ماری کوری

ماری کوری ؛ اولین بانوی برنده‌ی جایزه‌ی نوبل

ماری کوری، خواهرزاده ماریا سالومئا اسکلودوسکا (فیزیک‌دان فرانسوی لهستانی) که به‌خاطر کارش در زمینه رادیواکتیویته و رادیواکتیویته مشهور است. او زاده ۷ نوامبر ۱۸۶۷، در ورشو، کنگره پادشاهی لهستان، امپراتوری روسیه است. ماری در ۴ ژوئیه ۱۹۳۴ در فرانسه از دنیا رفت. ماری دو بار برنده جایزه نوبل شد. او به همراه هانری بکرل و همسرش پیر کوری، جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۰۳ شد. علاوه بر این، او برنده جایزه نوبل شیمی در سال ۱۹۱۱ بود. ماری اولین زنی بود که برنده جایزه نوبل شد. همچنین، تنها زنی است که این جایزه را در دو زمینه مختلف دریافت کرد. در ادامه در compro شما را با فعالیت‌های این بانو بیشتر آشنا خواهیم کرد.

ماری کوری در سنین پایین

او از دوران کودکی به خاطر حافظه شگفت انگیزش مورد توجه قرار گرفته بود. ماری در سن ۱۶ سالگی، پس از اتمام تحصیلات متوسطه خود در روسیه موفق به دریافت مدال طلا شد. پدرش که معلم ریاضیات و فیزیک بود، پس‌انداز خود را به دلیل سرمایه‌گذاری اشتباه از دست داد. در نتیجه، ماری مجبور شد به عنوان معلم کار کند. او همزمان در “دانشگاه آزاد” ملی گرایانه به طور مخفیانه شرکت کرد و به زبان لهستانی برای زنان کارگر کتاب خواند. او در سن ۱۸ سالگی یک رابطه‌ی عاشقانه ناموق داشت. ماری با درآمدهایش توانست هزینه تحصیل پزشکی خواهرش برونیسلاوا را در پاریس تأمین کند.

ماری کوری سال ۱۸۹۱ اسکلودوسکا به پاریس رفت و با استفاده از نام ماری، سخنرانی‌های اساتید را در دانشگاه سوربن دنبال کرد. او در آن سال‌ها زندگی بسیار ساده‌ای داشت. به صورتی که او تا پایان شب در اتاق دانشجویی خود کار می کرد و عملاً با نان و کره زندگی خود را می‌گذراند. او در سال ۱۸۹۳ موفق به کسب مقام اول در آزمون‌های فیزیک شد. پس از آن ماری در آزمایشگاه تحقیقاتی لیپمن شروع به کار کرد. در سال ۱۸۹۴ نیز رتبه دوم در آزمون‌های ریاضی را کسب کرد.

آشنایی ماری با همسرش

در بهار سال ۱۸۹۴ در لهستان ماری کوری با پیر کوری آشنا شد. آن ها در ۲۵ ژوئیه ۱۸۹۵ با یکدیگر ازدواج کردند. این تاریخ نشانگر شروع یک شراکت بود که به نتایج مهم و بسیار تأثیرگذار جهانی دست یافت. کشف پولونیوم یکی از نتایج ازدواج آن ها است. ماری به افتخار سرزمین مادری خود، آن را پولونیوم نامیده بود. همچنین، ماری به پیر کوری برای انجام آزمایش های عملی‎‌اش در رابطه با الکتریسیته کمک می‌کرد.

ماری کوری

کشف اورانیوم

ماری کوری در سال ۱۸۹۵ در انبار چوبی کوچکی در کنار پیر کوری در آزمایشگاهش شروع به کار کرد. تا آن زمان هنوز هیچکس چیزی درباره عنصر شیمیایی رادیم نمی‌دانست. در آن زمان، هانری بکرل یکی از همکاران پژوهشگر پاریسی فیزیکدان فرانسوی در کشف این فلز تأثیرگذار بوده است. او به طور اتفاقی یک قطعه کوچک از فلز اورانیوم را بر روی یک صفحه فیلم که در معرض نور نبوده و در کاغذ سیاه پیچیده شده بود گذاشته بود. صبح روز بعد متوجه شد که صفحه‌ی فیلم مانند صفحه‌ای شده که در معرض نور بوده است.

آن‌ها به این نتیجه رسیدند که، عنصر اورانیوم پرتوهایی را از خود ساطع کرده است. در نتیجه‌، این پرتوها از کاغذ سیاه گذشته‌اند و روی صفحه فیلم اثر گذاشته‌اند.

موضوع پایان نامه‌ی ماری کوری و نتایج آن

ماری برای پایان نامه‌ی خود تصمیم گرفت تا تحقیق کند که آیا خاصیت کشف شده در اورانیوم در مواد دیگری نیز وجود دارد یا خیر. طی این تحقیق توجه او به pitchblende جلب شده بود. فعالیت این ماده معدنی برتر از اورانیوم خالص بود. به نحوی که تنها با وجود مقادیر کمی از این ماده ناشناخته، تأثیر آن در سنگ معدن قابل توضیح است. در این راستا پیر کوری برای حل این مشکل اقدام کرد. در نتیجه‌ی تلاش او برای حل این مشکل، عناصر جدیدی با نام‌های پولونیوم و رادیوم کشف شدند.

پیر کوری عمدتاً خود را وقف مطالعه فیزیکی تشعشعات جدید کرد. با این حال، ماری کوری برای به دست آوردن رادیوم خالص در حالت فلزی تلاش کرد. در نهایت، ماری موفق شد رادیوم خالص را به کمک شاگرد خود به نام آندره لوئیس دبیرن به دست آورد. بر اساس نتایج این تحقیق در ژوئن ۱۹۰۳ ماری دکترای علوم خود را دریافت کرد. او به همراه پیر، مدال داوری انجمن سلطنتی را دریافت کرد. همچنین، در سال ۱۹۰۳ آن ها با بکرل جایزه نوبل فیزیک را برای کشف رادیواکتیو به اشتراک گذاشتند.

فعالیت او با وجود فرزندانش

ماری در سال‌های ۱۸۹۷ و ۱۹۰۴ دارای دو فرزند دختر با نام‌های ایرن و ایو شد. ماری با وجود فرزندانش، کار علمی فشرده‌ی خود را قطع نکرد. ماری کوری به عنوان مدرس فیزیک در École Normale Supérieure Supérieure برای دختران در Sèvres (1900) منصوب شد. او در آنجا روشی برای تدریس بر اساس نمایش های تجربی معرفی کرد. در دسامبر ۱۹۰۴، او به عنوان دستیار ارشد آزمایشگاهی که توسط پیر کوری هدایت می شد، منصوب شد.

ماری کوری

مرگ پیر و دومین جایزه نوبل

مرگ ناگهانی پیر کوری در تاریخ ۱۹ آوریل ۱۹۰۶ ضربه تلخی برای ماری بود. اما در عین حال این اتفاق یک نقطه عطف تعیین کننده در حرفه او بود. از آن پس او تمام انرژی خود را برای تکمیل کارهای علمی خود و همسرش صرف می‌کرد. در ۱۳ مه ۱۹۰۶، او به سمت استادی منصوب شد. این سمت پس از مرگ همسرش خالی مانده بود. ماری کوری اولین زنی بود که در دانشگاه سوربن تدریس کرد. در سال ۱۹۰۸ او به مقام استادی رسید و در سال ۱۹۱۰ رساله اساسی او در مورد رادیواکتیویته منتشر شد.

در سال ۱۹۱۱ جایزه نوبل شیمی را برای جداسازی رادیوم خالص دریافت کرد. همچنین، در سال ۱۹۱۴ او در تکمیل ساختمان آزمایشگاه های موسسه رادیوم (Institut du Radium) در دانشگاه پاریس بسیار تأثیرگذار بود.

آخرین فعالیت‌های ماری

در سال ۱۹۲۱، ماری به همراه دو دخترش، سفری موفق به ایالات متحده داشت. رئیس جمهور آن زمان آمریکا یک گرم رادیوم را که از مجموعه‌ای در میان زنان آمریکایی خریده بود به او هدیه داد. ماری کوری سخنرانی‌های متعددی در کشورهای مختلف به ویژه در بلژیک، برزیل، اسپانیا و چکسلواکی داشته است. او توسط شورای جامعه ملل به عضویت کمیسیون بین المللی  درآمد.

یکی از دستاوردهای برجسته ماری درک نیاز به انباشته شدن منابع رادیواکتیو برای حفظ منابع فراوان برای تحقیقات در فیزیک هسته‌ای بود. ذخایر حاصل تا زمان ظهور شتاب دهنده‌های ذرات، پس از سال ۱۹۳۰ ابزاری بی رقیب بود.

پایان ماری کوری

در نهایت، ماری در نتیجه‌ی کم خونی آپلاستیک ناشی از عمل تشعشع درگذشت. سهم او در فیزیک بسیار زیاد بود. اهمیت فعالیت‌های او با اعطای دو جایزه نوبل به او واضح است. همچنین، او تأثیر ویژه ای بر نسل‌های بعدی فیزیکدانان هسته‌ای و شیمیدانان داشته است. ماری به همراه ایرن ژولیوت کوری مدخل رادیوم را برای ویرایش سیزدهم، دایره المعارف بریتانیکا نوشتند. در سال ۱۹۹۵ خاکستر ماری در پانتئون پاریس نگهداری شد. او اولین زنی بود که این افتخار را برای دستاوردهای خود دریافت کرد. دفتر و آزمایشگاه او در غرفه کوری موسسه رادیوم، به عنوان موزه کوری نگهداری می شود.

کریستیانو رونالدو

کریستیانو رونالدو؛ برنده‌ی پنج جایزه‌ی توپ طلا و چهار کفش طلای اروپا

کریستیانو رونالدو دوس سانتوس آویرو یکی از بزرگترین و قوی‌ترین فوتبالیست‌های جهان است. اغراق نیست اگر بگوییم که او بهترین بازیکن فوتبال در جهان است. پنج جایزه‌ی توپ طلا و چهار کفش طلای اروپا تنها بخشی از افتخارات و جوایز او است. رونالدو متولد ۵ فوریه ۱۹۸۵ است. زمانی که کریستیانو تنها ۱۶ سال سن داشت، منچستر یونایتد بیش از ۱۲ میلیون پوند برای جذب او پرداخت کرد. این مبلغ برای رونالدو رکوردی در بین بازیکنان هم سن و سال خود بود.

کریستیانو یکی از موفق‌ترین و ثروتمندترین افراد جهان است که با تلاش و پشتکار به این جایگاه رسیده است. در ادامه با compro همراه باشید تا شما را با زندگی نامه‌ی این بازیکن حرفه‌ای آشنا کنیم.

کودکی کریستیانو رونالدو

رونالدو در ۵ فوریه ۱۹۸۵ در فونچالِ پرتغال، جزیره کوچکی در سواحل غربی این کشور به دنیا آمد. رونالدو کوچکترین فرزند از چهار فرزند ماریا دولورس دوس سانتوس و خوزه دینیس آویرو است. پدر او باغبان شهری و مادرش آشپز بود. رونالدو یک برادر و دو خواهر بزرگتر از خود دارد. نام او برگرفته از رونالدو ریگان، یکی از بازیگران مورد علاقه‌ی پدرش بود. رونالدو در یک خانواده‌ی فقیر کاتولیک بزرگ شد و با خواهران و برادرش در یک اتاق بود.

مادر رونالدو اعتراف کرد که به دلیل فقر، اعتیاد پدر رونالدو و فرزندان زیاد قصد داشت که او را سقط کند. اما دکترش او را از این عمل پشیمان کرد.

در سال ۲۰۰۵ پدر کریستیانو رونالدو به دلیل مشکلات کلیوی ناشی از الکل درگذشت. رونالدو و پدرش رابطه‌ی نزدیکی با یکدیگر داشتند. به همین دلیل مرگ پدر رونالدو برای او بسیار سخت بود. پس از آن در سال ۲۰۰۷ مادرش به سرطان سینه مبتلا شد. او توانست با این بیماری مقابله کند و درمان شود.

کریستیانو رونالدو

آغاز فعالیت فوتبالی رونالدو

رونالدو از طریق پدرش که به عنوان مدیر تجهیزات در یک باشگاه پسرانه کار می‌کرد، با فوتبال آشنا شد. زمانی که رونالدو ۱۰ ساله بود، به عنوان یک پدیده و استعداد فوتبالی شناخته شده بود. به قولی:«او بچه‌ای بود که می‌خورد، می‌خوابید و فوتبال بازی می‌کرد.» او در سال ۲۰۰۵ در تیم منچستر یونایتد بازی می‌کرد.

فعالیت کریستیانو رونالدو در منچستر یونایتد

در سال ۲۰۰۱، زمانی که رونالدو تنها ۱۶ سال سن داشت، منچستر یونایتد با یک پیشنهاد عجیب او را جذب کرد. این باشگاه بیش از ۱۲ میلیون پوند برای جذب او پرداخت کرد. این میزان رکوردی برای بازیکنی با این سن و سال بود. رونالدو با عملکرد و مهارت مسحورکننده‌ی خود تمامی هم تیمی‌ها و حتی حریفان خود را شگفت زده کرد.

رونالدو در اوایل فینال جام حذفی ۲۰۰۴ بار دیگر توانایی و مهارت خود را ثابت کرد. کریستیانو رونالدو سه گل اول تیم را به ثمر رساند و به آن‌ها کمک کرد تا قهرمانی را به دست آورند. در سال ۲۰۰۷، رونالدو قراردادی ۵ ساله به مبلغ ۳۱ میلیون پوند امضا کرد.

۱ سال بعد، در سال ۲۰۰۸ رونالدو باعث شد باشگاه منچستر یونایتد یکی از بهترین فصل‌ها را داشته باشد. او حتی رکورد گل‌های زده را با ۴۲ گل شکست. رونالدو جایزه‌ی بهترین بازیکن سال فیفا را در سال ۲۰۰۸ به دست آورد. رونالدو به منچستر یونایتد کمک کرد تا به سه عنوان قهرمانی لیگ برتر برسد.

کریستیانو رونالدو

فعالیت کریستیانو رونالدو در رئال مادرید

پس از مدتی زمزمه‌های جدایی رونالدو از منچستر یونایتد قوت گرفت. در نهایت در سال ۲۰۰۹ باشگاه اسپانیایی رئال مادرید با پرداخت ۱۳۱ میلیون دلار به منچستر یونایتد، با رونالدو قرارداد بست. رونالدو در رابطه با ورود خود به باشگاه رئال مادرید گفت: “میدانم که آن‌ها (رئال مادرید) از من برای موفقیت در باشگاه مطالبات زیادی خواهند داشت. همچنین، می‌دانم که فشار بیشتری را نسبت به منچستر یونایتد متحمل خواهم شد. اما این به معنای یک چالش جدید است و به من کمک می‌کند تا بهترین فوتبالیست باشم.”

رونالدو در ادامه فهرستی چشمگیر از افتخارات فردی و جام‌های تیمی بدست آورد. در دسامبر ۲۰۱۶، کریستیانو رونالدو با شکست دادن لیونل مسی، چهارمین جایزه توپ طلا را به دست آورد.

کریستیانو در این باشگاه افتخارات بزرگ و چشمگیری را کسب کرد. برخی از پیروزی‌های رونالدو در سال ۲۰۱۶ در باشگاه رئال مادرید عبارتند از: قهرمانی اروپا، لیگ قهرمانان، جام باشگاه های جهان و سوپر جام اسپانیا. برخی از جوایز فردی او در آن سال‌ها عبارتند از سوپر جام یوفا، بهترین بازیکن سال مردان فیفا، بهترین بازیکن پرتغال و بهترین بازیکن لالیگا. سال بعد، او پنجمین توپ طلا را به دست آورد و با رقیب دیرینه‌اش (مسی) به برابری رسید.

فعالیت رونالدو در یوونتوس

رونالدو در ژانویه ۲۰۱۸ با امضای قراردادی به باشگاه ایتالیایی سری آ یوونتوس ملحق شد. یوونتوس مبلغ ۱۴۰ میلیون دلار را برای انتقال کریستیانو رونالدو، به رئال مادرید پرداخت کرد.

اولین فصل رونالدو با یوونتوس، فصل موفقی بود؛ با اینکه با استانداردهای او همخوانی نداشت. او در ۱۴ بازی اول خود ۱۰ بار گل زنی کرد. به علاوه، تک گل پیروزی مقابل میلان برای قهرمانی سوپر کاپ ایتالیا را نیز رونالدو زد. در نهایت، رونالدو تیمش را به هشتمین قهرمانی متوالی سری آ رساند. یوونتوس در می ۲۰۱۹ به عنوان MVP لیگ انتخاب شد.

کریستیانو رونالدو

در نهایت در ۲۷ آگوست ۲۰۲۱، بار دیگر رونالدو پس از ۱۲ سال دوباره به منچستر یونایتد بازگشت. این خبر طرفداران منچستر را خوشحال و طرفداران رئال مادرید را ناراحت کرد.

بازی کریستیانو رونالدو در تیم ملی پرتغال
در ۱۰ جولای ۲۰۱۶، رونالدو یک پیروزی ملی را نیز به افتخارات خود اضافه کرد. رونالدو به عنوان کاپیتان تیم ملی کشور خود، به فینال قهرمانی اروپا مقابل فرانسه راه پیدا کرد. قهرمانی اروپا در سال‌ ۲۰۱۶ و لیگ ملت‌های یوفا در سال‌های ۲۰۱۸-۲۰۱۹ از افتخارت ملی تیم ملی پرتغال با حضور رونالدو است.

سبک بازی رونالدو

کریستیانو رونالدو در جوانی خود به عنوان بازیکنی لاغر اندام و تکنیکی شناخته می‌شد. با گذشت سال‌ها، رونالدو از نظر فیزیکی نیز به بازیکن قوی‌تری تبدیل شد. در واقع، او تبدیل به تهدیدی برای تیم‌های حریف شناخته شد. همچنین، تقریبا تا زمان بازی در یوونتوس میزان پاس کاری او بیشتر بود. اما در حال حاضر میزان پاس کاری او به میزان قابل توجهی کاهش داشته است.

زندگی شخصی رونالدو

کریستیانو فرزند نخست رونالدو، متولد ۱۷ ژوئن ۲۰۱۰ در آمریکا است. رونالدو هویت مادر فرزند اول خود را اعلام نکرده است. او حضانت کامل فرزندش را به عهده گرفته است.

رونالدو در سال ۲۰۱۶ رابطه‌ی خود را با جورجینا رودریگز علنی کرد. در ژوئن ۲۰۱۷، کریستیانو رونالدو و جورجینا از طریق رحم اجاره‌ای صاحب یک دو قلو (دختر و پسر) شدند. در نوامبر ۲۰۱۷ نیز رونالدو و رودریگز بار دیگر صاحب فرزند دختر شدند.

کریستیانو رونالدو

گوشه‌ای از موفقیت‌های کریستیانو رونالدو

  1. برنده‌ی‌ توپ طلای فیفا در سال‌های ۲۰۰۸، ۲۰۱۳، ۲۰۱۴، ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷
  2. بهترین بازیکن فیفا در سال ۲۰۰۸
  3. بهترین بازیکن مردان فیفا ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷
  4. بهترین بازیکن فصل لیگ برتر ۰۷-۲۰۰۶ و ۰۸-۲۰۰۷
  5. بهترین بازیکن سال سری A در ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰
  6. بهترین گلزن در ۲۱-۲۰۲۰
  7. بهترین جایزه ویژه فیفا ۲۰۲۱
کارل بنز

کارل بنز؛ پدر خودروسازی جهان

کارل بنز یک مخترع و مهندس آلمانی‌تبار بود که توانست نخستین اتومبیل جهان را تولید کند. او در قرن ۱۹ میلادی توانست یک سه چرخه دارای موتور بسازد که نخستین «درشکه بدون اسب» جهان بود. او نخستین موتور احتراق درونی را اختراع کرد و توانست صنعت حمل و نقل را برای همیشه متحول کند. اهداف و رویاهای او در ابتدا تمسخر و رد می‌شدند؛ اما او می‌توانست تصور کند که وسایل نقلیه دارای موتور تبدیل به ابزار اصلی حمل و نقل در جهان خواهند شد.

ماشین‌هایی که امروزه استفاده می‌شوند نیز هنوز به لطف اختراعات و نوآوری‌های کارل بنز کار می‌کنند و نام او نیز با کمپانی مرسدس بنز زنده نگه داشته می‌شود. در ادامه در compro مروری کوتاه بر زندگی و فعالیت‌های وی خواهیم داشت.

تولد و سال‌های نخستین زندگی فردریش بنز

کارل فردریش بنز در بیست و پنجم نوامبر سال ۱۸۴۴ در شهر مولبورگ آلمان، که امروزه کارلسروهه نامیه می‌شود، دیده به جهان گشود. او پدر خود را در سن دو سالگی در یک سانحه قطار از دست داد و تنها با مادرش در کارلسروهه به زندگی ادامه داد. علی‌رغم زندگی در فقر نسبی، مادر کارل همه تلاش خود را کرد تا پسرش از تحصیلات خوبی برخوردار باشد.

در آغاز، تحصیلات کارل بنز در زمینه قفل‌سازی متمرکز بود؛ اما به تدریج پا جای پای پدرش گذاشت و به سمت مهندسی لوکوموتیو رفت. او در سن ۱۵ سالگی در دانشگاه پلی‌تکنیک شهر خود ثبت نام کرد و در سال ۱۸۶۴، در سن ۱۹ سالگی با مدرک مهندسی مکانیک فارغ‌التحصیل شد. طی این سال‌ها، وقتی دوچرخه‌اش را می‌راند، شروع به تصور و خیال‌پردازی درباره وسیله نقلیه‌ای کرد که نوعی درشکه بدون اسب باشد.

پس از اتمام دوران تحصیلش، کارل بنز به مدت ۷ سال در چندین کمپانی مختلف به صورت حرفه‌ای آموزش دید. او ابتدا به مدت دو سال در یک کمپانی مهندسی مکانیک کار کرد. سپس، برای کار به عنوان طراح و نقشه کش در کمپانی Scales به Mannheim نقل مکان کرد. بعد از آن و در سال ۱۸۶۸ او به Pforzheim رفت تا برای یک کمپانی ساخت پل کار کند. در آخر نیز به وین رفت تا مدت کوتاهی را به کار در یک شرکت ساخت سازه‌های فلزی بگذراند.

کارل بنز

کارخانه بنز و نخستین اختراعات

در سال ۱۸۷۱، زمانی‌که کارل بنز ۲۷ ساله بود به همره August Ritter، یک کارگاه مکانیکی در شهر منهایم راه‌اندازی کرد. سال اول فعالیت این شرکت فاجعه به تمام معنا بود. شریک بنز شخصی غیر قابل اعتماد از آب درآمد و مقامات محلی، کسب و کار آن‌ها را توقیف کردند. در سال ۱۸۷۲، بنز با همسرش برتا ازدواج کرد و با حمایت وی و با استفاده از جهیزیه‌اش، سهم شریکش را خریداری کرد. او در سال ۱۸۸۳ این کمپانی را رها کرد و در همان سال، کمپانی بنز را پایه‌گذاری کرد. این کسب و کار ابتدا بر ساخت موتورهای ناترابردی یا موتورهای بخار ثابت تمرکز داشت؛ اما بنز همچنان به دنبال تحقق رویاهایش برای ساخت یک خودرو بود.

کارل بنز نخستین تلاش‌های خود را بر ساخت یک موتور دو زمانه معطوف کرد. اساس کار وی طراحی‌های نیکولاس اوتو برای ساخت موتورهای ۴ زمانه بود. او در ماه دسامبر سال ۱۸۷۸ موفق به ساخت این موتور شد و یک سال بعد از آن پتنت طراحی‌اش به ثبت رسید. خلاقیت بنز در ساخت موتورهای دو زمانه بعدها به استانداردی برای ساخت این دسته از موتورها تبدیل شد. کمی بعد از ثبت پتنت طراحی موتورها، او پتنت سیستم‌های مربوط به کنترل سرعت را ثبت کرد. پس از آن نیز سیستم احتراق با جرقه باتری، شمع، کاربراتور، کلاچ، سیستم تعویض دنده و رادیاتور آبی به لیست اختراعات بنز اضافه شد.

کارل بنز و ساخت اولین خودرو

نخستین موتور احتراق داخلی ساخته شده توسط کارل فردریش بنز به وسیله گازوئیل کار می‌کرد. همانطور که پیش از این نیز اشاره کردیم، علاقه او به دوچرخه‌سواری الهام‌بخش او برای ساخت یک وسیله نقلیه جدید بود. اولین طرح او برای این وسیله نقلیه یک سه‌چرخه بود. اتومبیل سه چرخه بنز که آن را موتور واگن نامید قادر به حمل دو نفر بود.

کارل بنز

در آن زمان مخترع دیگری نیز در تلاش بود تا نسخه خودش از یک «درشکه بدون اسب» را تولید کند. اما کارل بنز به خاطر و تفاوت و خلاقیت به کار رفته در آن توجهات بیشتری را به خود جلب کرد. مدلی از نخستین خودروی بنز برای فروش ارائه شد و نخستین خرید ان در ۱۸۸۸ رخ داد. به دنبال ساخت این خودروی سه چرخ، بنز شروع به ساخت یک نسخه چهار چرخ کرد.

طی سال‌های ۱۸۹۴ تا ۱۹۰۱، هزار و دویست خودروی چهار چرخ که به عنوان Velo شناخته می‌شدند، به تولید رسید. این محصول نخستین خودروی جهان بود که در چنین ابعادی تولید می‌شد. با این وجود، در دهه ۹۰ میلادی خودروهای بنز از تولیدات دیگر رقبا عقب ماندند. این خودروها با قیمتی کمتر و قدرت اسب بخار بیشتری در بازار موجود بودند. حدود سال ۱۹۰۳ کارل بنز کمپانی‌اش را ترک کرد تا به دنبال طراحی‌های جدیدی برود. او یک کسب و کار جدید تولید اتومبیل را با پسرانش آغاز کرد؛ اما در ۱۹۱۲ از مدیریت این کمپانی نیز کناره‌گیری کرد.

طراحی بنز و ارتقای آن

اگرچه اختراع بنز صنعت حمل و نقل و زندگی بسیاری ار افراد را متحول کرد؛ اما از همان ابتدا بی‌نقص یا موفق نبود. بسیاری از تماشاگرانی که مراحل آزمایشی را مشاهده می‌کردند به تصادفات و مشکلات خودرو که ناشی از دشواری در کنترل بودند می‌خندیدند. نخستین تست موفق محصول در تابستان ۱۸۸۶ در یک جاده عمومی انجام شد. یک سال بعد دومین مدل این خودرو با چندین تغییر و اصلاح تولید شد. سومین مدل نیز در سال ۱۸۸۷ و با چرخ‌هایی چوبی معرفی شد.

مشتریان اولیه خودروهای کارل بنز با مشکلات متعددی مواجه بودند. در آن زمان گازوئیل مانند امروزه در دسترس نبود و تنها در حجم کم و به عنوان یک محلول تمیزکننده در داروخانه‌ها به فروش می‌رسید. به علاوه، لازم بود موتورواگن‌های نخستین را هنگام بالا رفتن از تپه هل داد. همسر وی، برتا بنز که در آغاز نقش مهمی در تحقق رویاهای همسرش داشت، در رفع مشکلات فنی خودروها از جمله قدرت کم خودرو هنگام بالا رفتن ار تپه نیز نقش داشت. برتا در سفر مشهور خودش، اتومبیل را مسافت زیادی راند و به همسرش، کارل بنز پیشنهاد داد که یک چرخ دنده دیگر به ماشین اضافه کند.

کارل بنز

داستان این سفر معروف به ۵ آگوست ۱۸۸۸ بر می‌گردد. صبح آن روز برتا ماشین همسرش را برداشت و به همراه دو پسرش برای دیدن مادرش مسافتی ۱۰۶ کیلومتری از Mannheim تا Pforzheim را طی کرد. او در مسیر با چندین و پند مشکل فنی سر و کله زد و در نهایت موفقیتش در رسیدن به مقصد را با تلگرامی به کارل اطلاع داد.

گسترش کمپانی بنز

به دنبال ارتقای خودروها و افزایش تقاضای مردم برای خرید این محصول، کارل بنز کارخانه خود را گسترش داد. تعداد کارکنان کمپانی او در عرض ۹ سال از ۵۰ نفر به ۴۳۰ نفر رسید. اگرچه کمپانی‌های خودروسازی دیگری نیز به وجود آمده بودند؛ اما کمپانی بنز در قرن ۱۹ بزرگترین کارخانه  تولید اتومبیل در جهان بود. با ادامه رشد، بنز به یک شرکت سهامی تضامنی تبدیل شد.

اعضای اضافه شده به شرکت، پیشنهاد دادند بنز خودروهایی ارزان‌تر و مناسب تولید عمده طراحی کند. در نتیجه، کارل بنز خودروهای ویکتوریا را تولید کرد. ویکتوریتا قابل استفاده برای دو سرنشین بود و قدرتی معادل ۳ اسب بخار داشت. حداکثر سرعت این خودرو نیز ۱۱ مایل بر ساعت بود و توانست با فروش ۴۵ دستگاه به موفقیت برسد.

یک سال بعد و با بهبود طراحی، مدل Velo که پیش از این به آن اشاره کردیم وارد بازار شد. در نتیجه‌ی آن موفقیت چشمگیری را به دنبال داشت. این خودرو در نخستین مسابقه اتومبیل‌رانی نیز شرکت کرد. یک سال بعد، یعنی در سال ۱۸۹۵ نیز بنز نخستین کامیون جهان را تولید کرد.

کارل بنز

کارل بنز و مرسدس بنز

در سال۱۹۲۶  کمپانی بنز با یک کمپانی خودرو دیگر ادغام شد. این کمپانی که اکنون Daimler-Benz نام داشت، شروع به فروش خودروهای مرسدس بنز کرد. جالب است بدانید که دایملر در سال ۱۹۰۰ درگذشت و بنز و گوتلیب دایملر علی‌رغم زندگی در یک کشور و داشتن علایق مشابه هرگز با یکدیگر ملاقات نکردند. این دو کمپانی به صورت مجزا میزان تولید محصولات خود را به میزان قابل توجهی افزایش دادند؛ اما پس از اتمام جنگ جهانی اول با مشکل مواجه شدند.

دلیل این مشکل وضعیت اقتصادی نا به سامان آلمان پس از جنگ و لوکس به شمار آمدن خودرو بود. یکی از دلایل ادغام این دو شرکت نیز همین امر بود. به دنبال رکود اقتصادی و کاهش تولید و درآمد این دو شرکت، آن‌ها برای حفظ منافع مشترکشان با یکدیگر همکاری کردند.

زندگی شخصی کارل بنز

کارل و برتا در سال ۱۸۷۲ با یکدیگر ازواج کردند. حاصل این ازدواج ۵ فرزند به نام‌های یوجین، ریچارد، کلارا، تیلد و الن بود. افراد زیادی در آغاز راه بنز و تلاش‌های او برای ساخت بنز را مسخره می‌کردند و متعقد بودند تلاش او بی‌نتیجه است. با این وجود همسر وی همواره بنز را از نظر مادی و احساسی حمایت می‌کرد. بنز در خاطرات خود گفته است زمان‌هایی که من به سمت پرتگاه می‌رفتم تنها یک نفر کنار من ایستاده بود. آن شخص همسرم بود. شجاعت او بود که مرا قادر ساخت امیدی تازه پیدا کنم. به علاوه، بخش مهمی از افزایش توجه و محبوبیت خودروهای بنز پس از مسافرت موفق همسرش ایجاد شد.

سر انجام، کارل بنز پس از ۸۴ سال زندگی در چهارم آپریل سال ۱۹۲۹ دیده از جهان فرو بست.

مارک زاکربرگ

مارک زاکربرگ ؛ یکی از جوان‌ترین میلیاردرهای جهان

مارک زاکربرگ در حال حاضر یکی از نام آشناترین افراد موفق جهان است. او هم‌بنیان‌گذار شبکه اجتماعی فیسبوک است. این پروژه که از اتاق خوابگاه او در دانشگاه هاروارد آغاز شد، اکنون او را به یکی از جوانان میلیاردر جهان تبدیل کرده است. زاکربرگ از جمله افرادی است که تحصیلات دانشگاهی خود را به اتمام نرسانده است؛ چرا که می‌خواست با تمرکز بیشتری روی وب‌سایتش کار کند. فیسبوک که در آغاز تنها برای استفاده گروهی از دانشجویان طراحی شده بود رشدی عظیم را شاهد بود و تبدیل به بزرگترین پلتفرم شبکه اجتماعی شد. برای آشنایی بیشتر با زاکربرگ و زندگی او با ما همراه باشید.

کودکی و سال‌های جوانی

مارک زاکربرگ در چهاردهمین روز از ماه می سال ۱۹۸۴ در شهر نیویورک در خانواده‌ای مرفه و تحصیل‌کرده چشم به جهان گشود. پدر او ادوارد زاکربرگ یک کلینیک دندان‌پزشکی داشت و مادر او، کارن، به عنوان روانپزشک مشغول به کار بود. خانواده آن‌ها در مجموع ۴ فرزند به نام‌های مارک، رندی، دانا و اریل داشت. او از همان سنین جوانی به کامپیوتر علاقه نشان می‌داد. زاکربرگ اولین درس‌های خود درباره برنامه‌نویسی را از پدرش آموخت و سپس برنامه‌نویسی به نام David Newman به او آموزش می‌داد.

او هنگامی که ۱۲ ساله بود از Atari BASIC برای ساخت یک برنامه پیام‌رسانی به نام Zuckent استفاده کرد. پدر مارک زاکربرگ از این برنامه در مطبش استفاده کرد. بدین وسیله بخش پذیرش می‌توانست بدون نیاز به صدا کردن او از سمت دیگر اتاق، آمدن بیماران را به او اطلاع دهد. به علاوه، مارک و دوستانش محض تفریح یک بازی کامپیوتری ساختند. او درباره ساخته این بازی گفته است:«من چند دوست هنرمند داشتم. آن‌ها می‌آمدند و چیزهایی طراحی می‌کردند و من با آن‌ها بازی می‌ساختم».

مارک زاکربرگ

تحصیلات مارک زاکربرگ

والدین او که علاقه‌اش به کامپیوتر را دیده بودند، می‌خواستند این علاقه را حفظ کنند. به همین سبب آن‌ها David Newman را به عنوان معلم خصوصی او استخدام کردند تا هفته‌ای یک بار به خانه آن‌ها آمده و با مارک کار کند. به گفته Newman جلوتر بودن از این نابغه دشوار بود، مارک زاکربرگ در همین زمان در برخی از دوره‌های آموزشی دانشگاه در کالج Mercy شرکت می‌کرد. سپس زاکربرگ در مدرسه Philips Exeter Academy به تحصیل ادامه داد.

این مدرسه محلی انحصاری برای آموزش‌های پیش دانشگاهی در شهر نیو همپشایر است. او در این مدرسه در رشته شمشیربازی از خود استعداد نشان داد و کاپیتان تیم مدرسه‌اش شد. او همچنین در ادبیات بسیار موفق عمل کرد و در رشته ادبیات کلاسیک مدرک گرفت.

علاقه و اشتیاق زاکربرگ به کامپیوتر همچنان ادامه داشت. او روی توسعه و راه‌اندازی یک برنامه جدید کار می‌کرد. در حالی ‌که هنوز در دبیرستان تحصیل می‌کرد، توانست نسخه‌ای اولیه از نرم‌افزار موسیقی Pandora به نام Synapse بسازد. نرم افزار مارک زاکربرگ  نظر کمپانی‌های بزرگی را جذب کرد. چندین کمپانی از جمله AOL و Microsoft به خرید این نرم افزار علاقه داشتند . همچنین، تصمیم داشتند مارک را استخدام کنند. اما او پیشنهاد آن‌ها را رد کرد.

مارک زاکربرگ و دانشگاه

داستان انصراف زاکربرگ از دانشگاه یکی از حقایق درباره زندگی او است که به دفعات بیان شده است. او پس از فارغ‌التحصیلی از Exeter در سال ۲۰۰۲، در دانشگاه هاروارد ثبت نام کرد. او در سال دوم تحصیلات خود از دانشگاه انصراف داد. مارک  انصراف داد تا زمان خود را وقف کمپانی جدیدش یعنی فیسبوک بکند. در دوران دانشگاه خود، به عنوان سازنده ی نرم‌افزار آینده شناخته شده است. در همین زمان‌ها بود که او برنامه‌ای به نام CourseMatch را ساخت. این برنامه به دانشجویان کمک می‌کرد، دروس خود را بر اساس انتخاب دروس سایر کاربران انجام دهند.

مارک زاکربرگ

مارک زاکربرگ همچنین Facemash را ساخت. این برنامه عکس دو نفر از دانشجویان را مقایسه کرده است. برنامه‌ی Facemash به کاربران اجازه می‌داد به آن‌ها بر اساس زیبایی و جذابیتشان رأی بدهند. این برنامه محبوبیت زیادی در دانشگاه پیدا کرد؛ اما سپس بنا به تشخیص مدیریت دانشگاه نسبت به نامناسب بودن این برنامه، استفاده از آن خاتمه یافت.

با توجه به هیاهو و استقبال به وجود آمده برای دیگر پروژه‌های مارک زاکربرگ، ۳ نفر از دوستان او به نام‌های Divya Narendra، Cameron و Tyler Winklevoss از مارک زاکربرگ برای کار روی ایده جدیدی تقاضا کردند. این ایده، طراحی یک شبکه اجتماعی به نام Harvard Connection بود. این سایت از شبکه اطلاعات دانشجویان هاروارد استفاده می‌کرد تا یک وب‌سایت دوست‌یابی برای نخبگان هارواردی ایجاد کند. زاکربرگ در آغاز همکاری در این پروژه را قبول کرد؛ اما مدتی بعد از این کار کنار رفت تا روی شبکه اجتماعی خودش یعنی فیسبوک کار کند.

زاکربرگ و پایه‌گذاری فیسبوک

مارک و سه تن از دوستانش به نام داستین موسکوویتز، کریس هاگز و ادواردو ساورین  فیسبوک را ساختند. سایتی که به کاربران اجازه می‌داد پروفایل شخصی خود را بسازند، عکس آپلود کنند و با دیگر کاربران تعامل داشته باشند. مارک زاکربرگ و دوستانش، تا سال ۲۰۰۴ فیسبوک را از اتاقشان در خوابگاه اداره می‌کردند. در همان سال، مارک از دانشگاه انصراف داد و کمپانی را به کالیفرنیا انتقال داد. در پایان سال ۲۰۰۴، فیسبوک به یک میلیون کاربر رسیده بود.

مارک زاکربرگ

درس سال ۲۰۰۵، شرکت زاکربرگ کمک عظیمی از طرف شرکت سرمایه‌گذاری Accel Partners دریافت کرد. این کمپانی، ۱۲٫۷ میلیون دلار روی این شبکه اجتماعی سرمایه‌گذاری کرد. فیسبوک در آن زمان هنوز به دانشجویان هاروارد انحصار داشت. سپس آن‌ها به دیگر دانشگاه‌ها، دبیرستان‌ها و مدارس بین‌المللی نیز دسترسی دادند و با این کار تعداد کاربران آن‌ها به ۵٫۵ میلیون نفر رسید. این سایت همچنین، توجه کمپانی‌هایی که می‌خواستند در مراکز اجتماعی محبوب تبلیغ کنند را جلب کرد. مارک زاکربرگ پیشنهاد خرید فیسبوک توسط یاهو و MTV Networks را رد کرد و در عوض بر توسعه سایت تمرکز کرد.

نخستین مانع زاکربرگ

اگرچه به نظر میآمد زاکربرگ تنها به سمت جلو حرکت می‌کند؛ اما در سال ۲۰۰۶ او با اولین مانع بزرگ خود روبه‌رو شد. سازندگان Harvard Cinnection ادعا کردند که زاکربرگ ایده آن‌ها را دزدیده است و اصرار داشتند که او باید هزینه ضررهای تجاری آن‌ها را بپردازد. زاکربرگ می‌گفت که ایده‌های او و آن‌ها مربوط به دو شبکه اجتماعی کاملاً متفاوت هستند. پس از بررسی مدارک و سوابق شخصی زاکربرگ توسط وکلا، پیام‌های ارسالی او شرایط به ضرر او شد.

بر اساس پیام‌ها، ممکن بود که مارک زاکربرگ با سوء استفاده از دارایی‌های Harvard Connection اطلاعات شخصی کاربران فیسبوک را به دوستانش داده باشد. او بعدها به علت این پیام‌های مجرمانه عذرخواهی کرد. توافقی ۶۵ میلیون دلاری میان طرفین این شکایت شکل گرفت؛ اما این جریان حقوقی تا سال ۲۰۱۱ همچنان ادامه داشت.

عرضه سهام فیسبوک

در ماه می سال ۲۰۱۱، عرضه اولیه سهام فیسبوک انجام شد. به دنبال این امر ۱۶ میلیارد دلار پول فراهم شد و بزرگترین عرضه اولیه اینترنتی در طول تاریخ رقم خورد. البته پس از موفقیت عرضه اولیه، ارزش سهام فیسبوک افت کرد. در سال ۲۰۱۳، فیسبوک به لیست مجله Fortune راه پیدا کرد و مارک زاکربرگ، در سن ۲۸ سالگی، جوانترین مدیرعامل حاضر در این لیست بود.

مارک زاکربرگ

ثروت شخصی مارک زاکربرگ

در سال ۲۰۱۶ و به دنبال اتهامات مبنی بر استفاده از اطلاعات شخصی افراد که به فیسبوک وارد شد، سرعت رشد فیسبوک پایین آمد. در مجموع، سهام فیسبوک در اوایل سال ۲۰۱۸، به رکورد ۲۰۳٫۲ دلار رسید. این اوج ناگهانی سبب شد زاکربرگ با عبور از وارن بافت، در جایگاه سومین شخص ثروتمند جهان پس از جف بزوس و بیل‌ گیتس قرار بگیرد.

کمتر از یک ماه بعد، به علت افت ۱۹ درصدی سهام فیسبوک این شرایط تغییر کرد. در عرض یک روز حدود ۱۶ میلیارد دلار از ثروت شخصی زاکربرگ از بین رفت. اگرچه، سهام فیسبوک دوباره رشد کرد و مارک زاکربرگ همچنان یکی از ثروتمندترین افراد جهان است. بر اساس آخرین لیست منتشر شده توسط مجله Forbes در سال ۲۰۲۱، زاکربرگ پس از بیل گیتس و در جایگاه پنجم لیست قرار دارد.

زندگی شخصی زاکربرگ

زاکربرگ با Priscilla Chan ازدواج کرده است. او زنی چینی-آمریکایی و دانشجویی پزشکی در هاروارد بود. سال‌های متعددی از رابطه آن‌ها با یکدیگر می‌گذرد. این دو، یک روز پس از عرضه اولیه سهام فیسبوک با یکدیگر ازدواج کردند. مهمانان جشن ازدواج آن‌ها حدود ۱۰۰ نفر بودند و مراسم در خانه آن‌ها انجام شد. برخی از مهمانان تصور می‌گردند برای جشن فارغ‌التحصیلی Chan به آن‌جا دعوت شده اند؛ اما در عوض شاهد جشن ازدواج بودند. حاصل ازدواج مارک زاکربرگ دو دختر به نام‌های Max و August است. Max در نوامبر ۲۰۱۵ و August در آگوست ۲۰۱۷ به دنیا آمدند. این زوج خبر انتظار برای هر دو فرزندشان را در فیسبوک اعلام کردند.

مارک زاکربرگ

فعالیت‌های خیرخواهانه زاکربرگ

ثروت عظیم زاکربرگ به او اجازه داده است میلیون‌ها دلار را صرف فعالیت‌های خیریه بکند. برجسته‌ترین اقدام خیریه او مربوط به سال ۲۰۱۰ است. او در آن زمان ۱۰۰ میلیون دلار برای حفظ سیستم مدارس دولتی شهر Newak در نیوجرسی پرداخت کرد. در دسامبر ۲۰۱۰، او پیمانی به نام “Giving Pledge” را امضا کرد. او بدین‌وسیله متعهد شد که حداقل ۵۰ درصد از ثروت خود را در طول زندگی‌اش صرف امور خیریه بکند. علاوه بر مارک زاکربرگ افرادی مانند بیل گیتس، وارن بافت و جورج لوکاس نیز این پیمان را امضا کرده اند.

به علاوه، زاکربرگ و همسرش در نامه‌ای عمومی در فیسبوک اعلام کردند که آن‌ها ۹۹ درصد از سهام فیسبوک خود را برای امور خیریه صرف خواهند کرد. آن‌ها هدف خود از این کار را ایفای نقش در ایجاد دنیایی بهتر برای همه کودکان اعلام کردند. زاکربرگ یکی از موفق‌ترین افراد جهان است. پیشنهاد می‌کنیم حتما از توصیه‌های مارک در زندگی خود استفاده کنید. ما در مقاله‌ی ۷ مهارت زندگی که باید از مارک زاکربرگ بیاموزید به توصیه‌ها و تجارب این مرد جوان اشاره کرده‌ایم.

کرک کرکوریان

کرک کرکوریان؛ کارآفرین و سرمایه دار آمریکایی

کرک کرکوریان (Kirk Kerkorian) کارآفرین و سرمایه‌دار آمریکایی است. او توانست یک کسب و کار پروازهای چارتری که تنها یک هواپیما به ارزش ۵۰۰۰ دلار داشت را به سرمایه‌ای عظیم تبدیل کند. او در سال ۲۰۰۷ به عنوان بیست و ششمین فرد در لیست ۴۰۰ آمریکایی پولدار مجله Forbes قرار گرفت. در آن زمان سرمایه او حدود ۹ میلیارد دلار تخمین زده می‌شد. فعالیت‌های اقتصادی کرکوریان سر و صدای زیادی به پا کرد. چرا که معاملات عظیم او بر خلاف زندگی بی‌ سر و صدا و نرمالش بودند. او در صنایع عظیمی مانند فیلم‌سازی، هتل‌های لاس وگاس و اتومبیل‌سازی معاملات پر سودی را به ثمر رسانده است.

در این مطلب در compro سعی داریم خلاصه‌ای از زندگی، فعالیت‌ها و دستاوردهای این میلیاردر موفق را با شما به اشتراک بگذاریم.

کودکی و سال‌های جوانی کرک کرکوریان

کرکوریان در ۶ ژوئن ۱۹۱۷ در کالیفرنیای آمریکا دیده به جهان گشود. خانواده او اصالتی ارمنی داشتند. کرک چهارمین و کوچکترین فرزند خانواده بود. خانواده او برای فرار از نسل‌کشی ارمنیان توسط دولت عثمانی به آمریکا مهاجرت کردند. زبان نخستین او ارمنی بود و انگلیسی را سال‌ها بعد و عمدتاً در اجتماع آموخت. خانواده او به دلیل ضرر مالی ناشی از بحران اقتصادی، در سال ۱۹۲۱ به لس آنجلس نقل مکان کردند. پدر او فروشنده بود و کرک نیز به همراه او در بازارهای شهر کار می‌کرد.

در نوجوانی، او به علت مشکلات مالی از مدرسه انصراف داد و شروع به یادگیری بوکس نمود. پس از مدتی او مهارت لازم برای شرکت در مسابقات آماتور را کسب کرد. کرک کرکوریان با نام Rifle Right Kerkorian در مسابقات شرکت می‌کرد. سرانجام، او موفق به کسب جایزه قهرمانی Pacific در رده سبک وزن شد؛ اما زندگی مسیر متفاوتی برای کرک در نظر گرفته بود و مسیر شغلی و آینده او به کلی تغییر کرد.

کرک کرکوریان

علاقه او به هواپیما و صنایع هوانوردی خیلی زود جایگزین علاقه او به بوکس شد. پس از اینکه یکی از دوستانش او را برای پرواز با یک هواپیمای تک موتوره همراه خود برد، کرک کرکوریان به یادگیری پرواز و خلبانی علاقه‌مند شد. او با یک خلبان به نام فلورانس پانچو بارنس (Florence Pancho Barnes) صحبت کرد. فلورانس راضی شد در ازای انجام کارهایی مانند رسیدگی به گاوها در مزرعه، به کرک خلبانی بیاموزد. پس از مدتی او موفق به اخذ مدرک خلبانی شد.

کرک کرکوریان به عنوان خلبان

مهارت‌های خلبانی او سبب شد جایگاهی در نیروی هوایی کانادا در طول جنگ جهانی دوم به دست بیاورد. او مسئول رساندن هواپیماها از کانادا به اسکاتلند بود. این کار درآمد بسیار خوبی داشت. کرکوریان برای هر پرئاز ۱۰۰۰ دلار دریافت می‌کرد؛ اما میزان ریسک و خطرات این شغل هم بالا بود. او از این فرصت فوق‌العاده برای پس انداز پول استفاده کرد. زمانی که جنگ به پایان رسید، میزان پس‌انداز او به قدری رسیده بود که بتواند یک هواپیما بخرد.

او هواپیمایش را در سال ۱۹۴۵ خرید و شروع به ارائه خدمات چارتری کرد. در کنار این کار او گاهی به آموزش خلبانی نیز می‌پرداخت. کرک کرکوریان که اکنون وسیله حمل و نقل مناسبی داشت، اغلب به لاس وگاس می‌رفت. او علاقه‌مندان به قمار را بین لس آنجلس و لاس وگاس جا به ‌جا می‌کرد. خود کرک نیز از علاقه‌مندان به قمار و انجام بازی‌های مختلف در وگاس بود. در مدت کوتاهی، او به عنوان یک بازیکن بی‌قید شناخته شد که در یک بازی ده‌ها هزار دلار می‌باخت یا می‌برد.

کرک که به دنبال کسب درآمد بیشتری بود، یک خط هوایی چارتری کوچک را خریداری کرد. در آن زمان؛ یعنی در سال ۱۹۴۷، ارزش این ایرلاین ۶۰ هزار دلار بود. نام این ایرلاین Los Angeles Air Service بود. کرک کرکوریان پس از خریداری، نام آن را به Trans International Airline تغییر داد. به این ترتیب، او تبدیل به نخستی کارآفرین در زمینه ارائه خدمات پرواز چارتری شد. او پروازهای رفت و برگشتی به لاس وگاس را ارائه می‌داد و به مرور خدمات خود را به سراسر آمریکا و در نهایت به کشورهای مختلف گسترش داد.

کرک کرکوریان

این کسب و کار کرک تا سال ۱۹۶۸ ادامه داشت. تا اینکه او تصمیم گرفت ایرلاین خود را به مبلغ ۱۰۴ میلیون دلار به کمپانی Transamerica Corporation بفروشد. سال‌های فعالیت در این زمینه و در نهایت فروش بیزینس هواپیمایی، درآمد بسیاری را برای کرک کرکوریان به همراه داشت. فعالیت‌های اقتصادی وی به همینجا محدود نمی‌شد. برخی از دیگر کارهای او عبارت اند از خرید زمینی به ابعاد ۸۲ جریب (۳۳۱۸۴ متر مربع) و ساخت هتلی بین‌المللی که در زمان خودش بزرگترین هتل جهان بود.

کرک کرکوریان در لاس وگاس

همانگونه که پیش از این اشاره کردیم، کرکوریان زمان زیادی را در شهر لاس وگاس سپری می‌کرد. او از سود حاصل از فروش خط هوایی خود برای خرید زمینی وسیع در نزدیکی منطقه رو به رشد لاس وگاس استریپ، استفاده کرد. Caesars Palace این زمین را برای چندین سال متوالی از کرک اجاره کرد و سرانجام در سال ۱۹۶۸ این زمین را از او خرید. این معامله ۹ میلیون دلار پول برای کرکوریان به همراه داشت.

سپس او زمین دیگری به ابعاد ۸۲ جریب در Paradise Road لاس وگاس خریداری کرد. کرک کرکوریان در این محل یکی از نخستین هتل-کازینوهای خانوادگی لاس وگاس را احداث کرد. در این هتل سرگرمی‌ها و فعالیت‌هایی برای کودکان نیز ارائه می‌شد. برای فعالیت‌ها و سرگرمی‌های خانوادگی تخفیف ارائه می‌شد. این هتل میزبان اجراهای مشهوری از اشخاصی برجسته مانند الویس پرسلی و باربارا استرایسند بود.

یکی دیگر از اقدامات اقتصادی او در زمینه هتل‌ها، خرید هتل فلامینگو بود. بعدها او هر دو هتل خود را به مجموعه هتل‌های هیلتون فروخت. او از سود حاصل از فروش هتل‌ها برای خرید استودیوهای مترو گلدن مایر Metro-Goldwyn-Mayer)) استفاده کرد. این استودیو یکی از شناخته شده‌ترین شرکت‌های رسانه‌ای آمریکا است که احتمالاً آن را به نماد شیر غرانش می‌شناسید. کرک کرکوریان سپس هتل‌ و کازینوی مترو گلدن مایر (MGM) را افتتاح کرد.

این هتل بزرگترین در منطقه بود و هزارن نفر از سراسر جهان را به خود جذب می‌کرد. یک آتش ویران‌گر در این هتل سبب مرگ ۸۷ نفر و بسته شدن هتل برای چندین ماه شد. کمی پی از بازگشایی، کرکوریان این هتل را به قیمت تقریبی ۶۰۰ میلیون دلار به Bally Manufacturing فروخت.

کرک کرکوریان

کرکوریان به مرور یک هتل MGM جدید را در سال ۱۹۹۰ ساخت. این هتل بزرگتر و بهتر از هتل اول بود و سطح استاندارد هتل‌ها و کازینوهای ناحیه را بالا برد. کرک فعالیت‌های متعددی در این زمینه داشت و مکان‌های گران قیمت دیگری را نیز خرید و فروش کرد. برخی از این موارد عبارت اند از Mirage، the Bellagio، Monte Carlo و Treasure Island.

ورود کرک کرکوریان به صنعت خودروسازی

کرکوریان که تلاش داشت مالکیت شرکت خودروسازی کرایسلر (Chrysler) با لی لالوکا (Lee Iacocca) رئیس سابق این کمپانی آغاز به همکاری کرد. او تا جایی که امکان داشت سهام شرکت کرایسلر را خریداری کرد و از چندین تاکتیک مختلف برای افزایش ارزش سهام شرکت استفاده کرد. اعضای هیئت مدیره وارد عمل شدند تا مانع از دست رفتن بخش عمده سهام شرکت بر خلاف میلشان شوند. با این وجود، باز هم کرکوریان توانست با چند میلیارد دلار بیش‌تر از آنچه که داشت کناره‌گیری کند.

کرک کرکوریان که از کرایسلر جدا شده بود، حدود ۱۰ درصد از سهام جنرال موتورز (General Motors) را خریداری کرد. او به جنرال موتورز هشدار داد که امکان ادغام شرکت نیسان (Nissan) و رنو (Renault) وجود دارد. او پیشنهاد داد که آن‌ها با رئیس هیئت مدیره نیسان دیدار کنند. تقاضای او رد شد و کرکوریان تقریباً همه سهام جنرال موتورز خود را فروخت.

سر انجام در سال ۲۰۰۸ او سهام شرکت فورد را خرید. با سرمایه‌گذاری حدود ۱ میلیارد دلار توانست ۶ درصد از سهام این شرکت را به دست بیاورد. به دنبال مواجهه فورد با مشکلات اقتصادی، سرمایه‌گذاری کرکوریان حدود دو سوم از ارزش خود را از دست داد. پس از این موضوع کرک کرکوریان سهام خود را فروخت و از صنعت خودروسازی خداحافظی کرد.

کرک کرکوریان

فعالیت‌های خیریه

در سال ۱۹۸۸، یک زلزله عظیم در ارمنستان موجب مرگ هزاران نفر و نابودی تعداد بیشماری ساختمان در این کشور شد. کرکوریان که احساس وظیفه می‌کرد تصمیم گرفت به ارمنستان کمک کند. او سازمان Lincy را پایه‌گذاری کرد. این مؤسسه برای شهروندان ارمنی بسیاری که خانه خود را در زلزله از دست داده بودند، مسکن فراهم کرد. به علاوه، او هزینه بازسازی بسیاری از پل‌ها و جاده‌های تخریب شده در اثر زلزله را نیز پرداخت کرد.

پس از اتمام بازسای‌های مربوط به زلزله، کرک کرکوریان تصمیم گرفت از طریق مؤسسه خیریه خود برای بهبود زندگی ارمنیان تلاش کند. کمک‌های مالی او به بیمارستان‌ها، مدارس و مراکز تفریحی در تقریباً تمام شهرهای بزرگ ارمنستان ارسال شد. او در طول سال‌ها بیش از ۱ میلیارد دلار به ارمنستان کمک کرد.

در سال ۲۰۱۱ مؤسسه Lincy تمام دارایی ۲۰۰ میلیون دلاری خود را به UCLA منتقل کرد. این بودجه برای انجام پژوهش‌های پزشکی، بهبود برنامه‌های تحصیلی و دادن شانسی به دانش‌آموزان برای شرکت در پروژه‌های جهانی به کار می‌رود.

زندگی شخصی کرک کرکوریان

کرکوریان مجموعاً ۳ بار ازدواج کرده است. همسر اول او پس از قریب به ده سال زندگی مشترک به علت ترس از اینکه کرک به قمار معتاد شود از او جدا شد. ازدواج دوم او حدود ۳۰ سال دوام داشت و حاصل آن ۲ دختر بود. سومین و کوتاه‌ترین ازدواج او با یک بازیکن تنیس بود که حدود ۴۸ سال از کرکوریان جوان‌تر بود. این ازدواج ۲۸ روز به طول انجامید.

علاقه به ورزش نیز نقش مهمی در زندگی او دارد. حتی در هشتمین دهه زندگی کرک، دویدن و تنیس در زندگی او نقش دارد. کرک کرکوریان در سال ۲۰۱۵  و در سن ۹۸ سالگی در گذشت.

مارک کیوبن

مارک کیوبن ؛ کارآفرین و سرمایه گذار آمریکایی

مارک کیوبن (Mark Cuban) کار آفرین و سرمایه‌گذار معروف آمریکایی است. فعالیت‌های نخستین وی در حوزه بازی و سرگرمی‌های آنلاین بود. او در دهه ۹۰ میلادی ثروت خود را از طریق فروش MicroSolution  و Broadcast.com به دست آورد. سپس او تیم دالاس موریکس (Dallas Mavericks) در لیگ NBA را خریداری کرد. او همچنین به علت حضور در فیلم و سریال و برنامه‌های تلویزیونی، بین مردم شناخته شده است. در این مطلب در compro خلاصه‌ای از زندگی شخصی و فعالیت‌های حرفه‌ای او را بررسی می‌کنیم.

تولد و سال‌های نخستین زندگی مارک کیوبن

مارک (Mark Cuban) در ۳۱ جولای ۱۹۵۸ در پیتسبرگ پنسیلوانیا به دنیا آمد.  کودکی او کاملاً عادی و مانند هر کودک دیگری از طبقه متوسط جامعه بود. نورتون، پدر او تقریباً پنجاه سال در یک مغازه فروش روکش صندلی ماشین کار می‌کرد. مادر او نیز شغل ثابت و مشخصی نداشت و اغلب شغل خود را تغییر می‌داد. خانواده پدری او از روسیه به آمریکا مهاجرت کرده بودند. پدربزرگش از طریق فروش اجناس مختلف پشت کامیون خود مخارج زندگی را تأمین می‌کرد.

مارک مانند پدربزرگش به انجام معاملات مختلف علاقه نشانه می‌داد و به دنبال ساخت زندگی بهتری برای خودش بود. او از سنین پایین علاقه زیادی به ورزش، به ویژه بسکتبال، داشت. در سن ۱۲ سالگی مارک کیوبن برای جمع کردن پول خرید یک جفت کفش ورزشی، کیسه زباله فروخت. این اولین تجربه کیوبن در دنیای کسب و کار بود. در دبیرستان نیز او برای به دست آوردن پول هر کاری که از دستش بر می‌آمد، انجام می‌داد. او معمولاً این پول را از طریق فروش مهر و سکه به دست می‌آورد. روحیه تلاشگر او در کلاس درس هم مشاهده می‌شد.

مارک کیوبن

او در سومین سال دبیرستان خود، برای گذراندن چند کلاس روانشناسی در دانشگاه پیتزبورگ اقدام کرد. مارک سپس در همین دانشگاه به تحصیل مشغول شد. در ادامه مسیر تحصیلات دانشگاهی او به دانشگاه ایندیانا (Indiana University) انتقالی گرفت. درک او از عرضه و تقاضای بازار به فراتر از محیط کلاس گسترش پیدا کرد. مارک کیوبن که خودش هزینه دانشگاهش را پرداخت می‌کرد برای ادامه تحصیل به پول نیاز داشت. به همین دلیل او شروع به برگزاری کلاس‌های رقص کرد!

مسیر شغلی کیوبن

کیوبن (Mark Cuban) در سال ۱۹۸۱ با مدرک کارشناسی در رشته مدیریت کسب و کار فارق‌التحصیل شد. او که به دنبال شغل بود، به دالاس رفت. جایی که نخستین شغل او تصدی بار بود. به علاوه، او به عنوان فروشنده نرم‌افزار در “Your Buisiness Software” کار می‌کرد.  این کارآفرین موفق آمریکایی، قریب به یک سال بعد این شغل را رها کرده و بیزینس خود را راه‌اندازی کرد.

شرکت مارک، MicroSolution نام داشت. زمینه فعالیت این شرکت نوعی خدمات واسطه‌گری بین کمپانی‌های مختلف و خدمات نرم‌افزاری بود. این شرکت عملکرد موفقی داشت و یکی از بزرگ‌ترین مشتری‌های آن Perot Systems بود. مارک کیوبن در سال ۱۹۹۰ کمپانی خود را به قیمت ۶ میلیون دلار فروخت.

مارک کیوبن

تلاش و ثروت اندوزی وی به همین نقطه منحصر نشد. او احساس می‌کرد با گسترش و توسعه اینترنت دنیای جدیدی آغاز خواهد شد. در سال ۱۹۹۵ مارک با همکاری Todd Wagner ، سرویسی به نام AudioNet راه‌اندازی کردند. شکل‌گیری این سرویس ریشه در علاقه او به شنیدن آنلاین مسابقات بسکتبال داشت. این کمپانی علی‌رغم انتقاداتی که از آن می‌شد، توانست موفقیت خود را به اثبات برساند. مدتی بعد نام این سرویس به Broadcast.com تغییر داده شد.

در سال ۱۹۹۸ قیمت هر سهم Broadcast.com به ۲۰۰ دلار رسید. در ۱۹۹۹ حدود ۳۳۰ کارمند برای این استارتاپ کار می‌کردند. درآمد آن ها به ۱۳٫۵ میلیون دلار رسید. یاهو با پرداخت حدود ۶ میلیارد دلار، این سرویس را خریداری کرد.

خرید تیم دالاس موریکس (Dallas Maverics)

مارک کیوبن که از آغاز به ورزش بسکتبال علاقه داشت در سال ۲۰۰۰ تیم دالاس موریکس را به قیمت ۲۸۵ میلیون دلار خریداری کرد. اگرچه او اکنون بخشی از دنیای ورزش رویایی اش بود؛ اما تیم دالاس موریکس به هیچ وجه تیمی رویایی نبود. این تیم به علت تصمیمات نادرست و انتخاب بازیکنان ضعیف در شرایط خوبی نبود. مارک نسبت به تغییر این وضعیت اقدام کرد و اشتیاقش به خوبی پاسخ داده شد. به لطف او که بزرگترین مبلغ و مشوق این تیم بود، دالاس موریکس در سال ۲۰۰۶ به فینال NBA راه یافت. در سال ۲۰۱۱ نیز این تیم موفق شد بازی فینال را ببرد.

مارک کیوبن

به علاوه، مارک کیوبن یکی از معدود مالکان تیم بسکتبال است. او در بازی‌های تیمش شرکت کرده و در میان طرفداران می‌نشیند. او اولین مالک تیمی بود که بلاگ شخصی خود را راه‌اندازی کرد. در این بلاگ او دیدگاه‌های تکنیکی و نظراتش درباره NBA را منتشر می‌کرد. این بلاگ به محبوبیت بسیاری دست یافت و روزانه هزاران ایمیل دریافت می‌کرد.

مارک کیوبن و دنیای رسانه و فناوری

یکی دیگر از اقدامات کیوبن (Mark Cuban) خرید شبکه HDnet بود. او ریلتی شو (reality show) خود را آغاز کرد و در برنامه محبوب Shark Tank نیز سرمایه‌گذاری کرد. Shark Tank برنامه‌ای تلویزیونی در شبکه ABC آمریکا است. این برنامه مربوط به استارتاپ‌ها و دنیای کارآفرینی است. در این برنامه، بنیان‌گذاران استارتاپ‌ها حضور پیدا می‌کنند و ایده و روش کسب و کار خود را ارائه می‌دهند. این افراد سپس باید به سوالات داوران مسابقه (Sharks) پاسخ داده و برای دریافت سرمایه از آن‌ها تلاش کنند.

کیوبن در استارتاپ‌های مختلف این برنامه سرمایه‌گذاری کرده است. از زمان پیوستن مارک کیوبن ، این مجموعه تلویزیون رشد قابل توجهی پیدا کرد و موفق به کسب چندین جایزه شد. در حال حاضر او دومین سرمایه‌گذار ثروتمند این برنامه، با حدود ۳٫۷ میلیارد دلار سرمایه است.

مارک کیوبن

در راستای ادامه فعالیت‌هایش او وارد دنیای تولید فیلم و سریال شد. او مجموعه Landmark Theatres و کمپانی Magnolia Pictures را در سال ۲۰۰۳ خریداری کرد. او به عنوان مدیر تولید فیلم‌هایی مانندGoodnight and Good Luck (۲۰۰۵)  وAkeelah and the Bee (۲۰۰۶)  نیز فعالیت کرد. او همچنین در سریال تلویزیونی محبوب Entourage and The League حضور پیدا کرد.

فعالیت‌های مارک کیوبن در دنیای رسانه و فناوری متعدد اند. یکی از ابعاد مهم فعالیت‌های وی ترکیب دنیای رسانه و فناوری بود. یکی از سرمایه‌گذاری‌های برجسته او سرویس Sharesleuth بود. فعالیت این سرویس در زمینه بررسی و کشف کلاهبرداری یا اطلاعات نادرست شرکت‌های سهامی عام بود. او تلاش داشت در این سرویس، ژورنالیسم آنلاین را به درآمدزایی برساند. او همچنین یک کتاب الکترونیکی منتشر کرده است. این کتاب در زمینه کسب و کار بوده و How to Win at the Sport of Business: If I Can Do It, You Can Do It.” نام دارد.

در سال ۲۰۱۴، با راه‌اندازی یک شبکه اجتماعی به نام Cyber Dust در صدر ترندهای تکنولوژی قرار گرفت. مارک کیوبن همچنین مالک IceRocket، موتور جست و جوی مخصوص بلاگ‌ها است. کیوبن در سرویس‌های RedSwoosh و Weblogs Inc نیز سرمایه‌گذاری کرد؛ اما سپس آن‌ها را فروخت. سرمایه‌گذاری در شرکت Brondell نیز از جمله فعالیت‌های او خارج از دنیای سرویس‌های استارتاپی آنلاین است.

مارک کیوبن

مناقشات و درگیری‌های مارک کیوبن

کیوبن عموماً نظرات شخصی خود را بی ‌پرده بیان می‌کند. او به دلیل اظهار نظرهای بی‌پروایانه خود با چالش‌های متعددی رو به رو شد. یکی از این اظهارات جنجالی درباره داوران لیگ بود و اینکه آن‌ها حتی توانایی مدیریت فروشگاه بستنی Dairy Queen را هم ندارند. به دنبال این موضوع، او یک روز در این فروشگاه بستنی فعالیت کرد. درگیری او با داوران، مربی‌ها و بازیکنان تیم حریف منجر به جریمه‌هایی نیز شدند.

زندگی شخصی مارک کیوبن

مارک را می‌توان به عنوان یک میلیاردر خود ساخته معرفی کرد. او سرمایه‌گذاری‌های خود را در زمینه‌های متنوعی انجام داده است. حیطه این سرمایه‌گذاری‌ها از استارتاپ‌های تکنولوژی تا صنایع توزیع فیلم گسترده شده اند. میلیونر و کارآفرین آمریکایی در حال حاضر ۶۳ سال سن دارد. او در سال ۲۰۰۲ با تیفانی استوارت (Tiffany Stewart) در باربادوس ازدواج کرد. حاصل این ازدواج سه فرزند به نام‌های Alexus Sofia، Alyssa و Jake است. او و خانواده‌اش در خانه‌ای ۲۲۰۰ متری در دالاس تگزاس زندگی می‌کنند. در سال ۲۰۲۰ ارزش خالص او حدود ۴٫۳ میلیارد دلار تخمین زده شد.

در سال ۱۹۹۹ او ۴۰ میلیون دلار برای خرید یک جت شخصی گلف استریم هزینه کرد. این خرید موجب ثبت رکوردی در کتاب گینس به عنوان بزرگترین خرید یک مرحله‌ای در دنیای تجارت شد.

مارک کیوبن

مارک کیوبن در فعالیت‌های خیریه متعددی نیز دست داشته است. در سال ۲۰۱۲ او با کمک مالی به یک سازمان غیر انتفاعی به نام Electronic Frontier Foundation حمایت خود از فعالیت‌های آن‌ها را نشان داد. مؤسسه او برنامه‌ای به نام Fallen Patriot Fund را راه‌اندازی کرد. هدف از این کار حمایت از خانواده‌های نظامیان آمریکایی بود که در جنگ عراق مجروح یا کشته شده بودند. در سال ۲۰۱۵ نیز او یک مرکز تکنولوژی و زمین بسکتبال در دانشگاه ایندیانا (Indiana University) در بلومینگتون(Bloomington)  تأسیس کرد.

مارک کیوبن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نیز شرکت کرد. کیوبن در مبارزات انتخابی خود ادعا کرد، قادر است هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ را شکست دهد. سپس، این میلیاردر آمریکایی از نامزدی کلینتون حمایت کرد. در سال ۲۰۲۰ با حضور جو بایدن به عنوان رقیب دموکرات دونالد ترامپ نیز، کیوبن بار دیگر اعلام کرد که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت می‌کند. به اعتقاد او بایدن نامزدی قدرتمند برای ریاست جمهوری نبود. اگرچه او در این انتخابات شرکت نکرد؛ اما شایعاتی مبنی بر اقدام او برای دوره بعدی ریاست جمهوری وجود دارد.

النا باتورینا

النا باتورینا؛ ثروتمندترین زن روسیه

النا باتورینا (Elena Baturina) از جمله زنان میلیاردری است که با ثروت خود ساخته خود در لیست ثروتمندان جهان قرار گرفته است. در سال ۲۰۱۲ او به عنوان سیصد و چهل دومین شخص ثروتمند جهان و ثروتمندترین زن روسیه شناخته شد. در حال حاضر او دارای چندین هتل و املاک در اروپا و آمریکا است و در زمینه انرژی‌های تجدید پذیر نیز سرمایه گذاری می‌کند. در compro با النا و زندگی او آشنا خواهید شد.

سال‌های نخستین زندگی و خانواده باتورینا

النا باتورینا (Elena Baturina) در ۸ مارچ ۱۹۶۳ در مسکو متولد شد. پدر و مادر وی هردو در کارخانه‌ای مشغول به کار بودند. او نیز پس از اتمام دبیرستان به عنوان تکنسین طراحی در کارخانه فرزر مشغول به کار شد. او یک سال و نیم به این کار مشغول بود. النا سپس به دانشگاه رفت و در سال ۱۸۹۶ فارق‌التحصیل شد.

زندگی شخصی

اطلاعات خاصی از زندگی شخصی النا باتورینا پیش از ازدواج او وجود ندارد. او با یوری لوژکوف (Yuri Luzhkov) شهردار مسکو ازدواج کرد. او در حال حاضر با همسر و دو دخترش در لندن زندگی می‌کند. عده‌ای متعقد اند رشد سریع شرکت باتورینا به لطف همسرش میسر شد. لوژکوف نیز به جرم یافتن قراردادهای شهرسازی برای همسرش محکوم شد. یکی از این مسائل جنجال برانگیز، قرارداد ساخت ۸۵ هزار صندلی برای استادیوم لوژینکی بود. البته باتورینا ادعا کرد او به علت پیشنهاد قیمتی پایین‌تر از رقبا موفق به دریافت این قرارداد شده است.

النا باتورینا

در ۲۰۰۷ برادر النا باتورینا که در آغاز شرکتInteco  را با او تأسیس کرد از کمپانی خواهرش شکایت کرد؛ اما در دادگاه شکست خورد. در سال ۲۰۱۰ و با استعفای یوری لوژکوف از منصب شهرداری، النا و دخترانش کشور را ترک کردند. او اکنون ۵۸ سال دارد و در لندن زندگی می‌کند. . ارزش خانه محل زندگی او که در نزدیکی Holland Park واقع شده است، در سال ۲۰۱۸ حداقل ۲۵ میلیون یورو محاسبه شد. در حال حاضر، النا به شغل هتلداری و سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدید پذیر مشغول است

سرگرمی‌ها و علایق النا باتورینا

النا علاقه بسیاری به اسب سواری دارد و مبلغ قابل توجهی را در ورزش سوارکاری در روسیه سرمایه‌گذاری کرده است. او معتقد است که باید برای دیدن نحوه عملکرد یک مرد در تیم او را سوار بر اسب ببینید. از نحوه سوارکاری فرد مشخص است آیا او یک رهبر خواهد شد یا نه. آیا فردی دیکتاتور است یا با دیگران سازش می‌کند.او به اسکی نیز علاقه وافری دارد و از گلف بازی کردن با همسرش لذت می‌برد.

علاوه بر فعالیت‌های ورزشی، جمع‌آوری عکس‌ها، آثار هنری و اتومبیل‌های کلاسیک از علایق النا است. او ادعا می‌کند که مالک بزرگترین کلکسیون شخصی پرسلان است. در سال ۲۰۱۱، باتورینا ۴۰ قطعه هنری از کلکسیون خود را به موزه‌ای در مسکو اهدا کرد.

مسیر شغلی النا باتورینا

او در طول سالیان چندین بار شغل خود را تغییر داد. همانگونه که پیش از این ذکر شد باتورینا در سال‌های ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۲ به عنوان تکنسین طراحی کار می‌کرد. سپس از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۹ به عنوان محقق در مؤسسه مسائل اقتصادی در مجمع توسعه اقتصاد ملی به فعالیت مشغول بود. در ۱۹۸۹ او به فعالیت‌هایی در زمینه کسب و کار شخصی مشغول شد. از ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴ به عنوان مدیر و تا ۲۰۱۱ به عنوان رئیس Inteco فعالیت کرد.

النا باتورینا

Elana Baturina به همراه برادر بزرگترش Victor در سال ۱۹۸۹ اولین کسب و کار خود را راه‌اندازی کرد. این شرکت در زمینه نرم‌افزار و سخت‌افزارهای کامپیوتری فعالیت می‌کرد. در ۱۹۹۱ النا باتورینا شرکت خود به نام Inteco را پایه‌گذاری کرد. تمرکز فعالیت‌های این شرکت در زمینه ساخت و ساز بود؛ اما به عنوان یک بیزینس در زمینه پلاستیک شروع به کار کرد.

شرکت اینتکو در سال ۱۹۹۴ یک کارخانه پلاستیک سازی را خرید و ۴ سال بعد نیز قرارداد تولید ۸۵ هزار صندلی برای بزرگترین استادیوم روسیه را برنده شد. در میانه دهه ۹۰ این شرکت وارد فعالیت‌های ساختمان‌سازی شد. عمده فعالیت آن‌ها در زمینه ساخت مواد و فناوری‌هایی برای ظاهر ساختمان، سیمان، آجر، معماری و معاملات املاک بود.

النا باتورینا در سال‌های آینده این شرکت به رشد و فعالیت خود ادامه داد. Inteco یکی از برترین کارخانه‌های فعال در زمینه ساخت خانه بود. این شرکت زمانی ۲۰ درصد از تمامی ساخت و سازهای مسکو را در اختیار داشت. با رشد افزایش سرمایه، این کمپانی چندین شرکت دیگر از جمله شرکت‌های تولید سیمان را خریداری کرد. در سال ۲۰۰۷ درآمد کمپانی النا به ۱ میلیارد دلار رسید. پس از استعفای همسرش، او دست به فروش دارایی‌هایش در روسیه زد. او شرکت Inteco را نیز فروخت. مبلغ این معامله آشکار نشد؛ اما با توجه ارزش بازار و پروژه‌های این شرکت مبلغ معامله ۱٫۲ میلیون دلار تخمین زده می‌شود.

هتلداری النا باتورینا

ساخت اولین مورد از هتل‌های زنجیره‌ای در اتریش انجام شد. این هتل محل رسمی برگزاری مراسم بین‌المللی اهدای جوایز روزنامه‌نگاری شد. یکی دیگر از هتل‌های النا در سن‌پترزبورگ روسیه افتتاح شد و چندین جایزه معماری دریافت کرد. خرید هتل موریسون (Morrison) در ایرلند نیز یکی از سرمایه‌گذاری‌های این زن ثروتمند است. هتل Quisisana Palace یک ساختمان بازسازی شده از قرن ۱۹ است که به هتل تغییر کاربری پیدا کرده است. این هتل در سال ۲۰۱۴ جایزه هتل برتر سال را دریافت کرد و از جمله هتل‌های لوکس و کوچک جهان است.

النا باتورینا

انرژی‌های تجدید پذیر

تیم سرمایه‌گذاری النا باتورینا در سال ۲۰۱۴ پروژه‌هایی برای تولید، استفاده و توسعه انرژی‌های تجدید پذیر در اروپا را آغاز کردند. ساخت و بهره‌برداری از پارک‌های خورشیدی در جنوب و جنوب شرق اروپا از جمله فعالیت‌های این تیم در این زمینه است. ساخت اولین کمپانی خدمات انرژی در قبرس نیز از جمله اقدامات مهم باتورینا در زمینه انرژی‌های تجدید پذیر است.

 جوایز و افتخارات باتورینا

النا در طول زندگی کاری خود موفق به کسب جوایز و افتخارات متعددی نیز شده است. نخستین جایزه این زن موفق به سال ۲۰۰۳ باز می‌گردد. النا باتورینا در این سال جایزه دولت روسیه برای علم و فناوری را دریافت کرد. کمپانی Inteco و پروژه‌های موفق آن نیز موفق به کسب جوایز بسیاری شده اند. برخی از این جوایز عبارت اند از جایزه برنامه‌ریزی معماری و طراحی در ۲۰۰۸، جایزه ملی ساخت و ساز و املاک در ۲۰۰۸، جایزه بین‌المللی ساخت و ساز در ۲۰۱۱ در فرانسه و جایزه بین‌المللی فناوری کیفیت در مادرید در سال ۲۰۱۰٫

فعالیت‌های خیریه

شرکت خیریه باتورینا به نام پاتریوت، بر ساخت خانه‌هایی با قیمت مناسب برای اکثریت جامعه تمرکز دارد. علاوه بر این، باتورینا یکی از اولین رهبران کسب و کار بود که از قربانیان آتش در منطقه Tula حمایت کرد. کمپانی النا باتورینا به صورت کامل اسپانسر ساخت یک دانشکده پرستاری نیز بوده است. باتورینا با خطاب قراردادن دیگر مدیران کمپانی‌های ساخت و ساز از آن‌ها خواست تا فعالیت‌های مشابهی را ادامه دهند.

النا مؤسس خیریه Noosphere نیز هست. هدف این خیریه حمایت از تحصیل و ارتقای رواداری در جامعه است. این مؤسسه دوره‌های آموزشی، مراکز اطلاعات و تفریح و کمک‌هزینه‌های تحصیلی را فراهم می‌کند.

النا باتورینا

ثروت شخصی

بر اساس گزارشی از مجله فوربز در سال ۲۰۲۰، عنوان ثروتمندترین زن روسیه به Tayana Bakalchuk با ارزش خالص ۱٫۴ میلیارد دلار تعلق گرفته است. تا پیش از این و در سال ۲۰۱۹، النا برای چهاردهمین سال متوالی، عنوان ثروتمندترین زن روسیه را دریافت کرد. در سال ۲۰۱۸، او علاوه نه تنها ثروتمندترین زن روسیه؛ بلکه تنها زن میلیاردر این کشور نیز اعلام شد.

در لیست مجله Forbes، النا باتورینا تنها زن میلیاردر خودساخته و کارآفرین در عرصه ساختمان‌سازی است. او در میان ۶۵ زن میلیاردری که ثروتشان کاملاً خودساخته است، جایگاه ۵۵ را دارد. این در حالی است که از میان ۲۲۷ زن میلیاردر لیست این مجله، ۷۵ درصد افراد ارثیه خانوادگی داشته اند. در سال ۲۰۱۹ ثروت او ۱٫۲ میلیارد دلار بود.

سرمایه و ثروت او در زمینه‌های متعددی گسترده شده است. این موارد عبارت اند از هتل‌هایی در منطقه توریستی Sochi، هتلی در دوبلین، یک مؤسسه خصوصی در اتریش، چند هتل در اتریش و جمهوری چک، ۷۲ هزار هکتار زمین کشاورزی و یک کارخانه تولید شیر تغلیظ شده.

النا باتورینا :«پول مانند سیمان در ساختمان‌سازی است. پول هدف نیست بلکه وسیله‌ای برای رسیدن به هدف است، فرصتی است برای انجام کارهایی که می‌خواهید به انجام برسانید.»

میشل اوباما

میشل اوباما بانوی اول سابق آمریکا

میشل اوباما، وکیل و نویسنده ای است که از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷ بانوی اول ایالات متحده بود. او همسر باراک اوباما، چهل و چهارمین رئیس جمهور آمریکا است. میشل به عنوان بانوی اول آمریکا، توجه خود را بر مسائل اجتماعی مانند فقر، زندگی سالم و تحصیل متمرکز کرد. او قبل از ایفای نقش به عنوان بانوی اول، وکیل، مدیر شهر شیکاگو و کارشناس روابط عمومی بود.

دوران کودکی

میشل در ۱۷ ژانویه ۱۹۶۴ در شیکاگو متولد شد. پدر میشل، فریزر رابیسون، از کارکنان تصفیه خانه آب بود. مادرش، ماریان، در اشپیگل (Spiegel) منشی بود؛ اما بعد از مدتی  تصمیم گرفت در خانه بماند تا میشل و برادرش، کریگ را بزرگ کند.

خانواده رابیسون در یک خانه ییلاقی کوچک در ناحیه جنوبی شیکاگو زندگی می کردند. آن ها با استفاده از ملحفه، اتاق نشیمن کوچکشان را تقسیم کرده بودند و در آنجا می خوابیدند. خانواده رابیسون، خانواده ای صمیمی بودند. معمولا وعده های غذایی خود را با هم تقسیم می کردند و سرگرمی‌شان کتاب خواندن بود.

تحصیلات

میشل و برادرش که با تاکید بر یادگیری، بزرگ شده بودند، در چهار سالگی خواندن را در خانه آموختند. در کلاس ششم، میشل در مدرسه زبان فرانسه را آموخت و خیلی سریع دوره های زیست شناسی را گذراند. میشل اوباما در دبیرستان Whitney M. Young Magnet که اولین دبیرستان شهر برای دانش آموزان با استعداد بود، شرکت کرد. در آنجا، در کنار سایر فعالیت های تحصیلی خود، به عنوان خزانه دار دولت دانش آموزشی مشغول به کار شد. او در سال ۱۹۸۱، از مدرسه به عنوان Salutatorian فارغ التحصیل شد.

میشل با پیروی از برادر بزرگترش در دانشگاه پرینستون مشغول به تحصیل شد و در سال ۱۹۸۵ مدرک کارشناسی خود را در رشته جامعه شناسی دریافت کرد. او در دانشکده حقوق هاروارد در رشته حقوق به ادامه تحصیل پرداخت و در آن زمان در تظاهراتی که خواستار ثبت نام و استخدام بیشتر دانشجویان و اساتید اقلیت بود، شرکت کرد. وی در سال ۱۹۸۸ موفق به اخذ مدرک دکتری شد.

حرفه وکالت و خدمت میشل به جامعه

پس از فارغ التحصیلی از دانشکده حقوق در سال ۱۹۸۸، میشل در شعبه شیکاگو در شرکت سیدلی آستین در زمینه بازاریابی و مالکیت معنوی کار کرد. سپس در سال ۱۹۹۱، به عنوان دستیار شهردار، ریچارد دالی، و سپس به عنوان کمیسر برنامه ریزی و توسعه شهر شیکاگو مشغول به کار شد. در سال ۱۹۹۶، میشل اوباما به عنوان دانشیار خدمات دانشجویی به دانشگاه شیکاگو پیوست و اولین برنامه خدمات اجتماعی مدرسه را توسعه داد. از سال ۲۰۰۲، او برای بیمارستان های دانشگاه شیکاگو، به عنوان مدیر اجرایی روابط اجتماعی و امور خارجی کار می کرد.

در می ۲۰۰۵، میشل به عنوان معاون رئیس جمهور در امور اجتماعی و امور خارجه در مرکز پزشکی دانشگاه شیکاگو منصوب شد؛ جایی که تا مدت کوتاهی قبل از مراسم تحلیف همسرش به عنوان رئیس جمهور به صورت پاره وقت کار می کرد. او همچنین عضو هیئت مدیره شورای معتبر شیکاگو در امور بین المللی بود.

میشل اوباما

ازدواج با باراک اوباما

میشل و باراک در سال ۱۹۸۹، برای اولین بار در محل کار میشل یکدیگر را ملاقات کردند. در آن زمان میشل به عنوان وکیل در شرکت سیدلی آستین شیکاگو مشغول به کار بود. همسر او، باراک، کارآموزی بود که میشل به عنوان مشاور به او اختصاص داده شده بود.

در ابتدا، میشل از ملاقات با باراک امتناع کرد؛ زیرا معتقد بود که رابطه کاری آن ها این رابطه عاشقانه را نامناسب می کند. اما سرانجام تسلیم شد و این زوج خیلی زود عاشق هم شدند. باراک پس از دو سال آشنایی، از میشل خاستگاری کرد. میشل اوباما و باراک در ۳ اکتبر ۱۹۹۲ در کلیسای ترینیتی یونایتد مسیح ازدواج کردند.

تبلیغات برای رئیس جمهور اوباما

میشل برای اولین بار، در حالی که در کنار شوهرش بود که در کنگره ملی دموکرات ها در سال ۲۰۰۴ سخنرانی مهمی داشت، توجه مخاطبان ملی را جلب کرد. باراک در نوامبر همان سال به عنوان سناتور آمریکایی از ایلینوی انتخاب شد.

در سال ۲۰۰۷، میشل کار حرفه ای خود را به خاطر انجام وظایف خانوادگی و انتخاباتی، در دوران نامزدی باراک برای نامزدی دموکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری کاهش داد. در نهایت، باراک نامزد انتخابات شد و به عنوان چهل و چهارمین رئیس جمهور ایالات متحده برگزیده شد.

هنگاهی که شوهرش در سال ۲۰۱۲ به دنبال انتخاب مجدد بود و در رقابت سختی با میت رامنی، نامزد جمهوری خواهان ریاست جمهوری قرار گرفت، میشل اوباما با جدیت به نیابت از او مبارزه کرد. او به سراسر کشور سفر کرد، سخنرانی کرد و در مراسم های عمومی ظاهر شد.

در ۶ نوامبر ۲۰۱۲ باراک برای دومین بار به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده انتخاب شد. پس از پذیرش شکست میت رامنی، میشل همسر خود را به همراه دو دختر خود، مالیا و ساشا، بر روی صحنه در محل مک کورمیک در شیکاگو، جایی که پرزیدنت اوباما سخنرانی پیروزی خود را ایراد کرد، همراهی کرد.

میشل اوباما

سخنرانی های قابل توجه

میشل در طول دوران حرفه ای خود چندین سخنرانی قدرتمند داشته است. چند مورد از مهم ترین آن ها عبارت اند از :

کنوانسیون ملی دموکراتیک ۲۰۱۲ (۴ سپتامبر ۲۰۱۲)

در سپتامبر ۲۰۱۲، میشل اوباما سخنرانی قابل توجهی در کنوانسیون ملی دموکرات ها ایراد کرد. او گفت: “هر روز، افرادی که ملاقات می کنم به من انگیزه می دهند. هر روز باعث افتخار من می شوند. هر روز به من یادآوری می کنند که چقدر خوشبخت هستیم که در بزرگ ترین ملت روی زمین زندگی می کنیم. خدمت به عنوان بانوی اول شما یک افتخار و یک امتیاز برای من است.”

کنوانسیون ملی دموکراتیک ۲۰۱۶ (۲۵ ژوئیه ۲۰۱۶)

در ژوئیه ۲۰۱۶، میشل در حمایت از بانوی اول سابق، سناتور و وزیر امور خارجه، هیلاری کلینتون، مبارزه کرد. کلینتون نامزد رسمی دموکرات ها برای ریاست جمهوری امریکا و اولین زن در ایالات متحده بود که نامزد یک حزب سیاسی بزرگ در انتخابات ریاست جمهوری شد. میشل به مبارزات خود برای کلینتون ادامه داد. او به شدت علیه کمپین دونالد ترامپ، نامزد جمهوری خواهان که در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد، صحبت کرد.

آخرین سخنرانی به عنوان بانوی اول (۱۳ ژامویه ۲۰۱۷)

در ۱۳ ژانویه ۲۰۱۷، میشل اوباما آخرین سخنرانی خود را به عنوان بانوی اول در کاخ سفید ایراد کرد و گفت: “اولین بانوی شما بودن بزرگترین افتخار زندگی من بوده است و امیدوارم باعث افتخار شما شده باشم.”

در لحظه ای احساسی، او خطاب به جوانان آمریکایی گفت: “من می خواهم جوانان ما بدانند که آن ها اهمیت دارند. پس نترسید. جوانان، من را می شنوید؟ نترسید. متمرکز باشید. مصمم باشید. امیدوار باشید. توانمند شوید. خود را با آموزش خوب توانمند کنید. سپس از این آموزش برای ساختن کشوری شایسته و بی حد و مرز خود استفاده کنید. با امید مثال بزنید و هیچگاه نترسید.”

فعالیت های میشل اوباما به عنوان بانوی اول

میشل به عنوان بانوی اول ایالات متحده توجه خود را بر موضوعاتی مانند حمایت از خانواده های نظامی، کمک به زنان کارگر برای ایجاد تعادل بین شغل و خانواده و تشویق خدمات ملی متمرکز کرد.

داوطلب شدن

در اولین سال ریاست جمهوری اوباما، میشل و باراک داوطلبانه در پناهگاه های بی خانمان و آشپزخانه ها در منطقه واشنگتن دی سی کار کردند. میشل همچنین در مدارس دولتی ظاهر شد و بر اهمیت آموزش و کار داوطلبانه تاکید کرد.

میشل اوباما

غذای ارگانیک

میشل اوباما که از رژیم غذایی و سلامت خانواده خود آگاه بود، از جنبش غذاهای ارگانیک حمایت کرد. او به آشپزخانه های کاخ سفید دستور داد غذای ارگانیک برای مهمانان و خانواده اش تهیه کنند.

در مارس ۲۰۰۹، میشل با ۲۳ دانش آموز کلاس پنجم یک مدرسه محلی در واشنگتن دی سی کار کرد تا باغی به وسعت ۱۱۰۰ فوت مربع از سبزیجات تازه کاشته و کندوهای زنبور عسل را در چمن های کاخ سفید نصب کند. او همچنین تلاش برای مبارزه با چاقی کودکان را در سرلوحه برنامه خود قرار داد.

ابتکارات زندگی سالم

میشل در تمام دوران خود به عنوان بانوی اول متعهد به اهداف سلامتی بود. در سال ۲۰۱۲، او برنامه تناسب اندام جدیدی را برای بچه ها اعلام کرد. او همراه با تیم المپیک ایالات متحده و سایر سازمان های ورزشی، تلاش کرد تا جوانان را به ورزش ترغیب کنند.

میشل اوباما کتابی را به عنوان بخشی از ماموریت خود برای ترویج تغذیه سالم منتشر کرد. او به رویترز گفت که این کتاب را فرصتی می داند تا به خوانندگان کمک کند تا بفهمند غذای آن ها از کجا آمده است و در مورد کارهایی که ما با سلامت کودکان انجام می دهیم، صحبت می کند.

فرزندان اوباما

باراک و میشل دو دختر دارند: مالیا، متولد ۱۹۹۸ و ساشا، متولد ۲۰۰۱٫

هم میشل و هم باراک اعلام کرده اند که اولویت شخصی آن ها فرزندانشان هستند. پس از انتخاب باراک به عنوان رئیس جمهور در سال ۲۰۰۸، والدین متوجه شدند که انتقال از شیکاگو به واشنگتن دی سی یک تنظیم مهم برای خانواده خواهد بود. آن ها سعی کردند دنیای دختران خود را تا حد ممکن “معمولی” کنند.

میشل اوباما می گوید: “اولویت اول من همیشه این است که مطمئن شوم دختران ما سالم و سرزنده هستند. سپس من می خواهم به خانواده های دیگر کمک کنم تا نه تنها برای زنده ماندن بلکه برای پیشرفت، از حمایت مورد نیاز خود برخوردار شوند.”

میشل اوباما

Fashion Icon

پس از اینکه نقش سیاسی شوهرش، خانواده او را در کانون توجه قرار داد، میشل اوباما به طور عمومی شناخته شد.

در ماه مه ۲۰۰۶، او در مجله Essence به عنوان یکی از “۲۵ زن الهام بخش جهان” معرفی شد. در سپتامبر ۲۰۰۷، میشل در “The Harvard 100” به عنوان یکی از تاثیرگذارترین فارغ التحصیلان مدرسه، ثبت شد.

او همچنین دو بار روی جلد مجله Vogue ظاهر شد و دو سال پیاپی در لیست بهترین لباس پوشان Vanity Fair و همچنین لیست بهترین لباس پوشان مجله People در سال ۲۰۰۸ قرار گرفت.

کتاب Becoming

در اواخر سال ۲۰۱۸، میشل اوباما خاطرات خود را با عنوان “شدن” منتشر کرد. وی با توصیف تجربه شخصی نوشتن کتاب، در توئیتر خود نوشت: “من در مورد ریشه هایم صحبت می کنم و اینکه چگونه دختری از طرف جنوب صدای خود را پیدا کرد. امیدوارم سفر من به خوانندگان الهام بخش باشد تا شجاعت خود را برای تبدیل شدن به کسی که آرزویش را دارند، پیدا کنند.”

همکاری با Netflix

در می ۲۰۱۸، میشل و باراک اعلام کردند که یک قرارداد چند ساله برای تولید سریال و فیلم با Netflix امضا کرده اند. بانوی اول سابق امریکا در بیانیه ای گفت: “من و باراک همیشه به قدرت قصه گویی برای الهام بخشیدن و ایجاد تفکر متفاوت درباره جهان اطرافمان اعتقاد داشتیم.”

اولین تلاش مشترک آن ها منجر به انتشار Netflix در ماه آگوست ۲۰۱۹ از American Factory شد. یک مستند در مورد راه اندازی کارخانه شیشه سازی متعلق به چین در سال ۲۰۱۵ در دیتون، اوهایو و درگیری فرهنگ ها و علایق تجاری متفاوت. American Factory با موافقت منتقدان، جایزه اسکار بهترین فیلم مستند را در فوریه ۲۰۲۰ دریافت کرد.

میشل اوباما

ویروس کرونا، مجموعه داستان و پادکست

در حالی که جهان در سال ۲۰۲۰ با ویروس کرونا دست و پنجه نرم می کرد، میشل در کنار لورا بوش در کنسرت لیدی گاگا در ماه آوریل برای تشکر از کارکنان مراقبت های بهداشتی و ارائه پیام امید ظاهر شد. مدت کوتاهی پس از آن، او با  PBS و  Penguin Random House همکاری کرد تا دوشنبه ها سریال میشل اوباما را پخش کنند. در آن بانوی اول سابق برخی از کتاب های مورد علاقه کودکان را می خواند.

در سال ۲۰۲۰، میشل اوباما پادکست خود، The Michelle Obama Podcast را در Spotify منتشر کرد.

دن لاک

دن لاک؛ پادشاه فروش کالای لاکچری و گران قیمت

دن لاک یک کارآفرین میلیونر، سرمایه گذار، سخنران، مشاور، نویسنده کتاب، YouTuber، متخصص فروش و یکی از برجسته ترین کارشناسان جهان در بازاریابی اینترنتی است. او متولد 24 نوامبر 1981 میلادی می باشد. دن در شهر هنگ کنگ، در کشور چین متولد شده است. این کارآفرین موفق یکی از بهترین و قوی ترین کارشناسان بازاریابی اینترنتی می باشد. او علاقه ی بسیار زیادی به آموزش افراد در زمینه های مختلف سرمایه گذاری و کسب درآمد دارد. لاک ویدئوهای آموزشی بسیار مناسبی دارد که می توانند به افراد در دنیای بازاریابی و سرمایه گذاری خیلی کمک کنند. در این مقاله ی compro قرار است با بیوگرافی این میلیونر خود ساخته آشنا شویم.

جوانی دن لاک

لاک متولد شهر هنگ کنگ، در کشور چین است. او هیچ خواهر برادری ندارد و تنها فرزند خانواده می باشد. او متاسفانه کودکی شاد و خوبی نداشت. دن و مادرش در 14 سالگی برای داشتن زندگی بهتر از هنگ کنگ به کانادا مهاجرت کردند. پدر او آن ها را ترک کرد و تصمیم داشت در هنگ کنگ بماند. دن 16 سال داشت که پدر و مادرش از یک دیگر طلاق گرفتند. طولی نگشید که پدر او مالش را از داد و ورشکست شد. همین باعث شد که او تصمیم بگیرد هر چه سریع تر کار کردن را آغاز کند تا از بار مادر ش کم شود.

دن لاک

دوران تحصیل و جوانی

دن لاک دبیرستان خود را در ونکوور گذرانده است. لاک در دوران دبیرستان مورد آزار و اذیت هم مدرسه‌ای‌هایش قرار می‌گرفت. زمانی که آن ها به کانادا رفتند به زبان انگلیسی مسلط نبودند. مادر او برایش یک دیکشنری 100 دلاری گرفته بود که زودتر زبان را یاد بگیرد. او می گوید در مدرسه آن ها را شکستند. با این حال او از یادگیری زبان دست بر نداشت. او برای اینکه مادرش متوجه این اتفاق نشود تمامی تمرکز خود را بر روی زبان انگلیسی گذاشت. در نهایت، دن تمامی تلاش خود را روی طی 6 ماه موفق به تسلط به این زبان شد. علاوه بر آزارهای مدرسه، لاک در این دوران به دلیل جدایی والدین خود و ورشکستگی پدرش سختی زیادی کشید. او پس از پایان دوران دبیرستان، به کالج داگلاس در نیو وستمینستر کانادا پیوست.

پس از مدتی دن، پدر خود را بر اثر بیماری از دست داد. او در حال حاضر در این باره بسیار ناراحت است. او می گوید:« زمانی که پدرم مریض بود من توان مال فعلی خود را نداشتم. در نتیجه، نتوانستم برایی درمان اون امکانات کافی و لازم را تهیه کنم.» او در ادامه می گوید: «زمانی که مادرم به سرطان مبتلا شد خوشبختانه من توان خوبی داشتم. توانستم بهترین امکانات را برایش فراهم کنم و حال او کنار من است.»

دن لاک

مشاغل و فعالیت های دن لاک

او در اولین مشاغل خود در یک تحویل روزنامه کار می کرد، لباس می شست. علاوه بر این ها، او مجبور بود برا تأمین نیازهای خود به مشاغل پاره وقت نیز مشغول شود. پس از مدتی او تصمیم گرفت که کسب و کار خود را راه اندازی کند. دن از کودکی آرزو تاجر بودن را در سر می‌پروراند. دن تا قبل از موفقیت 13 بار در کسب و کارهای مختلف خود شکست خورد. او تا آن زمان 150،000 دلار بدهکار شده بود. در حال حاضر لاک در این باره می گوید:«با توجه به آمار و ارقام، طی 10 سال اول 96 درصد کسب و کارها ممکن است با شکست مواجه شوند.»

در آن زمان با مربی خود آلن ژاک آشنا شد. دن لاک می گوید که زندگی او بعد از آشنایی با مربی اش آلن ژاک به شکل قابل توجهی تغییر کرد. بعدها او زیر نظر ژاک آژانس تبلیغاتی یک نفره ای را راه اندازی کند. او با راه اندازی این کار توانست برای اولین بار طعم موفقیت را بچشد. او بعدها مشاغل دیگری نظیر Quick Turn Marketing International، Ltd را تأسیس کرد.  در آخر دن در 27 سالگی، اولین یک میلیون دلار خود را به دست آورد و تبدیل به یک میلیونر خود ساخته شد.

دن از راه ها و شرکت های مختلف درآمد مالی زیادی دارد. در حال حاضر دن از مشاورانی است که 10 هزار دلار در ساعت کار می کند. او 15 کتاب دارد و دوره های آموزشی و سخنرانی متعددی را برگزار می کند. اولین دلیل محبوبیت او به دلیل راه اندازی سایت Closers.com است. این سایت در زمینه ی فروش محصولات لاکچری و گران قیمت فعالیت دارد. همچنین، حدودا 1.5 میلیون نفر کانال یوتیوب لاک را دنبال می کنند. حتی در مواردی ویدیو های او تا 77 میلیون بار دیده شده اند.

دن لاک و مجلات

لاک تا به حال دو بار در برنامه تداکس (TEDx) سخنرانی کرده است. علاوه بر این مجلات و روزنامه هایی نظیر Fox News، CBS، Entrepreneur  Magazine، NBC، abc، USA Today، Barnes&Noble، UBC، Concierge و Jetset Magazine از او نام برده اند. دن بیشتر از 12 سال سابقه کار در سمینارها و کارگاه های چند روزه دارد. همچنین، او بیش از 300 دوره، ده ها میلیون از دوره ها و وبینارها نیز عرضه کرده است. سبک منحصر به فرد او باعث شده محبوبیت زیادی بین افراد داشته باشد. در حال حاضر دارایی خالص او حدودا 74.5 میلیون دلار تخمین زده شده است.

کتاب هایی که نوشته است

دن لاک تا به امروز تعداد زیادی کتاب در مورد بازاریابی و فروش محصولات نوشته است. برخی از آن ها عبارتند از:

1- F.U. Money: تکنیک های کسب درآمد؛ این کتاب برترین کتاب دن است

2-Influence  (اینفلوئنس): 47 تکنیک روانشناختی برای انگیزه ورسیدن به اهداف خود

3-Email Marketing Madness  (جنون ایمیل بازاریابی): چه کنیم که مخاطبان ما ایمیل ها را باز کنند

4-Instant Information Products  (اطلاعات فوری محصولات): راه های رسیدن به درآمد از ایده های اطلاعات محصول در کمتر از 60 روز

5- Instant eBook Publishing (انتشار فوری کتاب الکترونیک) : بهترین روش فروش کتاب الکترونیک در کمتر از 21 روز

dan lok

زندگی شخصی دن لاک

دن در سن 26 سالگی برا اولین بار با زنی 21 ساله به نام نام جنی لی ازدواج کرد. در حال حاضر 10 سال شده که این دو با یکدیگر ازدواج کرده اند. جنی فقط همسر او نیست؛ امروز او شریک دن در تجارت و سرمایه گذاری نیز می باشد. جنی بیشتر زندگی خود را کشور چین سپری کرده است. در نتیجه، او با قوانین و اصول فروش و بازاریابی این کشور آشنایی بیشتری نسبت به لاک دارد. به همین دلیل مدیریت امور شرکت هایی به عهده جنی است.

او و همسرش امروز در یوتیوب سریال های ویدیویی با نام Alpha Man Smart Woman (مرد اول، زن هوشمند) را تولید کرده اند. موضوع این مجموعه های سریالی روابط سالم، ازدواج و تاثیر آن در موفقیت تجاری و کاری است.

فیلیپ نایت

فیلیپ نایت؛ مؤسس شرکت نایک

فیلیپ همپسون نایت متولد 24 فوریه 1938 می‌باشد. او از تاجرین بزرگ و میلیاردر آمریکایی است. فیلیپ یکی از بنیانگذاران و مدیران برجسته شرکت نایک می باشد. در 23 ژوئیه 2020 ، نایت توسط Forbes به عنوان بیست و چهارمین فرد ثروتمند جهان معرفی شد. دارایی خالص او در آن زمان 50.7 میلیارد دلار برآورد شده بود. علاوه بر این او مالک شرکت تولید فیلم استاپ موشن لایکا نیز می‌باشد. نایت فارغ التحصیل دانشگاه اورگان (university of Oregon) و دانشکده بازرگانی استنفورد (stanfordGSB) است. در این مقاله در این compro به معرفی این تاجر بزرگ آمریکایی خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.

کودکی و جوانی فیلیپ نایت

فیلیپ همپسون نایت متولد پورتلند در اورگان است. او در خانواده‌ای پنج نفره و در محله‌ پورتلند در ایستمورلند بزرگ شد. پدر نایت _ویلیام دبلیو نایت_ وکیل ناشر روزنامه بود. ویلیام ناشر مجله «اُرگان ژورنال» بود. در نتیجه او در کودکی در رفاه کافی زندگی کرده است. پدر فیلیپ فردی سلطه گر و در عین حال دلسوز بود.

پدر فیلیپ نایت پسر خود را تشویق می‌کرد تا از مرز محدودیت‌های عبور کند. پدر او در آن زمان از داد شغل به پسرش در روزمانه‌ی امنتاع کرد. او معتقد بود فیلیپ باید به صورت مستقل و بدون وابستگی به او کار پیدا کند. در نتیجه فیلیپ در یکی از روزنامه‌های رقیب روزنامه‌ی پدر خود مشغول به کار شد. فیلیپ در شیفت صبحگاهی این روزنامه فعالیت می‌کرد. وظیفه‌ی فهرست بندی نتایج ورزشی بود.

فیلیپ

زمان دانشجویی فیلیپ نایت

فیلیپ دبیرستان خود را در مدرسه‌ی کلیولند در پورتلند گذراند. پس از اتمام دبیرستان به دانشگاه اورگان (UO) در یوجین رفت. او از کودکی علاقه ی زیادی به دویدن داشت. زمانی که به دانشگاه رفت نیز پی این علاقه‌ی خود را گرفت. او در دانشگاه با پیل بیل بوئرمن، مربی افسانه ای ملاقات کرد. فیلیپ نایت زیر نظر او به عنوان دونده ی متوسط ​​تمرین می کرد. سرانجام این فعالیت ها منجر به دوستی عمیق و معنادار نایت و بوئرمن شد.

در آخر نایت در سال 1959 در رشته ی روزنامه نگاری فارغ التحصیل شد. فیلیپ حتی پس از فارغ التحصیلی نیز از آینده و علاقه ی خود اطمینان نداشت. او سردرگم بود و نمی‌داشت در آینده می‌خواهد چه کاره شود. در نتیجه او به سراغ خدمت سربازی خود رفت. نایت پس از فارغ التحصیل به مدت یک سال به خدمت سربازی رفت.

پس از پایان خدمت سربازی فیلیپ نایت تصمیم به ادامه تحصیل گرفت. او برای مقطع کارشناسی ارشد در رشته ی تجارت در دانشگاه استنفورد ثبت نام کرد. یکی از تکالیف دانشجویان این رشته در دانشگاه ایجاد تجارت جدید بود. نایت برای این تکلیف نقشه ای برای مشاغل مربوط به کفش‌های ورزشی ارائه کرد. عنوان مقاله‌ی او “آیا کفش های ورزشی ژاپنی می توانند کاری را که دوربین‌های ژاپنی با دوربین‌ها آلمانی کردند را با کفش‌های ورزشی آلمانی بکند؟” بود. پس از پایان این مقاله او متوجه شد که تجارت در زمینه‌ی کفش ورزشی علاقه زیادی دارد. فیلیپ نایت در سال 1962 با مدرک MBA از دانشگاه استنفورد فارغ التحصیل شد.

آغاز تجارت کفش ورزشی

نایت پس از فارغ التحصیلی به سفر دور دنیا رفت. او در نوامبر 1962 از کشور ژاپن دیدن کرد. در آنجا کفش های دو با نام تجاری Tiger که توسط شرکت Onitsuka Co. Knight تولید می‌شد توجه او را جلب کرد. او به دلیل کیفیت بالا و هزینه پایین این کفش ها جذب آن ها شد. در نتیجه بدون لحظه‌ای درنگ به سرعت قرارداد توزیع با این شرکت را امضا کرد.

فیلیپ نایت

فیلیپ پس از بازگشت از سفر در یک شرکت حسابداری مستقر در پورتلند مشغول به کار شد. البته طرح تجاری خود را فراموش نکرده بود و روی آن نیز کار می کرد. فیلیپ نایت با بوئرمن دوست قدیمی و مربی سابق خود همکاری کرد. آن ها مشارکت توزیع کفش در آمریکا را ایجاد کردند. در نتیجه شرکت Blue Ribbon Sports در سال 1964 تأسیس شد.

فیلیپ و دوئرمن سخت تلاش کردند تا تجارت خود را گسترش و توسعه دهند. چند سال پس از تأسیس آن ها موفق شدند فروشگاه های خرده فروشی خود را در سانتا مونیکا، کالیفرنیا، یوجین و اورگان افتتاح کنند. شرکت آن ها عملکرد بسیار خوبی داشت. در اواخر دهه 1960 آن ها توانستند سود قابل توجهی از این شرکت بدست آوردند.

تأسیس شرکت نایک

در سال 1971 فیلیپ نایت و بوئرمن در رابطه با بستن قرارداد با اونیتساکا با اختلاف نظر روبرو شدند در نتیجه آن ها تصمیم گرفتند که هر یک شرکت خود را تاسیس کنند. جف جانسون پیشنهاد کرد که نام شرکت جدید “نایک” به معنی الهه بالدار یونانی پیروزی بگذارند. جف جانسون یکی از دوستان نایت و کارمندان Blue Ribbon Sports بود.

نایت هدف های بزرگی برای نایک داشت. او مشتاق طراحی محصولاتی بود که برترین ورزشکاران جهان مایل به استفاده از آنها بودند. در نتیجه سراغ این هدف بزرگ خود رفت. در این بین او با ورزشکاران پیست المپیک مانند استیو پرفونتین _دونده مسافت طولانی_ آشنا شد. فیلیپ نایت امید داشت بتواند استیو و دیگر بازیکنان المپیک را تحت تأثیر محصولت خود قرار دهد. Cortez یکی از مدل های نایک بود که در آزمایشات المپیک 1972 عرضه شد. این کفش با نتیجه ی بسیار مثبت سودآوری همراه بود.

سود این شرکت طی سال‌های بعد چندین برابر شد. تا جایی که تا سال 1980 نایک توانست نیمی از بازار کفش‌های ورزشی را در مشت خود بگیرد. فیلیپ نایت با جان مک انرو _فوق ستاره تنیس_ قراردادی برای تبلیغات بست. این یکی از بهترین حرکات او در زمینه‌ی بازاریابی بود. در آن مکنرو از ناحیه مچ پای خود آسیب دیده بود. او مدل خاصی از کفش‌های نایک را پوشید. در نتیجه ی این حرکت فروش آن مدل در ماه های آینده تا چندین برابر افزایش یافت.

فیلیپ نایت

گسترش و پیشرفت روز افزون نایک

نایک در دهه های 1980 و 1990 شاهد رشد مداوم و مستحکمی بود. شهرت فزاینده این شرکت به فیلیپ نایت این فرصت را داد تا برای تأیید به سراغ تعداد بیشتری از ورزشکاران مشهور جهان برود. برای مثال او سراغ ورزشکارانی همچون مایکل جردن، آندره آگاسی، چارلز بارکلی و تایگر وودز رفت.

در دهه‌ی 1990 نایت تصمیم به گسترش تجارت خود شد. شرکت نایک به سمت تولید پوشاک هاکی، گلف و فوتبال رفت. در نتیجه درآمد این شرکت قبل از سال 1999 به بیش از 10 میلیارد دلار از فروش سالانه رسید

در نوامبر 2004 فیلیپ تصمیم به استعفا از مدیرعاملی نایک گرفت. البته او همچنان رئیس هیئت مدیره بود. پس از آن او در ژوئن 2015 اعلام کرد که از سمت خود به عنوان رئیس این شرکت نیز کناره گیری می‌کند.

جایگاه نایک در حال حاضر

فیلیپ نایت شرکت نایک را در سال 1971 تاسیس کرد. امروزه نایک یک شرکت چند ملیتی است و در چندین کشور در سراسر جهان شعبه ها و نمایندگی های بزرگ دارد. نایک از تولید کفش های ورزشی شروع به کار کرد. در حال حاضر یکی از بزرگترین تأمین کنندگان کفش، پوشاک ورزشی و تولید کننده عمده تجهیزات ورزشی است. این برند یکی از با ارزش ترین و تأثیر گذارترین برندها در بین مشاغل ورزشی است.

زندگی شخصی نایت

نایت با همسرش _ پنه لوپه “پنی” پارک_ در سپتامبر 1968 ازدواج کرد. حاصل ازدواج آن ها چهار فرزند _سه دختر و یک پسر_ بود. متیو پسر فیلیپ در سال 2004 در تصادف غواصی جان خود را از دست دادک.

کمک های بشردوستانه فیلیپ نایت

نایت در سال 2006 مبلغی معادل 105 میلیون دلار به GSB استانفورد اهدا کرد. این مبلغ تا آن زمان بزرگترین کمک شخصی به یک مدرسه تجاری آمریکایی بود.

فیلیپ به همراه همسرش در سال 2008، 100 میلیون دلار به موسسه سرطان OHSU کمک کرد.

در سال 2012 نیز نایت 65،000 دلار آمریکا به کمیته اقدام سیاسی (PAC) آموزش عالی کمک کرد.