای روی زمین بسیار کمتر از انسانهای عادی و متوسط باشد اما در مقابل، قدرت خرید و توان پول خرج کردن این افراد را هم نمیتوان نادیده گرفت و اگر کسی بتواند نظر این مشتریان را به سوی خود جلب کند و سفارشات آنها را بگیرد، مسلماً ثروت کلانی را به دست خواهد آورد. ثروتی که میتواند فرد را از همه ثروتمندتر سازد.
بیژن پاکزاد، یکی از این عرضهکنندگان گرانترین اقلام و سفارشات، برای پولدارترین ساکنین روی زمین است. او در یک خانواده فوقالعاده پولدار در تهران متولد شد. جهت تحصیل به مدرسه پولدارهای سوئیس، یعنی Le Rosey رفت و در آنجا با شاهزادههای بزرگ مانند پرنس ریتر همکلاسی شد. درحقیقت تعداد زیادی از مشتریانش را بیژن در همان مدرسه سوئیسی شناسایی و شکار کرد. او همان جا دریافت که سلیقهی آدمهای پولدار چگونه است و به چه شکلی میتوان نظر آنها را برای خرید و سفارش اجناس به سوی خود جلب کرد.
بیژن پاکزاد اکنون درآمد سالانهاش از فروش عطرها و ادکلنهای DNA بیش از ٣٠٠ میلیون دلار در سال است و صاحب یکی از با شکوهترین و گرانقیمتترین فروشگاههای نیویورک است که درب این فروشگاه، فقط به روی مشتریان خاص و به سفارش آنها باز میشود.. آن دسته از مشتریانی که نمیتوانند به فروشگاه او بیایند، او شخصاً به نزد ایشان میرود و برای آنها مدل لباس، تی شرت، عطر و… طراحی میکند. او یک کارآفرین واقعی است و خیلی از پولدارها و توانگرهای دنیا به داشتن نام او روی عطر خود یا لباسهای خویش افتخار میکنند.
چه اتفاقی افتاد که شما یکباره تبدیل به یک اسطوره در جهان مد و هنر شدید؟
راستش را بخواهید از همان کودکی احساس می کردم فرد مشهوری میشوم. پدرم میخواست من دکتر یا وکیل شوم. رشته تحصیلیام مهندسی بود که هیچ علاقهای بدان نداشتم، همه شوق من به سمت طراحی بود و با علاقه وصف ناپذیری بدان میپرداختم. از سوئیس به آمریکا رفتم و در آنجا در رشته بازاریابی به تحصیل پرداختم و همان جا این فکر در من قوت گرفت که مد اروپا را به آمریکا بکشانم.
چگونه موفق شدید اعتماد این همه آدمهای متفاوت را بسوی خود جلب کنید؟
با اهمیت دادن به تک تک مشتریانم. هدف من همیشه شناختن مشتری و توقعات او بوده است. حتی امروز نیز با اینکه تعداد مشتریان بسیار زیاد شده است من تک تک آنها را میشناسم. بهعنوان مثال لباس یک ستاره سینما باید با یک قاضی دادگاه متفاوت باشد، وقتی لباس را برای فردی طراحی میکنم باید بدانم که او در آن لباس چه خواهد کرد.
در چه سالی اولین نمایشگاه مد را برگزار کردید؟
در سال ١٩٧٦ با کمک مالی یکی از هموطنانم نمایشگاهی مجلل ترتیب دادم. نمایشگاه دارای میزهایی از سنگ مرمر کمیاب و لوسترهایی گرانقیمت بود و افرادی مانند پادشاه اسپانیا و شاه اردن را به خود جلب نمود.
اولین برخورد کارگزاران تو پس از ورود مشتری چگونه است؟
من از آنها خواستهام قبل از هر پرسشی ابتدا از او پذیرایی بعمل آورند و سپس با او گفتوگو داشته باشند. از علایق و سوابق و اهدافش اطلاع حاصل نمایند و از این طریق بتوانند نوع لباس مورد علاقهاش را طراحی کنند.
پارچههایت را از کجا تامین می کنی؟
از تولیدکنندههای معتبر که قبلاً آزمایش شدهاند. من ابتدا قبل از سفارش لباسی از پارچه مورد نظر را میپوشم تا کیفیت آن را بررسی کنم و اگر مقبول افتاد تا سه برابر هزینه اصلی را به تولیدکننده پرداخت میکنم تا حقوق انحصاری آن کالا را تضمین نماید. این یکی از مشخصههای کار من است و دلیل آن هم اهمیتی است که به کیفیت کالای خود مینهم. شاید در نظر برخی این کارها زیاده روی جلوه کند.
در مورد عطریات چه توفیقی بهدست آوردهاید؟
سالهای زیادی طول کشید تا من عطری را درست کنم که متفاوت باشد، حتی طرح شیشه آن ٨٠٠ بار پیشنویسی شد تا اینکه مورد قبول من واقع شد من عطر زنانه نمیخواستم. مخصوصاً که لباسهای من همگی مردانه هستند، از همین رو با زنان بسیاری مصاحبه کردم تا بدانم چه بویی را برای مرد میپسندند و نهایتاً موفق شدم. در سال ١٩٨٨ عطر مردانه بیژن را تولید کنم که جایزه اسکار نیویورک را برای بهترین عطر دریافت کنم. البته بعدها عطر زنانه هم تولید کردم و به پاس قدردانی از زنانی که همواره حامی من بودهاند به ایشان تقدیم نمودم.
در یک جمله بگویید برای پول کار میکنید یا عشق؟
البته عشق به کار؛ من از اینکه تولیداتی منحصر به فرد دارم لذت میبرم من به کار کردن هفت روز هفته نیاز ندارم، اما این کار را انجام میدهم چون به کارم عشق می ورزم.
شما برای آدمهای معمولی، محصول تولید نمی کنید؟ خریداران شما قشر خاصی از جامعهاند که شاید تعداد آنها در کل دنیا به بیست و پنج هزار نفر هم نرسد. چرا این طبقه خاص از جامعه را به عنوان مشتریان اصلی خود انتخاب کرده اید؟
این مساله چندان هم درست نیست. هر چند عطرهای بیژن با لباسهای بیژن گرانقیمتاند، اما خیلی از انسانهای معمولی هم میتوانند آن را در مغازههای معتبر کشورشان خریداری کنند. من برای پولدارترینهای روی زمین حساب جداگانه ای باز کردهام، اما این دلیل نمی شود کسانی را که خیلی پولدار نیستند در نظر نگیرم. بسیاری از بازدیدکنندگان فروشگاههای زنجیرهای بیژن، در نیویورک و در دنیا از طبقه عادی و نسبتاً مرفه جامعه هستند.
موفقیت فوقالعاده کنونی خود را نتیجه چه میدانید؟
نتیجه مطالعه، تأمل و شکار فرصتهای طلایی، تخصص و علاقهی من در علم شیمی است و در سال ١٩٨١ موفق شدم، جایزه lg Nobel را به خاطر عرضه عطرها و ادکلنهای DNA به نام خودم بگیرم. من با عرضه این عطرها و ادکلنهای جادویی، ابتدا برای مردان و بعد برای زنان توانستم معنای عطر واقعی را به مردم بشناسانم و از این راه به ثروتی رویایی دست یابم. در حال حاضر درآمد سالانه من از بابت فروش عطرهای بیژن در سطح جهان، قریب ٣٠٠ میلیون دلار است، حال آنکه در آمد حاصل از طراحی لباس، یک دهم آن یعنی سی میلیون دلار در سال است.
من به این اصل معتقدم که اگر قرار باشد کائنات، ایدهای را به ذهن و دل یک انسان الهام کند، به سراغ انسانی میرود که آمادگی علمی و ذهنی پذیرش آن الهام را داشته باشد.
من از همان دوران تحصیلی به دنبال عرضه محصولی قابل رقابت و گران قیمت میگشتم و عطرها و ادکلنهای DNA همان چیزی است که سالهای جوانیام را در جستوجوی آن سپری ساختم. در حال حاضر موسسه بزرگ تولید عطرهای بیژن را به نام سه فرزندم نمودهام تا آنها از همین الان که زنده ام ، مدیریت و راهبری بزرگترین و ثروتمندترین شرکت عطر سازی دنیا را بیاموزند.
میگویند فروشگاهی قصر مانند داری که آن را برای پولدارترین ساکنین روی زمین آماده کردهای تا برای ساعتی در سکوت و آرامش هر چه را میخواهند از آن جا بخرند. چه شد که به فکر ساختن این فروشگاه قصر مانند افتادی؟
شم اقتصادی. من یک تاجر زادهام و درخانوادهای بزرگ شدم که فرهنگ کارآفرینی در آن غالب بود. بر این باورم که در رگهای من به جای خون، رودخانهای از طلا جاری است و تک تک سلولهای وجود من از الماس ساخته شدهاند. من خودم را بسیار گرانبها میدانم و بر این اعتقادم که اگر یکی از پولدارهای دنیا به نیویورک بیاید و بخواهد از فروشگاهی خرید کند، حتماً باید این خرید از فروشگاه من صورت گیرد. یک سفارش چهارصد هزار دلاری، حداقل خریدی است که من از مشتریانم انتظار دارم و مشتریان من نیز خوب میدانند چه موقع از من، باز کردن درب فروشگاه را تقاضا کنند. فروشگاه بیژن هر چند به صورت شبانه روزی فعال است اما درب آن فقط به روی مشتریان خاصی باز می شود. دیوارهای سفید این فروشگاه هر هفته رنگ می شوند.
آیا ثروت پدری در موفقیت شما تاثیری داشته است؟
الان که به گذشته نگاه میکنم میبینم بیشتر از ثروت پدر، خلاقیت، نوآوری و خود اتکایی مرا را در این جایگاه قرار داده است. به هر حال ثروت پاکزادیها را خیلیهای دیگر هم داشتند اما پسر هیچکدام از آنها بیژن نشد. اکنون من در مؤسساتم کارمندان ثروتمند را استخدام نمیکنم، بلکه شبانهروز در جستوجوی افراد خلاق و توانمند هستم. تجربه به من ثابت کرده است که این افراد در کمترین زمان قابل تصور، ثروت و مکنت را بهدست خواهند آورد و میتواند شرایط رفتاری و ذهنی لازم ، برای برخورد با پولدارترینهای روی زمین را پیدا کنند.
جدیدترین ایده و خلاقانهترین محصولی که عرضه کردهاید چیست؟
یک ضرب المثل فارسی به خاطر دارم که میگوید: زندگی پیچ وخم زیادی دارد. من هم یک عطر پر پیچوخم با بهترین و الهام بخشترین رایحههای عالم ساختهام به نام Bijan with a Twist میتوان آن را بیژن پر پیچوخم ترجمه کرد. طراحی شکل ظاهری شیشه عطر و از همه مهمتر بوی دلانگیز، هیجانآور و آرامبخش این عطر که میتوانم به جرات بگویم معجونی از رایحههای متضاد اما خواستنی است، باعث شده تا من، بیژن پر پیچوخم را از همهی محصولاتم بیشتر دوست بدارم.
برای ایرانیانی که علاقهمندند، مانند شما در دریای ثروت شنا کنند، چه پیامی دارید؟
اول باید لیاقت و شایستگی حفظ، نگهداری و احترام گذاشتن به ثروت را در خود ایجاد نمایید. پول و به تبع آن خریداران پولدار، وطن و ملیت خاصی ندارند. ثروت باعث میشود که آنها به راحتی به امنترین، مطمئنترین و آرامترین نقطه کره زمین کوچ کنند، بنابراین اگر به پول توجه نکنید، برای آن خط و نشان بکشید، شرط و شروط برایش تعیین کنید، آن را در جای نامناسب و برای خرید آشغال خرج کنید، خب طبیعی است که با اینکار بیلیاقتی خود را در حفظ پول ثابت نمودهاید و پول و ثروت سراغ شما نمیآید! نباید هم بیاید. اصلاً چرا باید ثروت سراغ کسی برود که قصد نابودیاش را دارد! کدام پدیده عالم را سراغ دارید چنین باشد که پول دومیاش باشد؟
آدمهای پولدار دوست ندارند، همه ثروتشان را صرف کمک به دیگران کنند. خیلی از آنها مایلند با ثروتی که به دست آوردهاند، از زندگی لذت ببرند. آنها میخواهند با ثروت خود بهترینها را بخرند. بهترین احترام را دریافت کنند. با مودبترین، یا تمیزترین و با تیز هوشترین انسانها دمخور باشند، خوب طبیعی است اینجا همان جایی است که بیژن و همه آدمهایی که علاقهمندند مانند او در دریای ثروت شنا کنند، وارد عمل شوند.
به خاطر دارم روزی یکی از میلیونرهای آفریقایی برای خرید به قصر فروشگاه من در نیویورک آمد. او در فضای آرام و دلنشینی که من، حساب شده در تمام فروشگاه ایجاد کردهام، قدم زد و با شوق وصفناپذیری اجناس داخل فروشگاه را بازدید نمود. ناگهان حالش به هم خورد و روی پلهها و فرشهای نفیس استفراغ کرد. خدمتکاران و کارکنان فروشگاه بلافاصله چهره در هم کشیدند و خواستند واکنش نشان دهند که با نگاهی سریع به همه آنها گفتم که حق ندارند چنین کنند. وقتی بازدید تمام شد و آن میلیونر با یک خرید ٢٠٠ هزار دلاری از فروشگاه خارج شد، از خدمتکاران خواستم راه پله و فرشها را تمیز کنند. به آنها گفتم که مشتری، وقتی وارد مغازه میشود، در حقیقت صاحب آن است، چرا که بالقوه میتواند هر کالایی را بخرد. این حق مشتری است و باید به این حق او احترام گذاشت.
آیا از زندگی لذت می برید؟
چرا نه؟ اگر لذت نبرم چه کنم؟ زندگی من مال خودم است و دوست دارم آن را هر طوری که میخواهم احساس کنم چرا نباید چنین کنم؟
ممکن است یک نمونه از شیوه تبلیغات خود را بیان کنید؟
یکی ازآخرین تبلیغات من این طور آغاز میشود یکی بود یکی نبود، در سرزمینی دور، مرد جوانی زندگی میکرد که به کیفیت عشق می ورزید.
آخرین پیام شما برای خوانندگان در ایران چیست؟
درست است که کارخانجات و مغازههای من در اروپا، امریکا و نیویورک است اما می توانید برای دیدن محصولات بیژن، بدون هیچ محدودیتی، مستقیماً از داخل منزل، وارد فروشگاه اینترنتی بیژن (www.bijan.com) شوید و آخرین محصولات بیژن را آنجا ببینید. دوست دارم با شما صحبت کنم و نظرتان را در مورد محصولات خودم بیشتر بدانم.
کشتی بادبانی کسب و کارتان را با انگیزه، در تلاطم امواج به مقصد مطلوب هدایت کنید.