چگونه می توان یک مدیر موفق شد؟ (12 اقدام کلیدی مدیریت موفق)

چگونه می توان یک مدیر موفق شد؟ (12 اقدام کلیدی مدیریت موفق)

تا به حال به عنوان یک مدیر به میزان موفقیت خود اندیشیده اید؟ و یا آن را مورد بررسی قرار داده اید؟ نقش حیاتی یک مدیر موفق در سازمان خود به حدی تعیین کننده است که رفتار او برای همه کارمندان به عنوان یک الگوی عملی تلقی می شود. پس مدیریت موفق یا ناموفق او نیز به همه آنان سرایت خواهد کرد. همان گونه که کارمندان در یادگیری فرهنگ سازمانی به مدیر خود به عنوان یک الگو توجه می کنند.

در تعیین میزان موفقیت یک مدیر عواملی را می توان نام برد که برای داشتن چنین ویژگی هایی حتما نباید در ذات خود به دنبال آن ها بگردید. بلکه از طریق اکتسابی و با آموزش و تمرین قابل یادگیری اند. در ادامه این مقاله از نیک اندیشان له بیان این عوامل می پردازیم.

چگونه می توان یک مدیر موفق شد؟

1- زمینه کاری خود را درست انتخاب کنید

در ابتدای امر شما به عنوان مدیری که در حال راه اندازی یک کسب و کار هستید، باید به خاطر داشته باشبد میزان علاقه یا اطلاع و تخصص شما نسبت به حیطه کاری تان بسیار با اهمیت است. کاری را انتخاب کنید که از آن لذت می برید. به دنبال یافتن تازه های آن کار هستید. و استعداد خود را در آن کار می بینید. در این صورت مسیر کاری شما به مراتب هموارتر خواهد بود. چرا که میزان انگیزه بالای شما برایتان یک تقویت کننده خواهد بود. در نهایت برای سازمانتان سود آور خواهید بود و در پی این مدیریت موفق، لذت و علاقه شما به کارمندان نیز منتقل خواهد شد.

2- چشم انداز و مأموریت طراحی کنید

وقتی بدانید مسیر حرکت شما چیست و اکنون در چه فاصله ای از هدف تان ایستاده اید، برای برنامه ریزی و تخصیص منابع، بهتر تصمیم گیری خواهید کرد.

یک مدیریت موفق ایجاب می کند که از هدر رفتن وقت و سرمایه سازمان خود جلوگیری کرده و از آن حداکثر استفاده را بنماید. تدوین یک چشم انداز که برای کارمندان شما هم راهگشا است. و هم ابهامات کاری آنان را رفع می کند.

چگونه می توان یک مدیر موفق شد؟ (12 اقدام کلیدی مدیریت موفق)

3- کارمندان را درست استخدام و یا اخراج کنید

یک مدیر موفق برای استخدام کردن باید با استفاده از خصوصیات خاص هر شغلی به دنبال فرد مناسب، هم از نظر تخصص و مهارت و هم از نظر توانمندی های روانشناختی و فیزیولوژیک متناسب و کافی باشد.

یک مدیر موفق به خوبی جایگاه های شغلی سازمان خود را می شناسد. و با استفاده از هوش هیجانی بالایی که دارد انسان شناس خوبی نیز برای انتخاب افراد است و یا حداقل از دیگران برای تشخیص صحیح خود یاری می جوید.

روی دیگر این قضیه شهامت در اخراج کردن است. زمانی که تشخیص شما به شما این اطمینان را بدهد که حضور یک کارمند در سازمان فرسایشی شده و کارایی لازم را از دست داده است. یا با ترک این کار موقعیت های بهتری را می تواند تجربه کند. باید بدون هیچ ترسی به فکر جایگزین برای آن کارمند باشد و یا جایگاه شغلی کارمند خود را تغییر دهد تا به نتایج مطلوب خود برسد.

4- کارمندان سازمان را به مشارکت کردن در تصمیم گیری و اظهار نظر تشویق کنید

مدیر موفق کسی است که کارمندان خود را صاحب نظرانی می بیند که گاهی می توانند بهتر از او درباره یک موضوع نظر بدهند. خود را دانای کل نمی داند. و خوب می داند که این مشارکت دادن کارمند خود را نسبت به کار و سازمانش متعهدتر می کند و شوق او را می افزاید.

وقتی یک محیط دوستانه در سازمان ایجاد شود که در آن همه فکر کنند و راه حل ارائه بدهند؛ موفقیت های بیشتری برای سازمان به دست خواهد آمد. چون فکر کردن فقط کار مدیر نیست. در یک سازمان همه باید فکر کنند و برای رشد سازمان تلاش کنند و سهیم باشند. این یکی از اصلی ترین اصول مدیریت موفق در سازمان است.

چگونه می توان یک مدیر موفق شد؟ (12 اقدام کلیدی مدیریت موفق)

5- به ارتباطات درون سازمانتان اهمیت بدهید

یکی از ارتباطات مهم در هر سازمانی، ارتباطات انسانی آنها است. کارمندان هم مانند مدیر، یک انسان با دغدغه های خاص خودشان و نگرانی ها و علایق و احساسات متفاوت اند. آنها هم خانواده دارند و مسئولیت هایی در آن بر عهده دارند. با مسائلی درگیرند و منافعی را برای خودشان در نظر دارند.

نگاه مدیر موفق به کارمندان خود به عنوان یک انسان، آن ها را به ایجاد یک رابطه خوب با آنها تشویق می کند. مدیر موفق می تواند در برخی ساعات غیرکاری، یک فضای صمیمی با کارمندان خود ایجاد کند و صمیمیت را ایجاد کند. در چنین شرایطی کارمندان اعتمادشان جلب می شود و راحت تر می توانند حرف هایشان را با مدیر در میان بگذارند.

6- مسئولیت پذیر باشید

مدیر نیز انسانی است مانند بقیه. پس ممکن است او هم گاهی مرتکب اشتباه شود. اما مسأله در این است که نباید آن را مخفی کند و یا به گردن دیگران انداخته و مسئولیت خود را فراموش کند.

مدیر موفق با جسارت تمام، وقتی اشتباهی رخ می دهد؛ قدم به جلو می گذارد و مسئولیت آن را می پذیرد. و تا جایی که بتواند برای تغییر شرایط و یا جبران اشتباه خود تلاش می کند.

در چنین حالتی که مدیر نسبت به اشتباهات خود واقع بینانه رفتار می کند، فرهنگ پاسخگویی و مسئولیت پذیری را نیز در سازمان خود و در بین همکاران رواج می دهد و کارمندان را متوجه اهمیت مسئولیت اقدامات و تصمیم های خود می شوند.

7- ریسک کنید ولی قبل از آن حتما محاسبه کنید

ریسک کردن جزء اقدامات لازم برای پیشرفت است. اما بسیار حساس و گاهی مخاطره آمیز است. یک مدیر موفق اهمیت ریسک کردن را می داند. ولی بی مهابا و بی پروا دست به آن نمی زند. هر ریسکی ارزش تجربه کردن ندارد. اشتیاق کسب تجربه ریسک زمانی که با دستاوردها و تجارب گذشته مدیر همراه شود و صورت حساب شده ای به خود بگیرد علاوه بر نداشتن خطر، می تواند بسیار سازنده و پیش برنده باشد.

چگونه می توان یک مدیر موفق شد؟ (12 اقدام کلیدی مدیریت موفق)

8- خود را بهتر بشناسید و ویژگی های شخصیتی لازم را به دست آورید

برخی ویژگی های رفتاری و شناختی وجود دارد که برای هر مدیر موفق اجتناب ناپذیرند. ایجاد این ویژگی ها در خود، می طلبد که ابتدا یک شناخت همه جانبه و بی طرفانه از خودتان داشته باشید. نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنید و سپس خلأهای موجود برای صفاتی که می گوییم را پر کنید.

صفاتی مثل: خودانگیزی به معنی انگیزه دادن به خود، صداقت، قابل اعتماد، خوش بینی، دارای اعتماد بنفس، آرامش، انعطاف پذیری، صبوری و گشودگی از جمله ویژگی هایی اند که شخصیت یک مدیر موفق را تشکیل می دهند.

9- بهترین تصمیم را در بهترین زمان بگیرید

یکی از وظایف مهم مدیر موفق، تصمیم گیری در شرایط متنوع است. بسته به اینکه چه شرایطی پیش آمده است. چقدر زمان وجود دارد. قوانین موجود تا چه حدی راهگشا هستند. منابع و امکانات چیست؟ و تصمیم گیری بر عهده کیست؟ تصمیم های متفاوتی را می توان اتخاذ کرد.

برخی می گویند مدیر واقعی به طور متناوب می تواند 30 تصمیم را در 30 دقیقه اتخاذ کند. اما سوال مهم در مورد درستی این تصمیمات است. تصمیمات در جهت اهداف استراتژیک نهایی باید اتخاذ شوند. و کمترین خطا را داشته باشند.

10- با رفتارتان دیگران را هدایت کنید

از لحاظ الگو بودن مدیر برای کارکنان خود، این وظیفه سنگین و مهمی برای مدیر خواهد بود که همواره مراقب رفتار و اخلاق خود باشد. چرا که تأثیر یک مدیر در رعایت عملی آنچه که خود از کارمندان توقع دارد، به مراتب بسیار زیاد است. اغلب افراد سازمان منتظرند که خطایی از مدیر سر بزند. به همین دلیل به شدت او را تحت نظر قرار می دهند. مدیر موفق به آنچه می گوید، عمل می کند و مراقب رفتار خود است.

چگونه می توان یک مدیر موفق شد؟ (12 اقدام کلیدی مدیریت موفق)

11- مدیر موفق همه کارها را خودش انجام نمی دهد

اینکه مدیر عادت داشته باشد همه کارها را خودش انجام دهد و یا همه آنها را منوط به حضور و یا دخالت خود کند، هم سرعت عملکرد سازمان و کارکنان را پایین می آورد. هم فرصت ها و زمان را تلف می کند.

از طرفی لا این کار، کارکنان را دچار خمودگی و عدم استقلال در انجام کارهایشان می کند. و در پی آن بهره وری آنان را کاهش می دهد. مدیر موفق می داند که بعضی وظایف باید به دیگران محول شود و فقط کارهایی که در حد مدیریت اند باید توسط مدیر انجام بگیرد.

مدیر در صورت واگذاری کار به دیگران می تواند گاهی نقش راهنما را داشته باشد که برخی نکات را یادآوری می کند. این اقدام به کارمندان این باور را می دهد که می توانند از پس کارهایشان بربیایند و خلاقیت خود را به کار بگیرند.

12- همیشه در حال یادگیری باشید

با تخصصی شدن کارها و علوم، و نیز تغییرات همیشگی علم و تکنولوژی، یادگیری امری اجتناب ناپذیر است. که تاثیر زیادی بر موفقیت سازمانی و حتی بقای شما در شغلتان اثرگذار باشد. مدیر موفق باید دائما اطلاعات و مهارت هایش را به روز کند به همین دلیل باید به دنبال یادگیری باشد. از طرفی این ضرورت را برای کارکنان خویش نیز لازم بداند و برای آموزش آنها برنامه ریزی و هزینه کند.

مدیریت تجربه ی ویژه ای است. شما را در راه هایی قرار می دهد که تا کنون در آن ها نبوده اید شرایطی را تجربه می کنید که خاص و ویژه اند. پس همین حالا مهارت های لازم را یاد بگیرید و با تلاش و تمرین در آنها به مدیر موفق تبدیل شوید.

20نکته کلیدی برای موفقیت در کسب و کارتان

20 نکته کلیدی برای موفقیت در کسب و کارتان

موفقیت در کسب و کار و استارتاپ به عوامل بسیاری بستگی دارد. قبلا در مقاله ای با عنوان ده نکته طلایی از برایان تریسی برای موفقیت در کسب و کار به بیان چند نکته مهم پرداختیم. اکنون در این مقاله نیز قصد داریم به 20 نکته کلیدی برای موفقیت در کسب و کارتان اشاره کنیم.

بخش بسیار مهمی از زندگی و فعالیت در استارتاپ، یادگیری از اشتباهات خود و دیگران است. برای موفقیت در کسب و کارتان، شما این شانس را دارید که ببینید چه چیزی باعث میشود که برخی کسب و کارها موفق شوند و برخی دیگر در کار خود شکست بخورند.

شما می توانید درس ها را قبل از انجام همان اشتباهات فرا بگیرید. هیچ دلیلی برای به اشتراک نگذاشتن خرد جمعی در تجارت وجود ندارد. هدف نهایی این مجموعه پرهیز از اشتباهاتی است که نه تنها به بنیانگذاران صدمه وارد می کند، بلکه به معیشت کسانی که تصمیم می گیرند از آن خرد پیروی کنند نیز آسیب میزند.

20نکته کلیدی برای موفقیت در کسب و کارتان

بنابراین موفقیت در کسب و کار سخت نیست. فقط نیازمند رعایت برخی اصول حرفه ای است. در ادامه این مقاله به بررسی عوامل موثر برای موفقیت در کسب و کار و استارتاپ می پردازیم.

1- برای کسب موفقیت در کسب و کارتان یک مشکل واقعی را شناسایی کنید

شما می توانید یک اختراع یا محصولی خلاقانه و هیجان انگیز در تخیل داشته باشید. اما مهمترین اقدام که سبب موفقیت در کسب و کار شما می شود، رفع نیاز واقعی بازاری است که قصد ارائه خدمت در آن را دارید. بهترین شرکت ها، شرکت هایی هستند که نیازهای مصرف کنندگان را به خوبی برآورده می سازند و قادرند که با تغییر این نیاز ها تغییرات لازم را انجام دهند.

2- به یاد داشته باشید که رهبر بودن چیزی بیش از یک نگرش است

رهبری یک تیم با توجه به ایده و مسیری که برای کسب و کار شما اساسی است شروع می شود. اما موفقیت در کسب و کار شما در نهایت به نوع سکان داری شما مربوط می شود. شما با نوع نگرش، اخلاق، کار و اراده خود برای سایر شرکت ها الگو و نمونه می شوید.

3- تیم مناسب خود را انتخاب کنید

چشم انداز و هدف نهایی شما ممکن است مختص شما باشد. اما برای رسیدن به موفقیت در کسب و کار به کمک نیاز دارید. برای رسیدن به اهداف نهایی خود در کسب و کار، باید خود را با افرادی که دید شما را درک می کنند و در فرهنگ و طرز فکر با شرکت شما همسو هستند همراه کنید.

20نکته کلیدی برای موفقیت در کسب و کار

4- مربی و مشاور های مورد نیاز خود را پیدا کنید

وقتی که شروع به توسعه کسب و کار خود می کنید، احتیاج به مشاور دارید تا شما را  در راه موفقیت در کسب و کارتان کمک کنند. نترسید از دیگران بخواهید شما را راهنمایی کنند. اغلب آنها خوشحال می شوند که برای دریافت راهنمایی از آنها کمک بگیرید. در این صورت مشتاقانه به شما کمک خواهند کرد. درست مانند زمانی که توسط مربیان خودتان راهنمایی و هدایت می شدید.

5- فرهنگ خود را به عنوان پایه و اساس در نظر داشته باشید

در صورت عدم وجود راهنمایی مستقیم، این ویژگی فرهنگی یک شرکت است که در اطلاع رسانی به تصمیمات و کار افراد شرکت شما برنده می شود. فرهنگ شرکت شما نه تنها باید بگوید که شما چه کسی هستید، بلکه هدف شما و اینکه چه می خواهید باشید را توصیف می کند.

6- از خودتان با یک نهاد تجاری محافظت کنید

ممکن است در روزهای ابتدایی شروع کار، این موضوع به نظرتان مهم نباشد. اما راه اندازی یک کسب و کار بدون وجود یک نهاد تجاری می تواند دارایی های شخصی شما را در معرض خطر قرار دهد. مگر اینکه شما مایل باشید همه چیز را برای موفقیت در کسب و کار خود به خطر بیندازید. با یک متخصص صحبت کنید و یک نهاد تجاری برای حفاظت از کسب و کار خود ایجاد کنید.

7- به قرار داد هایی که امضا می کنید دقت کنید

هنگامی که در خارج از محیط اداری کار می کنید، ممکن است کارهای اداری از نظرتان خسته کننده و غیر ضروری به نظر برسد. اما آنها می توانند کسب و کار شما را خراب یا آباد سازند. هر توافقی که شما دارید باید با یک قرارداد منعقد شده رسمیت یابد تا از هر دو طرف در مقابل دعواهای حقوقی در آینده محافظت شود.

8- حواستان به ایده هایتان باشد

این یک عادت خوب است که ایده های خود را برای همه بازگو نکنید. اما در نهایت اگر امیدوار به رشد و پیشرفت و جمع آوری سرمایه برای کسب و کار خود هستید، باید در مورد ایده هایتان با برخی افراد صحبت کنید. وقتی در مورد ایده های خود در ملا عام صحبت می کنید، هوشمندانه است که همه افراد توافقنامه عدم افشای اسرار (NDAS) را امضا کنند تا از اطلاعات حساس و ایده های شما محافظت شود.

9- همواره از مالکیت معنوی خود محافظت کنید

از همان ابتدای کار، مالکیت معنوی یا همان ((IPبا ارزش ترین دارایی شما محسوب می شود. شناسایی و محافظت از تمام IP هایی که ایجاد می کنید برای موفقیت طولانی مدت و زنده ماندن سرمایه گذاری و استارتاپ شما بسیار مهم است.

10- برنامه ریزی هدفمند داشته باشید

هدف نهایی شما برای تجارت هر چه که باشد از ابتدا آن را در ذهن داشته باشید و برای رسیدن به آن تلاش فراوان کنید. با گذشت زمان همه چیز تغییر می کند. اما داشتن این هدف در ذهن شما در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری ها برای رسیدن به آن کمک خواهد کرد.

11- اگر به دنبال موفقیت در کسب و کارتان هستید از رقابت نترسید

تنها بودن یک شرکت در بازار هدف خاص، می تواند کمی دلهره آور باشد. به خصوص که شما به دنبال جلب توجه هستید. اما اجازه ندهید که فضای رقابت شما را منفعل و خاموش سازد. رقابت اثبات این است که شما روی چیزی قرار دارید و می تواند شما را وادار به تمرکز و پیشرفت کند. برای موفقیت در کسب و کار داشتن رقابت سالم واجب است.

12- موفقیت در کسب و کار نیازمند تهیه نقشه راه است

کنار گذاشتن مسیرهای بحرانی در کسب و کار شما می تواند به شما کمک کند فراتر از برنامه ای که برای رسیدن به اهدافتان در نظر گرفته اید عمل کنید. و به جلوگیری از هرگونه انحراف و حواس پرتی غیر ضروری کمک می کند. ممکن است کار سختی باشد، اما آیا موفقیت کسب و کار شما ارزش آن را ندارد؟

13- تخصص خود را مشخص کنید

بخشی از موفقیت کسب و کارتان به اعتبار شما به عنوان یک متخصص در فضایی که کار می کنید بستگی دارد. از این گذشته، هیچ کس نمی خواهد چیزی را از کسی بخرد که اطلاعات کافی ندارد و نمی داند در مورد چه چیزی صحبت می کند. نوشتن و صحبت کردن در مورد تخصص خاص شما یک روش عالی برای جلوه دادن هر چه بیشتر نام شما و و ایجاد اعتبار و شخصیت برای شماست.

14- کلید موفقیت در کسب و کار امروزه، تولید محتوا است

محتوا در این عصر اینترنت مانند پادشاه است. با وبلاگ ها، فیلم ها، پادکست ها و هر محتوای دیگری که به شما امکان می دهد نام و ایده های خود را در مقابل مشتریان خود ارائه دهید. کلیک ها، و تعاملات و دیدگاه ها، مطمئن ترین راه برای معرفی خود به عنوان رهبر فکری در مورد یک موضوع است.

20نکته کلیدی برای موفقیت در کسب و کار

15- برای موفقیت در کسب و کارتان  روابط خوبی شکل دهید

فرم موفقیت در کسب و کار این است که چه کسی شما را به اندازه آنچه انجام می‌دهید پیش‌بینی می‌کند. اما کلید روابط خوب ساختن یک طرفه آنها نیست. تا جایی که می‌توانید به دیگران کمک کنید و یک شبکه قوی از افرادی را که می‌توانید به آن‌ها تکیه کنید، ایجاد کنید.

16- در صورت لزوم همه چیز را زیر سؤال ببرید!

ممکن است رد وضع موجود یا عقل متعارف ترسناک به نظر برسد. اما برای رسیدن به جایی که به عنوان هدف در کسب و کار خود در نظر گرفته اید، به دنبال پاسخ همه چیز باشید، و از حرف زدن نترسید.

17- به آرامی شروع کنید

شور و شوق اولیه در مورد کسب و کار جدید شما بسیار عالی است، اما باید احتیاط لازم را حفظ کنید. بهتر است کاملا عاقلانه در مورد شرایط تصمیم گیری کنید تا بتوانید تصور خود را از محصولی که هنوز وارد بازار نشده به خوبی عملی سازید.

18- برای کسب درآمد صبور باشید

وقتی تصمیم می گیرید برای کسب و کار خود پول جمع کنید، بدانید که این می تواند یک روند طولانی و چالش برانگیز باشد. می تواند اولین پیشنهادی که به دست شما می آید وسوسه انگیز باشد. اما مطمئن باشید که پیشنهاد خوبی است که می تواند به پیشرفت تجاری شما کمک کند.

19- تفریح و سرگرمی را فراموش نکنید

اگر تمام تلاشی که برای موفقیت در کسب و کار خود کردید بی فایده بوده. و هر روز در این شغل احساس ناراحتی می کنید، ممکن است این امر با دشواری در فروش محصولات شما همراه باشد. بهتر است که کار را تا زمانی انجام دهید که برای شما سرگرم کننده و جذاب باشد. پس سعی کنید که کارمندان تان نیز با کار سرگرم باشند. چون مطمئنا این کار از زجر کشیدن در یک اتاق بدون پنجره خوشایندتر است!

20- به رضایت مندی مشتریان تان اهمیت بدهید

فرقی نمی کند که مشتریان شما مردم عادی هستند یا سازمان ها و شرکت ها. رضایتمندی مشتری یکی از اصول مهم موفقیت در کسب و کارتان است.. توانایی شما در راضی نگاه‌داشتن مشتریان باید به آن حدی باشد که مشتری را ترغیب به خرید مجدد خدمات یا محصولات تان کند. اگر مشتری ناراضی دارید، ببینید مشکل از کجا است و آن را رفع کنید

روانشناسی کسب ‌و کار ؛ پلی برای موفقیت

روانشناسی کسب ‌و کار ؛ پلی برای موفقیت

امروزه بشر با موضوع جدیدی به نام روانشناسی کسب ‌و کار روبه‌رو است. نام دیگر این علم، روانشناسی صنعتی –سازمانی است. این موضوع ترکیبی از علم، هنر، تجربه و مدیریت است که به پیشرفت استارت آپ ها و سازمان‌ها کمک شایانی می‌کند. به‌کارگیری مفاهیم این رشته موجب افزایش بهره‌وری مجموعه و بهبود روابط بین کارمند و کارفرما می‌شود. محور این موضوع، منابع انسانی است. در ادامه این مقاله با روانشناسی کسب ‌و کار بیشتر آشنا می‌شویم. پس تا انتها همراه ما باشید.

عمل به اصول روانشناسی شمارا به موفقیت نزدیک‌تر می‌کند.

تعریف روانشناسی کسب ‌و کار

روانشناسی کسب ‌و کار، علمی است که به شما می‌گوید به چه نحوی یک سازمان را اداره کنید؟ یا اینکه چگونه نیروی انسانی خود را از میان افراد متقاضی گزینش نمایید. در حقیقت روانشناسی در این شاخه به مطالعه سازمان و نیروی انسانی می‌پردازد. هدف روانشناسی کسب ‌و کار افزایش کاراییِ دو سویه کارمند و کارفرما است. موضوع اصلی روانشناسی صنعتی و سازمانی هم حل چالش‌های درون‌سازمانی در تمام سطوح از مدیریتی تا مناصب پایین است.

روانشناسی کسب ‌و کار به موفقیت و پیشرفت یک مجموعه کمک می‌کند. در واقع ملاک‌های دستیابی به رده‌های بالا را طی سالیان گذشته بررسی می کند و سعی می‌کند بر اساس آن نکاتی را به مدیران گوشزد کند. همچنین کارکنان را به‌خصوص در مناصب حساس به یادگیری برخی از مهارت‌های اجتماعی ترغیب کند.

رشته روانشناسی کسب ‌و کار

امروزه بسیاری از جوانان با توجه به شرایط و اهمیت حوزه تجارت علاقه‌مند به تحصیل در رشته روانشناسی کسب ‌و کار هستند. این رشته بیشتر بر روی اجرای اصول روان‌شناختی تأثیرگذار در سازمان‌ها متمرکز است. درواقع یک روانشناس کسب‌وکار به افزایش رضایت شغلی افراد، شادابی محیط کار کمک می‌کند. به افراد و مدیران در جهت کسب هر چه سریع‌تر موفقیت مشاوره می‌دهد. آن‌ها تمامی مسائل مربوط به کسب‌وکار اعم از برنامه‌ریزی‌ها، نحوه اجرای آن، بودجه توجه می‌کنند.

یک نکته جالب‌توجه این است که روانشناسی در این شاخه به مسئله فروش اهمیت زیادی می‌دهد. اینکه چگونه یک محصول به بازار ارائه می‌شود و یا اینکه بازار هدف یک اداره یا شرکت چه کسانی هستند. آیا مدیران می‌توانند با روش‌های اصولی شرکت را به سود برسانند و چه راهکارهایی جهت پیش گرفتن از رقبای خود در نظر دارند؟ همه سؤالات و مسائلی است که روانشناسی کسب ‌و کار به آن می‌پردازد.

دستیابی به اهداف سازمانی به کمک روانشناسی کسب ‌و کار

روانشناسی کسب ‌و کار ؛ پلی برای موفقیت

تاریخچه روانشناسی کسب ‌و کار

روانشناسی کسب ‌و کار هم مانند هر علم دیگری دارای گذشته‌ای است. در زمان جنگ جهانی دوم به دلیل افزایش نرخ بیکاری و ورشکستگی بنگاه‌های اقتصادی کوچک و بزرگ، دانشگاه مینه سوتا مأمور شد تا طرحی را جهت حل این معضل به دولت ارائه دهد. در دهه 90 میلادی روانشناسی به نام پترسون سعی در طرح برنامه‌ای با اهداف آموزش حین خدمت، استعدادیابی، ساخت پرسشنامه‌های کاربردی و درنهایت شناسایی بازار کار مشاغلی که احتمال موفقیت در آن‌ها بیشتر است، بودند. لذا در جهت اجرای این برنامه شرکت‌های کاریابی به وجود آمدند. وظیفه آن‌ها این بود که هر فرد را متناسب با ویژگی‌های شخصیتی و مهارت‌هایش به سازمان‌ها معرفی کند.

درواقع این شرکت‌ها به‌نوعی نقش یک کاتالیزور را بازی می‌کردند. این‌گونه فرصت‌های شغلی با نسبت عادلانه‌تری بین افراد جامعه تقسیم می‌شد. پس از گذشت و اتمام جنگ‌های جنگی دروازه جدید در دانش روانشناسی به نام روانشناسی کسب ‌و کار باز شد. این علم به سازوکار بسیاری از سازمان‌های بین‌المللی کمک کرد. استفاده از آزمون‌های روان‌شناختی روانشناسی کسب ‌و کار در تشخیص میزان موفقیت افراد و شرکت بسیار مفید است. از روانشناسان سرشناس این حوزه می‌توان به هال و استرانگ علاوه بر پترسون اشاره کرد.

وظایف روانشناس کسب‌وکار

روانشناس که رشته روانشناسی کسب ‌و کار را در دانشگاه گذرانده است، وظایفی دارد که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم. کار آن‌ها مطالعه و شناخت ذهن کارکنان یک مجموعه تجاری است. درواقع روانشناسی کسب ‌و کار سنجش تراز بین عملکرد کارمندان و استراتژی سازمان‌ها است. از همه مهم‌تر افرادی را هماهنگ با اهداف خود به کار بگیرند. روانشناسان سعی می‌کنند تا در یک سازمان دستیابی به ارتقای شغلی برای همه کارمندان در هر سطحی به‌اندازه برابری فراهم باشد. از دیگر وظایف یک روانشناس کسب‌وکار طرح‌ریزی برنامه‌های آموزشی و انگیزشی تا کارکنان احساس ارزشمندی کنند و خود را جزئی از سازمان احساس کنند و فکر کنند که موفقیت و کسب سود برای شرکت به نفع آن‌ها هم هست. او دائماً در حال آنالیز شرایط و موقعیت‌ها است تا از هر شکست احتمالی جلوگیری کند. برخلاف آنچه تصور می‌شود پرسشنامه‌های روانشناسی کسب ‌و کار در سنجش شرایط و روحیات افراد بسیار مؤثر است.

افراد تحصیل‌کرده در رشته روانشناسی کسب ‌و کار می‌توانند به سازمان‌ها و شرکت در زمینه‌هایی نظیر استخدام پرسنل، ایجاد محیط کار سالم، افزایش انگیزه و روحیه کارمندان، ارزیابی شخصیت و عملکرد کارکنان، ارائه مشاوره به کارمندان، افزایش بهره‌وری و توسعه کسب‌وکار، اصلاح ساختار سازمانی، کمک به مدیران در جهت اتخاذ تکنیک‌های مدیریتی به‌روز و کارآمد، احترام به کارمندان بر اساس سوابق آن‌ها و درنهایت افزایش امنیت و رضایت شغلی تمام افراد مشغول در سازمان به کارفرمایان کمک مؤثری انجام دهند. درواقع روانشناسی کسب ‌و کار کلید موفقیت در رویارویی با چالش‌های فروش و بازار کار است.

روانشناسان کسب‌وکار می‌توانند به‌عنوان کارشناس منابع انسانی، مدیر، مدیر آموزش و یا سرپرست روابط عمومی در شرکت‌ها، کارخانه‌های دولتی و خصوصی مشغول به فعالیت شوند. همچنین آن‌ها می‌توانند به‌عنوان نیروی کار در وزارت کار، وزارت دفاع، مدارس دولتی و خصوصی، سازمان زندان‌ها استخدام شوند. روانشناسی کسب ‌و کار قلمرو بسیار متنوع و وسیعی دارد که بسیار هم هیجان‌انگیز است.

روانشناسی کسب ‌و کار ؛ پلی برای موفقیت

روانشناسی کسب ‌و کار و بازار فروش

روانشناسی کسب ‌و کار، مهارت‌های ارزنده‌ای مانند متقاعدسازی و ارتباط مؤثر و نحوه جذاب عرضه محصول را به کارشناسان فروش آموزش می‌دهد تا بتوانند درصد فروش خود را بالاتر ببرند. با استفاده هوشمندانه از این استراتژی‌ها می‌توانید به‌راحتی اعتماد مشتریان خود را به دست آورید و آن‌ها را به مشتریان دائمی خود تبدیل نمایید. قطعاً وقتی‌که آن‌ها احساس رضایت کنند.، شما و محصولتان را به افراد دیگر معرفی می‌کنند و درنتیجه کسب‌وکار شرکت شما توسعه و رونق می‌یابد

یادتان باشد علم روانشناسی کسب ‌و کار می‌تواند شما را از تجربه کردن هر مسئله‌ای که منجر به شکست می‌شود بازمی‌دارد. درواقع لازم نیست شما همه‌چیز را خودتان تجربه کنید. روانشناسی با سال‌ها مطالعه و بررسی موقعیت‌های مختلف تمامی چالش را بررسی و برای دور زدن آن‌ها راهکارهای مؤثری پیشنهاد داده‌اند. روانشناسی و به کار بردن اصول آن به شما در جهت نوآوری و ایده پردازی کمک زیادی می‌کند.

مطالعات صورت گرفته در روانشناسی کسب ‌و کار می‌گوید تعامل سازنده با کارکنان و مشتریان بسیار در افزایش انگیزه شما برای ادامه فعالیتتان مؤثر هست. نکته این است که در هنگام ارائه محصولتان نباید اطلاعات وسیع و زیادی در اختیار مشتریان خود قرار دهید. همیشه برای مشتریان خاص و دائمی خود امتیازات ویژه‌ای را در نظر بگیرید.

روانشناسی به افراد در جهت دستیابی به پیشرفت کمک می‌کند.

روانشناسی کسب ‌و کار و روانشناس تحصیل‌کرده در این رشته به شما استفاده از خطای شناختی را به شما برای فروش بیشتر پیشنهاد می‌کند. به‌عنوان‌مثال هنگامی‌که می‌خواهید اجناس یا محصولات خود را حراج کنید، درصد تخفیف را روی 50 درصد قرار دهید، زیرا در ناخودآگاه مشتری این می‌گذرد که این‌گونه سود بیشتری می‌کند. ولی درواقع تفاوت چندانی وجود ندارد و صرف بیان کردن جمله 50% تخفیف به‌صورت خودکار مشتری را نسبت به خرید کالای شما ترغیب می‌کند. این نکته که تمرکز مخاطب شما تنها روی سود بردن از خرید است را همیشه به خاطر داشته باشید. در حقیقت این فرصتی برای شما است تا فرایند تبادل را مدیریت کنید.

نکته دیگری که روانشناسی کسب ‌و کار به شما می‌آموزد این است که در بازار رقابتی فروش، کسی برنده است که بیشتر توجه مشتری به سمت خود و محصول خود را جلب کند. نوع بسته‌بندی، شیوه معرفی کالا، نوع برخورد با مشتری، همه و همه در تصمیم‌گیری آن‌ها برای خرید یا عدم خرید محصول شما مؤثر هستند. یادتان باشد حتی در تبلیغات خود هم از دو عنصر خلاصه گویی و رنگ استفاده نمایید.

روانشناسی کسب ‌و کار ؛ پلی برای موفقیت

مدرک و درآمد روانشناس کسب‌ و کار

یک روانشناس کسب‌وکار ابتدا باید مدرک لیسانس روانشناسی صنعتی – سازمانی را بگیرد. واحدهای درسی که در این رشته می‌گذارند شامل، تبیین ساختارهای اجتماعی، توسعه منابع انسانی، نظریه‌های روانشناسی، اصول مشاوره، روانشناسی شخصیت، آمار و تاریخ روانشناسی را در طی چهار سال تحصیلی می‌گذرانند سپس به یک دوره کارآموزی 3 ماهه در یک شرکت یا کارخانه می‌روند. این دوره به ارتقای مهارت‌های ارتباطی، و تفکر انتقادی آنان کمک شایانی می‌کند.

آن‌ها در این دوره با مفاهیمی همچون حل مسئله، تصمیم‌گیری آشنا می‌شوند. در مقطع بالاتر این رشته آن‌ها به‌طور وسیع‌تری با مفاهیمی نظیر مشاوره بین فرهنگی آشنا می‌شوند. از آنجا که این صنعت حوزه سودآوری به‌حساب می‌آید در کشورهای پیشرفته روانشناسان کسب‌وکار مبلغی حدود 117 هزار دلار به‌عنوان حقوق دریافت می‌کنند. البته این مبلغ قطعاً در کشورهای درحال‌توسعه‌ای مانند سرزمین ما که این رشته و کاربرد و مزایای آن هنوز شناخته‌شده نیست، به‌مراتب کمتر است.

درمجموع می‌توان گفت که بها دادن به رشته روانشناسی کسب ‌و کار برای پیشرفت و ارتقای اقتصاد یک کشور امری ضروری است. این رشته با تمرکز بر روی تمام بخش‌های یک سازمان و اهداف آن سعی در افزایش بهره‌وری و رضایت شغلیکارکنان دارد. روانشناسان فعال در این زمینه به کارفرمایان در جهت استخدام نیروی انسانی مجرب و مناسب، پیشبرد اهداف سازمانی، برقراری زمینه پیشرفت برای همه، افزایش انگیزش، حل چالش‌ها و همچنین برقراری امنیت در محیط کار خدمت‌رسانی می‌کنند.

امروزه اگر کشوری قصد دارد تا در صنعت و اقتصاد پیشرفت کند، باید علاوه بر علم و دانش و شناخت بازار بتواند از علوم انسانی هم استفاده کند. روانشناسی کسب ‌و کار به شرکت در جهت افزایش فروش و سود هم کمک می‌کند. علاقه‌مندان برای ورود به این رشته می‌توانند در ایران رشته روانشناسی صنعتی – سازمانی را انتخاب کنند. آن‌ها می‌توانند به‌عنوان کارشناس منابع انسانی، مدیر روابط عمومی و مشاور مدیرعامل در شرکت‌های خصوصی و دولتی مشغول به فعالیت شوند.

 

با همراهی پیشروان کسب و کار ؛ کشتی بادبانی کسب و کار خود را در تلاطم امواج بازار با انگیزه و لذت تا مقصد مطلوب رهبری کنید.