علی انصاری

قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

علی انصاری متولد 4 دی 1341 در شهر تهران _پایتخت ایران_ است. انصاری در خانواده‌ای معمولی متولد شد. آن ها ساكن محله‌های پایین شهر تهران در منطقه مهرآباد جنوبی _۲۰ متری زاهدی_ بودند. او که صاحب مغازه‌ی مبلمان فروشی بود ثروتمندترین فرد خانواده بود.

علی انصاری پذیرفته بود اصل سودآوری در تجارت نیاز امروز بازار کسب و کار ایران است. البته این گزاره نیازمند پیش‌نیازهایی در محیط قانون نظیر شفافیت مبادلات و معاملات خرد و کلان، پرداخت صحیح و دقیق مالیات، الزام درج بارکد روی کالاها و صحت و سلامت روند دریافت اعتبارات بانکی است. رعایت هر یک از این اصول تاجر، تولید کننده، فروشنده و مصرف کننده را در حاشیه اطمینان قرار می‌دهد. در نتیجه تمامی حاشیه‌های رسانه‌ای را از پیرامون آن ها دور خواهد کرد. مادامی که این “بایدها” رعایت نشوند فعالان اقتصادی بخش عظیمی از وقت و انرژی خود را صرف رفع اتهام، توضیح و تشریح عملکرد و اندیشه‌ی خود خواهد کرد.

در ادامه در compro در قالب یک مصاحبه با این مرد موفق بیشتر آشنا خواهیم شد. با ما همراه باشید.

فهرست مقاله

مصاحبه با انصاری

علی انصاری _مرد نام آشنای این سالها_ حضوری محافظه کارانه در رسانه‌ها دارد. این گفت و گو شاید سرآغازی است بر طرح مباحث جدی تر درحوزه تجارت و صنعت. در این مصاحبه تا حدودی این با مرد بزرگ تجارت آشنا خواهیم شد.

موارد زیادی از تجارت خانوادگی رو در ایران می‌بینیم. نظرتون در مورد ارتباط این مبحث با خانواده‌ی انصاری چیست؟

آقای علی انصاری در پاسخ می‌گوید:«بنده تغییر مختصری در تعبیری که استفاده کردید می‌دهم. به این صورت که به جای تجارت خانوادگی از واژه‌ی شغل خانوادگی یا وراثت شغلی استفاده می‌کنم. در ایران، طی نیم قرن اخیر بسیاری از خانواده‌ها از هویت صنفی خود پیروی نکردند. بسیاری از آن ها از تجارت خانوادگی فاصله گرفتند.

از سال ۱۳۰۴ خانواده‌های ایرانی دارای شناسنامه و نام خانوادگی شدند. برخی این نام خانوادگی را از پیشه، هنر و حتی فعالیت بزرگ خانواده برگرفتند. در ایران نام خانوادگی یا فامیلی‌های صنفی فراوانی مانند درودگران، حجاران، معدنچی، معدنچی، ساعتچی، بازرگانان و صدها نام خانوادگی از این قبیل رایج است. در واقع آن ها نشان‌دهنده‌ی شغل خانوادگی فرد است. البته بسیاری از آن ها شغل خانوادگی خود را ادامه ندادند.»

علی انصاری در ادامه گفت:« اصل تجارت یک فرایند اجتماعی مبتنی بر داد و ستد است. من مخالف محدود کردن تجارت به تجارت خانوادگی هستم. پدر بزرگوارم فعالیت حرفه‌ای خود را از صنعت ساختمان آغاز کرد و در این راه با زحمات فراوان به فردی موفق بدل شد. متناسب با تحولات جامعه و تغییرات شتابناک بازار کسب و کار من و برادرانم شغل پدرمان را ادامه ندادیم. با استفاده از تجربیات پدرمان و تحت نظر ایشان گستره فعالیت را از ساختمان سازی به خانه سازی و تعبیر عمومی‌تر آن همان بساز و بفروش هدایت کردیم»

قایق زندگی  با انتخاب دکتر یاوریان به عنوان مربی خود:

قایق بادبانی زندگی خود را در تلاطم امواج روزگار با لذت و اطمینان تا ساحل آرامش مطلوب به پیش برانید.

فعالیت‌های شما تنوع زیادی دارند. چگونه این مدیریت متمرکز را اجرا کرده‌اید؟

علی انصاری در پاسخ می‌گوید «تمرکز زدایی از جمله مفاهیم مورد بحث در اقتصاد کلان است. البته که ماهیت مدیریتی نیز دارد ولی از آنجایی که آثار اقتصادی مستقیمی دارد، بیشتر مورد توجه فعالان اقتصادی قرار گرفته است.

در واقع زمانی که سرمایه ایجاد می‌شود فرایند سرمایه گذاری به دنبال آن مطرح می‌شود. ما یک گروه سرمایه گذاری با کارکرد مولد ایجاد کردیم؛ چون سرمایه در ادبیات اقتصادی موجب اشتغال شده و شغل به دنبال آن موجب درآمد می‌شود. درآمد در مسیر طبیعی خود به دو کانال سرازیر می‌شود. این دو کانال عبارتند از یک بخش مصرف و یک بخش پس انداز. در امتداد و انتهای این چرخه پس انداز به سرمایه تبدیل شده و یا به آن افزوده می‌شود. کلیت این فرایند را می‌توان “رونق اقتصادی” نامگذاری کرد.»

آقای علی انصاری در ادامه می‌گوید:« پس از پایان جنگ تحمیلی، نظام جمهوری اسلامی با ایجاد زیرساخت‌های قانونی در قوانین بالادستی و ایجاد امنیت و فرصت رقابت، فضا را برای تجارت بخش خصوصی فراهم کرد. به نوعی هویت جدیدی به بخش خصوصی بخشید. عده‌ای از این موقعیت استفاده‌ی مفید کرده و عده‌ای هم از آن سوءاستفاده کردند. منظورم از استفاده‌ی مفید مجموعه اقداماتی است که موجب اشتغال، رونق رشد اقتصادی در کلان جامعه شد. همچنین منظورم از سوءاستفاده مواردی نظیر ثروت اندوزی، خروج سرمایه از کشور و مسائلی از این قبیل است.»

انصاری افزود:« ما تلاش کردیم جهت احترام به نظام که برآمده از خون های پاک شهیدان است، از مناطق محروم و لایه‌های پایین‌تر شروع کنیم. در واقع با ایجاد یک مرکز مدرن توزیعی در یک صنف و صنعت آمیخته با تاریخ و هنر ایرانی و مورد نیاز خانوارهای ایرانی آغاز کردیم. منظورم همان صنعت مبلمان است.  خوشبختانه با استقبال عمومی و صنفی مواجه شدیم.»

چرا فعالیت در این صنف را ادامه ندادید؟ چرا باز هم دامنه فعالیت‌هایتان گسترش یافت و به ورزش و سپس بانکداری رسید؟

علی انصاری در جواب این سؤال می‌گوید:« خیر، اتفاقا ادامه دادیم و حتی هنوز در همان مسیر حرکت می کنیم. با این تبصره که ایجاد مراکز مدرن توزیع سطح تقاضای مصرف کننده و رفتار فروشنده را متعالی‌تر خواهد کرد، منجر به افزایش واردات نیز شد. ما با درک به موقع این نتیجه سریعا به سازماندهی نوین صنفی پرداختیم. به این صورت که صنف تولیدکنندگان و فروشندگان مبل این تفکر و صاحبان این تفکر را به گرمی پذیرفتند.

در نهایت ما عضو یک خانواده بزرگ‎تر شدیم. امروز انجمن صنفی مبل و دکوراسیون یک انجمن معتبر در سطح منطقه و جهان می‌باشد.ما در برگزاری ۳ دوره کنفرانس بین‌المللی تحت عنوان دکو، با فعالان این هنر و صنعت در اکثر کشورهای دنیا ارتباط گرفتیم. مطالعه تطبیقی شده و پروتکل‌های همکاری امضا کردیم.»

فعالیت‌های علی انصاری در زمینه‌ی ورزش

او در ادامه افزود:« حال که به ورزش اشاره کردید لازم می‌دانم توضیح مختصری در این باره بدهم. بنده در نوجوانی و جوانی در رشته کشتی فعالیت داشتم. در واقع از کودکی به ورزش علاقه مند بودم و هنوز هم این علاقه در من وجود دارد. در دنیای امروز ممکن نیست بدون تبلیغات تجارتی موفق شود. ما کار تبلیغی هم می‌کردیم. به این صورت که در مقطعی از یکی از بزرگ‌ترین تیم های فوتبال مملکت برای تبلیغ ایده و محصول خود استفاده کردیم. این ماجرا موجب دوستی و برخی همکاری‌ها نیز را شد.

علی انصاری همچنین افزود:« من در ارتباطات اجتماعی نیز فعالیت‌هایی دیگر دارم. به عنوان مثال در سال ۸۴ در مقطعی آقای واعظی آشتیانی از من دعوت کرد که در فدراسیون دوچرخه سواری به ایشان کمک کنم. پس از آنکه ایشان مدیر عامل باشگاه استقلال شد این همکاری من را برای مدتی به ریاست فدراسیون دوچرخه سواری نیز کشاند. در مجمع عمومی این فدراسیون از ۴۳ رییس هیأت استان، ۳۹ نفر به بنده رای دادند. بعدها مدتی به عنوان عضو هیات مدیره با باشگاه فرهنگی- ورزشی استقلال نیز همکاری داشتم. البته جا دارد بگویم این همکاری بیش‌تر جنبه‌ی حمایت از ورزش داشت.

من به ورزش با جنبه‌ی حمایتی نگاه می‌کنم. با این تفاوت  که اصلی‌ترین و گرانبهاترین سرمایه در ورزش، سرمایه انسانی است. البته به نظر من در سایر عرصه‌ها نیز انسان پایه توسعه است. انسان کاربلد، آموزش دیده، متخصص و ماهر شرط لازم گسترش و توسعه‌ی هر تجارتی است.»

به نظر شما ایران را یک کشور توسعه نیافته است یا توسعه یافته؟ علاوه بر این به طور کلی منظورتان از توسعه چیست؟

علی انصاری در پاسخ به این سؤال می‌گوید:« هرگز نمی‌توان ایران را یک کشور توسعه نیافته نامید. به همان معنا نیز نمی توانیم آن را توسعه یافته نیز بدانیم. ما کشوری در حال توسعه هستیم؛ منتهی نه به مفهوم غربی توسعه، بلکه مبتنی بر مدل ایرانی. در ادبیات توسعه این واژه به تنهایی معنی ندارد و نیازمند پسوند است. اگر دقت کنید نام برنامه‌های پنج ساله ما توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. یعنی یک فرایند چند وجهی و کامل بود و فقط ماهیت اقتصادی صرف ندارد.»

سخن آخر

در طول ۲۰ سال علی انصاری نه مانند بیل گیتس آمریكایی اقدام به ابداع ویندوز كرد و نه مانند میستوبیشی و سوزوكی ژاپنی اقدام به تولید خودروی جدیدی كرد؛ اما رشد مالی او در طول این ۲۰ سال سابقه‌ی کمی داشته است. وی با فعالیت در زمینه‌ی بساز بفروش، بازار آهن و سپس بازار مبل صاحب ثروت چند میلیاردی شد. او با تلاش و کوشش خود را به جایگاه فعلی‌اش رسانده است.

پست قبلیNext Post

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

86 + = 93