چگونه می توان یک مدیر موفق شد؟ (12 اقدام کلیدی مدیریت موفق)

چگونه می توان یک مدیر موفق شد؟ (12 اقدام کلیدی مدیریت موفق)

تا به حال به عنوان یک مدیر به میزان موفقیت خود اندیشیده اید؟ و یا آن را مورد بررسی قرار داده اید؟ نقش حیاتی یک مدیر موفق در سازمان خود به حدی تعیین کننده است که رفتار او برای همه کارمندان به عنوان یک الگوی عملی تلقی می شود. پس مدیریت موفق یا ناموفق او نیز به همه آنان سرایت خواهد کرد. همان گونه که کارمندان در یادگیری فرهنگ سازمانی به مدیر خود به عنوان یک الگو توجه می کنند.

در تعیین میزان موفقیت یک مدیر عواملی را می توان نام برد که برای داشتن چنین ویژگی هایی حتما نباید در ذات خود به دنبال آن ها بگردید. بلکه از طریق اکتسابی و با آموزش و تمرین قابل یادگیری اند. در ادامه این مقاله از نیک اندیشان له بیان این عوامل می پردازیم.

چگونه می توان یک مدیر موفق شد؟

1- زمینه کاری خود را درست انتخاب کنید

در ابتدای امر شما به عنوان مدیری که در حال راه اندازی یک کسب و کار هستید، باید به خاطر داشته باشبد میزان علاقه یا اطلاع و تخصص شما نسبت به حیطه کاری تان بسیار با اهمیت است. کاری را انتخاب کنید که از آن لذت می برید. به دنبال یافتن تازه های آن کار هستید. و استعداد خود را در آن کار می بینید. در این صورت مسیر کاری شما به مراتب هموارتر خواهد بود. چرا که میزان انگیزه بالای شما برایتان یک تقویت کننده خواهد بود. در نهایت برای سازمانتان سود آور خواهید بود و در پی این مدیریت موفق، لذت و علاقه شما به کارمندان نیز منتقل خواهد شد.

2- چشم انداز و مأموریت طراحی کنید

وقتی بدانید مسیر حرکت شما چیست و اکنون در چه فاصله ای از هدف تان ایستاده اید، برای برنامه ریزی و تخصیص منابع، بهتر تصمیم گیری خواهید کرد.

یک مدیریت موفق ایجاب می کند که از هدر رفتن وقت و سرمایه سازمان خود جلوگیری کرده و از آن حداکثر استفاده را بنماید. تدوین یک چشم انداز که برای کارمندان شما هم راهگشا است. و هم ابهامات کاری آنان را رفع می کند.

چگونه می توان یک مدیر موفق شد؟ (12 اقدام کلیدی مدیریت موفق)

3- کارمندان را درست استخدام و یا اخراج کنید

یک مدیر موفق برای استخدام کردن باید با استفاده از خصوصیات خاص هر شغلی به دنبال فرد مناسب، هم از نظر تخصص و مهارت و هم از نظر توانمندی های روانشناختی و فیزیولوژیک متناسب و کافی باشد.

یک مدیر موفق به خوبی جایگاه های شغلی سازمان خود را می شناسد. و با استفاده از هوش هیجانی بالایی که دارد انسان شناس خوبی نیز برای انتخاب افراد است و یا حداقل از دیگران برای تشخیص صحیح خود یاری می جوید.

روی دیگر این قضیه شهامت در اخراج کردن است. زمانی که تشخیص شما به شما این اطمینان را بدهد که حضور یک کارمند در سازمان فرسایشی شده و کارایی لازم را از دست داده است. یا با ترک این کار موقعیت های بهتری را می تواند تجربه کند. باید بدون هیچ ترسی به فکر جایگزین برای آن کارمند باشد و یا جایگاه شغلی کارمند خود را تغییر دهد تا به نتایج مطلوب خود برسد.

4- کارمندان سازمان را به مشارکت کردن در تصمیم گیری و اظهار نظر تشویق کنید

مدیر موفق کسی است که کارمندان خود را صاحب نظرانی می بیند که گاهی می توانند بهتر از او درباره یک موضوع نظر بدهند. خود را دانای کل نمی داند. و خوب می داند که این مشارکت دادن کارمند خود را نسبت به کار و سازمانش متعهدتر می کند و شوق او را می افزاید.

وقتی یک محیط دوستانه در سازمان ایجاد شود که در آن همه فکر کنند و راه حل ارائه بدهند؛ موفقیت های بیشتری برای سازمان به دست خواهد آمد. چون فکر کردن فقط کار مدیر نیست. در یک سازمان همه باید فکر کنند و برای رشد سازمان تلاش کنند و سهیم باشند. این یکی از اصلی ترین اصول مدیریت موفق در سازمان است.

چگونه می توان یک مدیر موفق شد؟ (12 اقدام کلیدی مدیریت موفق)

5- به ارتباطات درون سازمانتان اهمیت بدهید

یکی از ارتباطات مهم در هر سازمانی، ارتباطات انسانی آنها است. کارمندان هم مانند مدیر، یک انسان با دغدغه های خاص خودشان و نگرانی ها و علایق و احساسات متفاوت اند. آنها هم خانواده دارند و مسئولیت هایی در آن بر عهده دارند. با مسائلی درگیرند و منافعی را برای خودشان در نظر دارند.

نگاه مدیر موفق به کارمندان خود به عنوان یک انسان، آن ها را به ایجاد یک رابطه خوب با آنها تشویق می کند. مدیر موفق می تواند در برخی ساعات غیرکاری، یک فضای صمیمی با کارمندان خود ایجاد کند و صمیمیت را ایجاد کند. در چنین شرایطی کارمندان اعتمادشان جلب می شود و راحت تر می توانند حرف هایشان را با مدیر در میان بگذارند.

6- مسئولیت پذیر باشید

مدیر نیز انسانی است مانند بقیه. پس ممکن است او هم گاهی مرتکب اشتباه شود. اما مسأله در این است که نباید آن را مخفی کند و یا به گردن دیگران انداخته و مسئولیت خود را فراموش کند.

مدیر موفق با جسارت تمام، وقتی اشتباهی رخ می دهد؛ قدم به جلو می گذارد و مسئولیت آن را می پذیرد. و تا جایی که بتواند برای تغییر شرایط و یا جبران اشتباه خود تلاش می کند.

در چنین حالتی که مدیر نسبت به اشتباهات خود واقع بینانه رفتار می کند، فرهنگ پاسخگویی و مسئولیت پذیری را نیز در سازمان خود و در بین همکاران رواج می دهد و کارمندان را متوجه اهمیت مسئولیت اقدامات و تصمیم های خود می شوند.

7- ریسک کنید ولی قبل از آن حتما محاسبه کنید

ریسک کردن جزء اقدامات لازم برای پیشرفت است. اما بسیار حساس و گاهی مخاطره آمیز است. یک مدیر موفق اهمیت ریسک کردن را می داند. ولی بی مهابا و بی پروا دست به آن نمی زند. هر ریسکی ارزش تجربه کردن ندارد. اشتیاق کسب تجربه ریسک زمانی که با دستاوردها و تجارب گذشته مدیر همراه شود و صورت حساب شده ای به خود بگیرد علاوه بر نداشتن خطر، می تواند بسیار سازنده و پیش برنده باشد.

چگونه می توان یک مدیر موفق شد؟ (12 اقدام کلیدی مدیریت موفق)

8- خود را بهتر بشناسید و ویژگی های شخصیتی لازم را به دست آورید

برخی ویژگی های رفتاری و شناختی وجود دارد که برای هر مدیر موفق اجتناب ناپذیرند. ایجاد این ویژگی ها در خود، می طلبد که ابتدا یک شناخت همه جانبه و بی طرفانه از خودتان داشته باشید. نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنید و سپس خلأهای موجود برای صفاتی که می گوییم را پر کنید.

صفاتی مثل: خودانگیزی به معنی انگیزه دادن به خود، صداقت، قابل اعتماد، خوش بینی، دارای اعتماد بنفس، آرامش، انعطاف پذیری، صبوری و گشودگی از جمله ویژگی هایی اند که شخصیت یک مدیر موفق را تشکیل می دهند.

9- بهترین تصمیم را در بهترین زمان بگیرید

یکی از وظایف مهم مدیر موفق، تصمیم گیری در شرایط متنوع است. بسته به اینکه چه شرایطی پیش آمده است. چقدر زمان وجود دارد. قوانین موجود تا چه حدی راهگشا هستند. منابع و امکانات چیست؟ و تصمیم گیری بر عهده کیست؟ تصمیم های متفاوتی را می توان اتخاذ کرد.

برخی می گویند مدیر واقعی به طور متناوب می تواند 30 تصمیم را در 30 دقیقه اتخاذ کند. اما سوال مهم در مورد درستی این تصمیمات است. تصمیمات در جهت اهداف استراتژیک نهایی باید اتخاذ شوند. و کمترین خطا را داشته باشند.

10- با رفتارتان دیگران را هدایت کنید

از لحاظ الگو بودن مدیر برای کارکنان خود، این وظیفه سنگین و مهمی برای مدیر خواهد بود که همواره مراقب رفتار و اخلاق خود باشد. چرا که تأثیر یک مدیر در رعایت عملی آنچه که خود از کارمندان توقع دارد، به مراتب بسیار زیاد است. اغلب افراد سازمان منتظرند که خطایی از مدیر سر بزند. به همین دلیل به شدت او را تحت نظر قرار می دهند. مدیر موفق به آنچه می گوید، عمل می کند و مراقب رفتار خود است.

چگونه می توان یک مدیر موفق شد؟ (12 اقدام کلیدی مدیریت موفق)

11- مدیر موفق همه کارها را خودش انجام نمی دهد

اینکه مدیر عادت داشته باشد همه کارها را خودش انجام دهد و یا همه آنها را منوط به حضور و یا دخالت خود کند، هم سرعت عملکرد سازمان و کارکنان را پایین می آورد. هم فرصت ها و زمان را تلف می کند.

از طرفی لا این کار، کارکنان را دچار خمودگی و عدم استقلال در انجام کارهایشان می کند. و در پی آن بهره وری آنان را کاهش می دهد. مدیر موفق می داند که بعضی وظایف باید به دیگران محول شود و فقط کارهایی که در حد مدیریت اند باید توسط مدیر انجام بگیرد.

مدیر در صورت واگذاری کار به دیگران می تواند گاهی نقش راهنما را داشته باشد که برخی نکات را یادآوری می کند. این اقدام به کارمندان این باور را می دهد که می توانند از پس کارهایشان بربیایند و خلاقیت خود را به کار بگیرند.

12- همیشه در حال یادگیری باشید

با تخصصی شدن کارها و علوم، و نیز تغییرات همیشگی علم و تکنولوژی، یادگیری امری اجتناب ناپذیر است. که تاثیر زیادی بر موفقیت سازمانی و حتی بقای شما در شغلتان اثرگذار باشد. مدیر موفق باید دائما اطلاعات و مهارت هایش را به روز کند به همین دلیل باید به دنبال یادگیری باشد. از طرفی این ضرورت را برای کارکنان خویش نیز لازم بداند و برای آموزش آنها برنامه ریزی و هزینه کند.

مدیریت تجربه ی ویژه ای است. شما را در راه هایی قرار می دهد که تا کنون در آن ها نبوده اید شرایطی را تجربه می کنید که خاص و ویژه اند. پس همین حالا مهارت های لازم را یاد بگیرید و با تلاش و تمرین در آنها به مدیر موفق تبدیل شوید.

رهبران موفق چه ویژگی هایی دارند؟ چگونه می توان یک رهبر موفق شد؟

رهبران موفق چه ویژگی هایی دارند؟ چگونه می توان یک رهبر موفق شد؟

تعریف یک رهبر موفق چیست؟ وقتی شما برخی افراد را به عنوان رهبران  موفق در نظر می گیرید چه ویژگی هایی در نوع شخصیتش  رفتار ها و تعاملشان با دیگران وجود دارد؟ چرا شما با آنها راحت هستید، به گونه ای که آنها می توانند شما را به سمت هدف نهایی و مشترکی که در ذهن دارند سوق دهند؟

چگونه یک رهبر موفق باشیم؟

برای اینکه یک رهبر موفق باشید، شما در ابتدا به این نیاز دارید که بدانید چطور میشود به معنای واقعی یک رهبر موفق شد.؟ سپس باید زمان کافی برای افزایش مهارت های رهبری اختصاص دهید تا بتوانید ارزش ها و رسالت ها و اهداف سازمانی خود را منعکس کنید.

وقتی زمان خود را برای پیدا کردن تعریفی از موفقیت صرف میکنید. آنگاه در می بابید که تا چه حد به شما شباهت دارد و آن ویژگی های شخصیتی را در تیپ رهبری که دوست دارید شبیه آن شوید میگنجانید.

من به این اعتقاد دارم که موفقیت شما اجتناب ناپذیر و حتمی است.

اگرچه ممکن است  تعریف هرکس از موفقیت متفاوت باشد. من در زمان مربیگری خودم متوجه شدم که رهبران موفق اغلب در موارد زیر با هم اشتراک دارند.

5 ویژگی رهبران موفق

1- رهبران موفق با مثال رهبری می کنند

برای رهبری کردن به طور موفقیت آمیز باید به دقت در مورد اقداماتی که قصد دارید در شرکت یا سازمان خود انجام دهید فکر کنید. این کاری است که رهبران موفق انجام می دهند.  تشخیص دهید که دیگران به شما نگاه می کنند و رفتارها و عکس العمل های شما در حال مشاهده شدن توسط دیگران است.

رهبران موفق چه ویژگی هایی دارند؟ چگونه می توان یک رهبر موفق شد؟

به عنوان یک رهبر از ماموریت و رسالت های شرکت یا سازمان خود آگاه باشید و زمانی که در حال تصمیم گیری یا حرکتی هستید مثل یک رهبر هدایت کنید.

به عنوان مثال برای یک بار در هفته،در کنار و پا به پای کارمندانتان خدمت کنید و وقت را با آنها بگذرانید. این نکته مهم است که تشخیص دهید که یک رهبر نباید انتظار داشته باشد که کارمندان یا هیأت مدیره شما به بیانیه رسالت شرکت اعتقاد داشته باشند، در حالیکه  شما به عنوان یک رهبر در کنار آنها نباشید و آنها را هدایت نکنید.

2- رهبران موفق دید روشنی دارند

 رهبران موفق نمی توانند تصمیمات عجولانه ای بگیرند. رهبران موفق عکس العمل کمی در برابر تغییر شرایط از خود نشان می دهند.

شما باید یک گام به عقب برگردید و یک تصویر روشن از پروژه ها و اهداف شرکتتان داشته باشید.

برای این منظور یک برنامه ی عملیاتی منطقی ایجاد کنید که توسط کارمندان و تیم کاری شما قابل اجرا باشد و آنها را در این مسیر هدایت کند.

در تجربه ای که من کسب کردم، اکثر رهبران موفق و تاثیرگذار به راحتی به افراد  نمی گویند که چه کار کنید. بلکه رهبران موفق به تیم خود آموزش می دهند که چگونه وظایفی که به آنها محول شده را انجام دهند.

اگر بخشی از تیم شما با شکست مواجه شد، ابتکار عمل را به دست بگیرید و سعی کنید بفهمید که این شکست چرا رخ داده است. بعد از آن به دنبال راهکار باشید و به اعضا نشان دهید که چگونه می توانند موفق شوند.

بله، شکست بخشی از فرایند موفقیت است. چیزی که در این میان برای شما  مهم است این است که اگر شکست اتفاق افتاد قوی بمانید. فراموش نکنید اغلب کارمندان، فقط به اندازه ی رهبرشان قوی هستند!

رهبران موفق با صحبت و تبادل نظرات مشکلات را حل میکنند.

 3- رهبران موفق نقاط قوت تیم و گروه خود را در آغوش گرفته و می پذیرند

من همچنین متوجه شدم که رهبران موفق بر نقاط قوت تیم شان تمرکز میکنند بنابراین می توانند هرگونه خلل و شکافی در حوزه هابی مختلف را از طریق کارمندان مختلف برطرف نمایند. رهبران موفق به دقت به نقاط قوت همه تیم واقفند.

رهبران موفق چه ویژگی هایی دارند؟ چگونه می توان یک رهبر موفق شد؟

دنیایی را تصور کنید که در آن شرکت ها به جای انتقاد کردن از نقاط ضعفشان فقط بر نقاط قوت هر کارمند تمرکز کنند. از نگاه من اغلب کارمندان واقعیت را ترجیح میدهند یعنی توجه به نقاط قوت در کنار نقاط ضعف. و این همان دلیلی است که بیان میکند که شما باید به تیم خود توجه نمایید و نقاط ضعف و نقاط قوت همه اعضا  تیم خود را توامان در نظر بگیرید. و به عنوان یک امتیاز مثبت وقتی که کارمندان بر ارائه نقاط قوت خود در شرکت تمرکز می کنند . احتمالا در نقش خودشان رضایت بیشتری خواهند داشت.

اکثرا از من پرسیده میشود که رهبران موفق چگونه می تواند نقاط ضعف و قوت تیم خود را ارزیابی نماید؟

من پیشنهاد میکنم که با کارمندان خود یک مصاحبه و یا مکالمه داشته باشید. یا از طریق ارسال یک نظر سنجی از آنها سوال کنید که کدام نقاط قوت در خوشان را باور دارند و وارد شغلشان کرده اند؟ همچنین از آنها سوال کنید که در  کدام قسمت از زمینه های شغلی به چالش کشیده شده اندو چه چیزی می تواند کنترل و مدیریت چالش ها را آسانتر کند؟

بعد از به دست آوردن این نظریات از یک کارمند به سراغ بقیه کارمند ها بروید و ارزیایی نقاط ضعف و قوت را از سایر کارمندانتان آغاز کنید. به این طریق می توانید هر خلل و نقصی را ببینید و آنها را با توجه به نقاط قوت مختلفی که اعضای تیم تان دارند پر کنید.

4- رهبران موفق انگیزه دارند

من به این مسئله اعتقاد دارم که انگیزه می تواند برای دیگران الهام بخش باشد.

آیا تا به حال رهبری را دیده اید که چنان علاقه مند و مشتاق به یک ایده به ظاهر مسخره شرکتش بوده و نهایتا با همان انگیزه توانسته دیگران را نسبت به عملی کردن آن ایده مشتاق کند؟

در تجربه من زمانی که یک رهبر موفق انگیزه خود را برای یک ایده یا پروژه با دیگران به اشتراک می گذارد، کارکنان هم می توانید این انگیزه و اشتیاق را احساس کنند و آن را درک کنند. درنتیجه احتمالا با شوق، انرژی و انگیزه ی بیشتری از آن پروژه استقبال خواهند کرد.

اما اگر یک رهبر از کاری که می خواهند انجام دهند هیجان زده نباشد، این احساس در بین اعضای گروه دو طرفه خواهد بود.

اشتیاق و انگیزه ای که شما نشان میدهید کلید موفقیت دیگران است .چند راه حل که یک رهبر میتواند از طریق آن انگیزه و اشتیاق خود را به تیم های خود نشان دهد عبارتند از:

  • این موضوع را که چرا هدایت تیم را بر عهده گرفته اید با آنها به اشتراک بگذارید و بیان کنید که شما دوست دارید موفقیت آنها را در این موقعیت ببینید.
  • با تیم خود ارتباط برقرار نمایید تا متوجه شوید که چه چیزی در ارتباط با شغل شان برایشان لذت بخش است.
  • اشتیاق خود را با تن صدایی مثبت و تماس مستقیم چشم با اعضای تیم به اشتراک بگذارید و به تیم تان بگویید که واقعا از پروژه مواظبت خواهید کرد .

رهبران موفق چه ویژگی هایی دارند؟ چگونه می توان یک رهبر موفق شد؟

5- رهبران موفق شجاعت دارند

یک رهبر موفق باید شجاعت و شهامت تصمیم گیری های سخت در شرایط زمانی دشوار را داشته باشد. به خاطر می آورم که در رکود اقتصادی گذشته اگرمن چند انتخاب کوچک را انجام نمیدادم شرکتم بسته می شد. در آن زمان من مشغول تجارت املاک بودم و بازار به طور کامل دچار رکود بود. من مجبور بودم تا شجاع باشم و تصمیم هایی بگیریم که به نفع شرکت باشد.

مهمترین درسی که من در آن شرایط آموختم این بود که نه تنها  باور داشتم که شرکتم نجات پیدا خواهد کرد، بلکه باید به کارمندان و مدیر هایم هم نشان میدادم که این شجاعت را داشتم که مطمئن باشم که ما این کار را انجام می دهیم. آن ها به این طریق میتواستند در شجاعت با من سهمیم باشند.

رهبران موفق می توانند با داشتن مکالمه هایی با تیم خود و بازخورد تشویق حتی اگر منفی باشد و پذیرفتن تغییرات سیاست درهای باز، برای نظرات و ایده های تیم شجاعت بیشتری داشته باشند.

اطمینان حاصل کنید که کارکنان تان متوجه شده اند که آنها برای صحبت کردن و بیان نظراتشان عواقب منفی نخواهند داشت. چرا که موفقیت یک رهبر ارتباط بسیار مستقیمی با موفقیت کسانی دارد که تحت رهبری و هدایت او هستند.

من معتقدم که رهبری با انگیزه، شجاعت، شهامت، فداکاری، درستی و صداقت همواره کلید موفقیت یک رهبر و سازمان و ارگان تحت هدایت میباشد.

رهبران موفق با داشتن اعتماد به نفسی بالا،چشم اندازی روشن و انگیزه ای روز افزون توانسته اند این نکات مثبت را به اطرافیان خود به خوبی منتقل کنند.

رهبران موفق از نقاب زدن بر روی صورت شان خودداری می نمایند و همیشه با خود واقعی خود در برابر کارمندان شان ظاهر می شوند. به همین دلیل است که رهبران موفق همیشه حس اعتماد به کارکنان را می دهند و می توانند همانند یک دوست همراه آنها باشند.

رهبران موفق همواره به دنبال خلاقیت در کار خود هستند. آنها به طور مداوم در برابر چالش های بزرگ و کوچک با راه حل های خلاقانه ظاهر می شوند. و این نکته ای است که آنها را در هر موقعیتی موفق میکند.

اگر دوست دارید همانند رهبران موفق در تیم یا شرکت و سازمان خود مدیریت کنید، باید زمان زیادی را صرف مطالعه و تحقیق روش ها و شخصیت و رفتار رهبران موفق کرده و آن ویژگی ها را در خود بارور کنید.

 

با همراهی پیشروان کسب و کار ؛ کشتی بادبانی کسب و کار خود را در تلاطم امواج بازار با انگیزه و لذت تا مقصد مطلوب رهبری کنید.