با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

آقای احد عظیم زاده اسفنجانی در سال ۱۳۳۶ در روستای اسفنجان از توابع اسکو در تبریز چشم به جهان گشود. در سن هفت سالگی در کلاس اول ابتدایی ثبت نام نمود و وارد مدرسه شد، اما متاسفانه در این زمان پدرش را از دست داد و عدم وجود امکانات مالی اجازه تحصیل را به او نداد. با وجود سن کمی که داشت، روزها را پشت دار قالی نشست و شب‌ها درس می‌خواند.

احد عظیم زاده خاک خورد و زحمت بسیار کشید. خانواده‌ی آن‌ها در سال ۲ بار بیشتر نمی‌توانستند برنج بخورند؛ یک بار روز ۲۱ ماه رمضان و بار دوم شب چهارشنبه‌سوری. احد آرزو داشت خلبان و پولدار شود و برای رسیدن به این آرزوها بسیار زحمت کشید.

احد کارش را با به دوش کشیدن پشتی و قالی‌های کوچک و بردن آن‌ها از اسفنجان به شهر برای فروش، آغاز کرد. در آغاز کار از فروش هر یک از قالی‌ها یک یا دو تومان سود می‌کرد. احد عظیم زاده پنج سال این چنین سخت کار کرد. بسیار دشوار بود، اما پشتکار و اعتقاد به هدف با توکل به خدا تحمل سختی‌ها را برای اوآسان می‌کرد. در ۱۸ سالگی توانست ۲۰ هزار تومان پس‌انداز کند، اما فشارها همچنان ادامه داشت تا این‌که مجبور به ترک تحصیل شد.

غصه یتیمی چون باری سنگین، به دوش او بود. احد می‌گوید: «یتیم هیچ‌ کس را ندارد. کارمند، کارگر، بانکی، کاسب و هرکس دیگری شب که به خانه‌اش می‌رود، دستی به سر و روی بچه‌اش می‌کشد، اما یتیم این محبت بزرگ را ندارد. شب‌ها، شب‌های جمعه پاهایش را در بغل می‌گیرد و به انتظار می‌نشیند. در انتظار آن کس که دستی به سرش بکشد.»

ما در compro به معرفی جناب آقای عظیم زاده پرداخته ایم.

فهرست مقاله

داستان زندگی احد عظیم زاده

احد عظیم زاده برای افزایش سرمایه‌اش، تصمیم به ایجاد یک کارگاه تولید فرش گرفت. او به سراغ پسرعموی پدرش رفت و از او ۲۰ هزار تومان قرض گرفت و ۶۰ هزار تومان هم از بانک وام گرفت. سرمایه‌ی کلی احد 100 هزار تومان بود؛ یعنی به اندازه‌ی یک تراول 100 هزار تومانی امروزی. آن روزها چون انقلاب پیروز شده بود، تا ۲ سال به هیچ ایرانی پاسپورت نمی‌دادند. در این مدت احد بسیار فکر کرد تا به این نتیجه رسید که با صادرات کارش را شروع کند، اما هیچ اطلاعاتی در این بارعه نداشت. در آن زمان آلمان مرکز تجارت فرش بود. او ویزا گرفت و به هامبورگ رفت و در یک مسافرخانه یا پانسیون مستقر شد. به سالن‌ها و انبارهای فرش آنجا سرزد و با سلیقه‌های مختلف آشنا شد. آنجا به او گفتند ثروتمندان برای خرید فرش به سوئیس می‌روند. ویزای ۱۵ روزه سوئیس گرفت و به ژنو رفت. در یک هتل با تاجری آشنا شد و او ایده اصلی زندگی‌اش را از آن تاجر گرفت. او به احد عظیم زاده پیشنهاد داد که: «فرش گرد بباف». در آن دوران در ایران فرش گرد بافته نمی‌شد؛ کیفیت تولید فرش و رنگ‌بندی‌ها هم مناسب نبود.

  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

بعد از این ماجرا احد به ده خود بازگشت و ساختمانی را اجاره کرد. با ۱۰ درصد نقد و بقیه اقساط، یک دستگاه قالی بافی خرید. ابریشم را نیز به صورت قسطی خریداری کرد. احد عظیم زاده می‌گوید: «انسان باید ریسک‌پذیر باشد و من هم با دست خالی و از هیچ شروع کردم.»

شروع تولید فرش گرد

بعد از تولید چند نمونه فرش گرد، سر و کله تاجران آلمانی پیدا شد و آنان به اسفنجان آمدند. احد عظیم زاده در اولین معامله با آلمانی‌ها ۶٫۵ میلیون تومان پول نقد و شش میلیون تومان هم چک از آن‌ها گرفت! احد آن شب از شدت هیجان نخوابید. سرمایه ۱۰۰ هزار تومانی او که ۸۰ هزار تومانش قرض بود، در کارخانه اجاره‌ای اینچنین سودی در قدم اول نصیبش کرده بود. کسب و کار احد رونق گرفت و صادراتش را به آلمان، ایتالیا، سوئیس، انگلیس، بلژیک و دیگر کشورها آغاز کرد. بسیار سفر کرد و ایده‌های جدید داد. از موزه‌های فرش کشورها بازدید می‌کرد و از طرح‌ها اقتباس یا از آنها عکس می‌گرفت و با الهام از آنها و تلفیق طرح‌ها، ایده‌های نو بیرون می‌داد. در این مدت سلیقه مشتریان را شناخت و اصول کار خودم را پیدا کرد.

او می‌گوید: «من شریک ندارم؛ هیچ‌گاه نداشته‌ام و نخواهم داشت. اگر شریک خوب بود، خدا برای خودش شریک می‌گذاشت.»

پیشرفت چشم گیر در زندگی احد عظیم زاده

با نظر لطف و مرحمت خداوند، در سال ۱۳۸۰ از کشور انگلستان طی مراسمی به عنوان بهترین تولید کننده فرش‌های دستبافت ایرانی تندیس طلایی بین المللی کیفیت، مدیریت و پشتکاری را به آقای احد عظیم زاده اعطا نمودند. یکسال بعد با تلاش و پشتکار فراوان یک نمایشگاه دائمی فرش‌های اعلا تبریز در خیابان پاسداران افتتاح نمود که بزرگترین و کاملترین مجموعه فرش دستبافت در ایران بشمار می‌رود. حدود شش ماه قبل نیز از کشور امریکا، نیویورک موفق به دریافت تندیس پلاتین گشته و موفق‌ترین تاجر جهانی در این زمینه شناخته شد. احد عظیم زاده این دو موفقیت بزرگ را نتیجه پشتکار، مدیریت و برنامه ریزی منظم، تأمین نظرات مشتری، ارائه خدمات پس از فروش و نیز حرکت در مسیر استانداردهای بین المللی دانسته و آنها را افتخاری ملی-فرهنگی برای کشورمان و صنعت فرش ایران می‌داند.

عوامل موفقیت آقای عظیم زاده در صنعت فرش

خداوند بهترین یاور و یاری رسان او بوده و بدین جهت هر انسانی می‌تواند با عنایت و لطف پروردگار و تلاش و کوشش همت خود به هدف قبولی برسد. صداقت و راستگویی، پشتکار در کار، همچنین ممارست و پیگیری در کارها باعث موفقیت در کار تجارت می‌شود. برنامه ریزی و مدیریت صحیح پایه و ستون موفقیت در هر کاری است. نکته دیگری که در تجارت فرش بسیار مؤثر است؛ وفاداری به مشتری، مردم داری و خدمات پس از فروش آن است.

در عرصه تجارت فرش همکاری و توانایی ارائه سرویس دهی خوب به مشتری از مهمترین عوامل موفقیت است. احد عظیم زاده با سابقه حضور بیش از ۲۰ سال در نمایشگاهای خارج از کشور و ۱۱ سال متوالی حضور موفق در نمایشگاههای بین المللی تهران سعی و کوشش بسیار در اعتلای فرش ایران داشته‌ و افتخارات این دو تندیس بین المللی را به ملت شریف ایران تقدیم نموده است. آقای عظیم زاده می‌گوید: «اعلام می‌دارم از تلاش در راه ارتقاء ارزش والای صنعت فرش ایرانی و ارائه اطلاعات و تقاضای بازارهای جهانی به قشر بافنده و زحمتکش از هیچ کوششی فروگذار ننمایم.»

همچنین می‌گوید: «اصل دیگر من احترام به مشتری است، هر که می‌خواهد باشد. پیش مشتری مثل سربازی که جلوی تیمسار خبردار می‌ایستد، با احترام می‌ایستم. اتکای خودم اول به خدا و دوم به ایده و تفکر و پشتکار و ریسک‌پذیری خودم است. بسیار ریسک می‌کنم، بسیار.»

ساخت بزرگ‌ترین پروژه هتل کشور

احد عظیم زاده کمی بعد در بازدید از هتل‌های معروف جهان تصمیم گرفت که وارد کار ساخت بزرگ‌ترین پروژه هتل کشور شود. تاکنون ۱۸۰ میلیارد تومان در این پروژه سرمایه‌گذاری کرده‌ است. تمام مصالح این پروژه خارجی و بهترین است.

سنگ برزیلی، شیشه بلژیکی، دستگیره در انگلیسی و تاسیسات آن آلمانی است. کابین چهار آسانسور نیز از طلای ۱۸ عیار است. این مجتمع عظیم تجاری، مسکونی، توریستی، ورزشی، و تفریحی هتل ۵ ستاره دولوکس بین المللی در زمینی به مساحت ۴۳ هزار و ۲۶۳ متر مربع و با زیر بنای مفید ۱۷۳ هزار متر مربع است. در ۳۵ طبقه شامل ۳۳۷ اتاق فوق العاده لوکس با تجهیزات کامل رفاهی و ۱۴ عدد رویال سوئیت استثنائی است. دارای یک ساحل بی نظیر برای هموطنان عزیز بوده که شامل پارک آبی، شهربازی، رستوران آکواریوم و… است. ۳ باند فرود هلی کوپتر بر روی هتل و برجهای مسکونی همراه با ۳ خلبان و هلی کوپتر و امکان استفاده برای ساکنین در صورت تقاضانیز وجود دارد. فقط قرارداد نورپردازی این پروژه با فرانسوی‌ها ۹ میلیون دلار شده است. احد با افتخار می‌گوید: «این پروژه آبروی کشور است و من با افتخار روی آن سرمایه‌گذاری کرده‌ام. من ایران را دوست دارم. بروید بگردید حتی یک دلار و ریال در خارج کشور ندارم و سرمایه‌گذاری یا ذخیره نکرده‌ام.

می‌پرسید چه احساسی نسبت به پول دارم؟ پول دیگر مرا ارضا نمی‌کند. هدف من کارآفرینی است. تنها در پروژه آن هتل ۶۰۰ نفر به طور مستقیم کار می‌کنند.»

 

بزرگ‌ترین افتخار احد عظیم زاده

احد ابراهیم زاده ود در این باره می‌گوید: «من ۲ بار برنده تندیس الماس بزرگ‌ترین بیزینس‌من جهان شدم و بزرگ‌ترین صادرکننده فرش کشور هستم. اما می‌دانید بزرگ‌ترین افتخار من چیست؟

یتیم‌نوازی. افتخار می‌کنم ۲ سال خیر نمونه کشور شدم. افتخار می‌کنم جزو ۱۰۰ کارآفرین برتر کشور هستم. دوست دارم اشتغالزایی کنم. دوست دارم سفره مرتضی علی باز کنم، معتقدم خدا من را وسیله قرار داده است. هم‌اکنون ۱۰۷۰ بچه یتیم را زیر پوشش دارم و با خودم پیمان بستم تا عمر دارم هر سال ۱۰۰ بچه به آنها اضافه کنم. وصیت کرده‌ام وقتی مردم تا ۱۰ سال بعد از عمرم هر سال ۱۰۰ بچه یتیم اضافه شود و مخارج همه یتیم‌ها را از محل ارثم بپردازند. بعد از ۱۰ سال هم اگر بازماندگانم لیاقت داشتند، راه من را ادامه می‌دهند. سفره که می‌اندازیم برای یتیم‌ها و می‌آیند و غذا می‌خورند، کیف می‌کنم. گریه می‌کنم و حال می‌کنم.

در یک مراسمی بچه‌ها دورم جمع شده بودند و هر کس چیزی می‌خواست. در این میان دختربچه‌ای به من نزدیک شد و به جای آن که چیزی بخواهد، فقط خواست دستم را ببوسد. مهرش بدجور به دلم نشست. خواستم فردا بیایند دفترم. آن دختر الان دخترخوانده من است. روی پایم نشست و بابایی صدایم کرد. من به هر دخترم ۵۰ میلیون تومان جهاز دادم و مقرر کردم به این یکی ۱۰۰ میلیون تومان جهاز بدهند. این دست خداست که مهر این دختر را به دل من انداخت. یتیمی سخت است. بهترین ساعات عمر من زمانی است که در خدمت یتیمان هستم.

پول را برای چه می‌خواهیم؟ خدا به ما داده و ما هم باید به بقیه بدهیم».

 

در پایان…

«ما وسیله هستیم. باید بخشید و بی‌منت و زیاد بخشید.» این توصیه احد عظیم زاده به همکارانش است. احد خطاب به جوانان ایرانی می‌گوید: «من از زیر صفر شروع کردم. توصیه من به جوانان این است که منطقی فکر کنند. این گونه نبوده که شب بخوابم، صبح پولدار شوم. خاک خوردم و رنج کشیدم و آثار این رنج هنوز در من هست. امیدشان به خدا و فکر و بازوی خودشان باشد. درستکار باشند و تلاش و تلاش و تلاش کنند. این فرمول من است».

 

 

کشتی بادبانی کسب و کارتان را با انگیزه، در تلاطم امواج به مقصد مطلوب هدایت کنید.

پیشروان کسب و کار compro

Recent Posts

کاربرد هوش مصنوعی در بازاریابی

کاربرد هوش مصنوعی AI در بازاریابی داده محور (کسب و کار هوشمند) BI

55 سال ago

هوشمندسازی کسب و کار (Business Intelligence)

امروزه دانش و ایده می تواند که با نیروی کم،  قدرت عظیم تولید کند.

55 سال ago

آزمون سنجش افسردگی بک ویرایش اول

از بین تست‌ها و پرسشنامه‌هایی که برای سنجش افسردگی تهیه شده است، پرسشنامه‌ی افسردگی بک…

55 سال ago

آزمون سنجش افسردگی بک ویرایش دوم

از بین تست‌ها و پرسشنامه‌هایی که برای سنجش افسردگی تهیه شده است، پرسشنامه‌ی افسردگی بک…

55 سال ago

آزمون شخصیت NEO (فرم بلند)

برای موفقیت خود و معرفی خود به دیگران نیاز دارید که خود را بهتر بشناسید.…

55 سال ago

آزمون ارزیابی DISC

مدل جهانی دیسک DISC در دنیا به‌عنوان یکی از معتبرترین ابزارهای ارزیابی، بهبود و توسعه…

55 سال ago