جورج لوکاس

جورج لوکاس؛ کارگردان محبوب ترین فیلم‌های تاریخ

جورج لوکاس به طور کامل جورج والتون لوکاس جونیور (زاده ۱۴ مه ۱۹۴۴، مودستو، کالیفرنیا، ایالات متحده)، کارگردان، تهیه‌کننده و فیلمنامه‌نویس آمریکایی که چندین مورد از محبوب‌ترین فیلم‌های تاریخ را خلق کرد. لوکاس بیشتر به خاطر خلق فرنچایزهای جنگ ستارگان و ایندیانا جونز و تأسیس Lucasfilm، LucasArts و Industrial Light & Magic شناخته شده است. او قبل از فروش آن به شرکت والت دیزنی در سال ۲۰۱۲، به عنوان رئیس لوکاس فیلم خدمت می کرد.

لوکاس یکی از موفق ترین فیلمسازان مالی تاریخ است و چهار بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده است. فیلم های او در میان ۱۰۰ فیلم پردرآمد در گیشه آمریکای شمالی قرار دارند که بر اساس تورم قیمت بلیط تنظیم شده است. جورج لوکاس یکی از مهم‌ترین چهره‌های جنبش نو هالیوود قرن بیستم و یکی از پیشگامان بلاک‌باستر مدرن محسوب می‌شود. در ادامه در Compro با این کارگردان آمریکایی آشنا خواهیم شد.

اوایل زندگی جورج لوکاس

لوکاس در مودستو، کالیفرنیا به دنیا آمد و بزرگ شد. او به کمیک و داستان‌های علمی تخیلی از جمله برنامه های تلویزیونی مانند سریال های فلش گوردون علاقه مند بود. مدت‌ها قبل از اینکه لوکاس شروع به ساختن فیلم کند، آرزو داشت که یک راننده اتومبیل مسابقه ای باشد و بیشتر دوران دبیرستان خود را با مسابقه دادن در پیست زیرزمینی در نمایشگاه ها و دور زدن در گاراژها گذراند. در ۱۲ ژوئن ۱۹۶۲، چند روز قبل از فارغ‌التحصیلی از دبیرستان، لوکاس در حین یکی از مسابقاتش از ماشین پرت شد و صدمه دید.

جورج لوکاس

پدر جورج لوکاس صاحب یک فروشگاه لوازم التحریر بود. او از جورج می‌خواست وقتی ۱۸ ساله شد برای او کار کند. لوکاس قصد داشت به مدرسه هنر برود و پس از ترک خانه اعلام کرد که تا ۳۰ سالگی میلیونر خواهد شد.

او در کالج جونیور مودستو تحصیل کرد و  در آنجا در میان موضوعات دیگر، مردم‌شناسی، جامعه‌شناسی و ادبیات را مطالعه کرد. او با دوربین ۸ میلی متری شروع به تصویربرداری از اتومبیلرانی کرد. بعدها لوکاس با فیلمبردار مشهور هاسکل وکسلر، یکی دیگر از علاقه مندان به مسابقات آشنا شد. وکسلر که بعداً در چندین موقعیت با لوکاس کار کرد، تحت تأثیر استعداد لوکاس قرار گرفت.

جورج لوکاس سپس به دانشکده هنرهای سینمایی دانشگاه کالیفرنیای جنوبی (USC) منتقل شد. USC یکی از اولین دانشگاه‌هایی بود که مدرسه‌ای اختصاص داده شده به فیلم های سینمایی داشت. لوکاس در طول سال‌ها در USC، یک اتاق خوابگاه مشترک زندگی می‌کرد. لوکاس عمیقاً تحت تأثیر دوره آموزش فیلمی بود که در مدرسه توسط فیلمساز لستر نووروس تدریس می‌شد و بر عناصر غیر روایی فرم فیلم متمرکز بود.

آغاز فعالیت جورج لوکاس

در آخر، در سال ۱۹۶۶ لوکاس مدرک لیسانس خود را از بخش فیلم دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در لس آنجلس دریافت کرد. در آنجا، کارگردان آینده جان میلیوس که همکلاسی او بود، لوکاس را با کار کارگردان ژاپنی کوروساوا آکیرا آشنا کرد. این آشنایی تأثیر مهمی بر کار لوکاس داشت. لوکاس چندین فیلم دانشجویی بسیار تحسین برانگیز ساخت؛ از جمله تمثیل آینده‌نگر Electronic Labyrinth THX 1138 4EB، که جایزه اول جشنواره ملی فیلم دانشجویی را در سال ۱۹۶۵ گرفت. پس از آن نیز لوکاس تعدادی فیلم و مستند دیگر نیز ساخت.

جورج لوکاس

لوکاس با ساخت این فیلم توانست نظر فرنسیس فورد کوپولا را به خود جلب کند. در آن زمان کوپولا دنبال استعدادهای جدید فیلم‌سازی می‌گشت که خوشبختانه به جورج لوکاس بر خورد. پس از آن در سال ۱۹۶۸، کمپانی برادران وارنر به او اجازه داد تا شاهد مراحل ساخته شدن فیلمی به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا باشد.

در سال ۱۹۷۱، لوکاس کمپانی برادران وارنر را متقاعد کرد که فیلم بلند Electronic Labyrinth THX 1138 4EB را بسازد. اما متاسفانه این فیلم نقدهای خوبی دریافت نکرد.

اما لوکاس پا پس نکشید!

در سال ۱۹۷۱ جورج لوکاس شرکت تولیدی Lucasfilm Ltd را تشکیل داد که شامل تعدادی بخش از جمله نور صنعتی و جادو (ILM، تاسیس ۱۹۷۵) بود. این شرکت به عنوان معتبرترین کارگاه جلوه‌های ویژه در فیلم آمریکایی در نظر گرفته می شد.

دومین فیلم او، گرافیتی آمریکایی (۱۹۷۳) بود که خاطره‌ای دلسوزانه از زندگی نوجوانان آمریکایی در اوایل دهه ۱۹۶۰ بود. این فیلم توانست به موفقیت چشمگیری دست یابد. گرافیتی آمریکایی (American Graffiti) که در کمتر از یک ماه با قیمتی کمتر از یک میلیون دلار فیلمبرداری شد، به یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌های دهه تبدیل شد.

جنگ ستارگان

موفقیت آمریکن گرافیتی، جورج لوکاس را قادر ساخت تا پروژه ای را که برای مدتی برایش عزیز بود، تامین مالی کند. این سریال برای کودکان ساخته شده بود. ماجراهای این مجموعه‌ی افسانه‌ای، مربوط به فضا بود. این پروژه در نهایت به «جنگ ستارگان» (Star Wars) ختم شد. جنگ ستارگان در می ۱۹۷۷ پخش شد و با جلوه‌های ویژه و فضاسازی‌های بی‌مانند، شخصیت‌های جذاب و ترکیب دو ژانر افسانه‌ای و اسرارآمیز، توانست مخاطبان زیادی را جذب کند و به پروژه‌ای موفق تبدیل شود. جنگ ستارگان، که به شدت از ایده‌های اسطوره‌نویس جوزف کمبل و داستان کوروساوا Kakushi-toride no san-akunin (1958؛ قلعه پنهان) وام گرفته شده بود، بلافاصله محبوب شد و تبدیل به پرفروش‌ترین فیلم سینمایی تاریخ شد.

جورج لوکاس

جورج لوکاس برای ساخت پروژه‌ی جنگ ستارگان چیزی حدود ۱۱ میلیون خرج کرد اما پس از اکران، فیلم درآمدی ۵۱۳ میلیون دلاری داشت.

موفقیت این فیلم باعث ایجاد تعداد زیادی فیلم علمی تخیلی دیگر شد که از همان فناوری‌های جلوه‌های ویژه توسعه‌یافته استفاده می‌کردند. جنگ ستارگان نیز از آن ها به طور مؤثری استفاده کرده بود.

ایندیانا جونز

لوکاس همزمان با کار بر روی جنگ ستارگان روی توسعه‌ی پروژه‌ی دیگری نیز کار می‌کرد. این مجموعه حول یک باستان‌شناس سرسخت می‌گذشت و در سال ۱۹۸۱ روی پردا آمد. لوکاس بعد از ساخت سومین قسمت از مجموعه‌ی ایندیانا جونز، بار دیگر به سراغ مجموعه‌ای رفت که در جهان مشهورش کرده بود. جورج لوکاس ساخت قسمت‌های جدید جنگ ستارگان را از سر گرفت.

جوایز و افتخارات

لوکاس نامزد چهار جایزه اسکار بهترین کارگردانی و نویسندگی برای گرافیتی آمریکایی و جنگ ستارگان شد. او در سال ۱۹۹۱ جایزه ایروینگ جی. تالبرگ آکادمی را دریافت کرد. او در هفتاد و نهمین مراسم اسکار در سال ۲۰۰۷ به همراه استیون اسپیلبرگ و فرانسیس فورد کاپولا برای اهدای جایزه بهترین کارگردانی به دوستشان مارتین اسکورسیزی ظاهر شد. در طول سخنرانی، اسپیلبرگ و کاپولا در مورد لذت بردن جایزه اسکار صحبت کردند، لوکاس را مسخره کردند، کسی که اسکار رقابتی را نبرده است.

در آگوست ۲۰۱۵، جورج لوکاس به عنوان یک افسانه دیزنی معرفی شد و در ۶ دسامبر ۲۰۱۵، او در افتخارات مرکز کندی قرار گرفت. در سال ۲۰۲۱، مصادف با ۵۰ سالگی لوکاس، فیلم، یک اکشن فیگور از لوکاس در لباس مبدل طوفان‌باز به عنوان بخشی از جنگ ستارگان: سری سیاه هاسبرو منتشر شد.

جورج لوکاس

زندگی شخصی

در سال ۱۹۶۹، لوکاس با مارسیا لو گریفین، تدوینگر فیلم ازدواج کرد. آنها در سال ۱۹۸۱ دختری به نام آماندا لوکاس را به فرزندی پذیرفتند و در سال ۱۹۸۳ طلاق گرفتند.

لوکاس در خانواده ای متدیست به دنیا آمد و بزرگ شد. مضامین مذهبی و اسطوره‌ای در جنگ ستارگان از علاقه لوکاس به نوشته‌های اسطوره‌شناس جوزف کمبل الهام گرفته شده بود. جورج لوکاس در نهایت به شدت با فلسفه‌های مذهبی شرقی که مطالعه کرد و در فیلم‌هایش گنجانده بود، که الهام‌بخش اصلی او بودند، آشنا شد.

استفن کینگ

استفن کینگ؛ موفق‌ترین نویسنده‌ی آمریکایی

استفن ادوین کینگ (متولد ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۷) نویسنده آمریکایی رمان‌های ترسناک، داستان‌های ماوراء طبیعی، تعلیق، جنایی، علمی-تخیلی و فانتزی است. کتاب‌های استفن کینگ بیش از ۳۵۰ میلیون نسخه فرشو رفته است. بسیاری از آن ها در فیلم، تلویزیون، سریال‌ها، مینی سریال‌ها و کتاب‌های کمیک اقتباس شده‌اند. کینگ ۶۴ رمان منتشر کرده است که شامل هفت رمان با نام مستعار ریچارد باخمن و پنج کتاب غیرداستانی است. او همچنین ۲۰۰ داستان کوتاه نوشته است که بیشتر آن ها در مجموعه کتاب او منتشر شده است.

کینگ جوایز برام استوکر، جوایز فانتزی جهانی و جوایز انجمن فانتزی بریتانیا را دریافت کرده است. در سال ۲۰۰۳، بنیاد ملی کتاب، مدال مشارکت برجسته در ادبیات آمریکایی را به او اعطا کرد. در سال ۲۰۱۵ نیز، به دلیل مشارکت در ادبیات، مدال ملی هنرهای بنیاد ملی هنر ایالات متحده را دریافت کرد. با ما در compro همراه شوید تا با این نویسنده‌ی بزرگ آشنا شوید.

استفن کینگ در اوایل زندگی خود

کینگ در پورتلند، مین، در ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۷ به دنیا آمد. پدرش، دونالد ادوین کینگ، یک دریانورد تاجر بود. پدر و مادر او در اسکاربرو، در ۲۳ ژوئیه ۱۹۳۹ ازدواج کردند. والدین کینگ در اواخر جنگ جهانی دوم به مین بازگشتند و در خانه‌ای ساده در اسکاربرو زندگی می‌کردند. وقتی کینگ دو ساله بود، پدرش خانواده را ترک کرد. او مادرش و برادر بزرگترش دیوید را به تنهایی بزرگ کرد و گاهی اوقات تحت فشار مالی شدید قرار می‌گرفتند. آن ها از اسکاربرو نقل مکان کردند و به اقوام خود در شیکاگو وابسته بودند.

استفن کینگ

کینگ متدیست بزرگ شد، اما در دوران دبیرستان اعتقاد خود را به مذهب سازمان یافته از دست داد. استفن کینگ در حالی که دیگر مذهبی نیست، می‌گوید که اعتقاد به وجود خدا را انتخاب می‌کند.

کینگ برای کالج در نزدیکی خانه ماند و به دانشگاه مین در اورونو رفت. در آنجا برای روزنامه مدرسه نوشت و در دولت دانش آموزی آن خدمت کرد. هنگامی که در مدرسه بود، کینگ اولین داستان کوتاه خود را منتشر کرد که در داستان های اسرارآمیز شگفت انگیز ظاهر شد.

پس از فارغ التحصیلی در رشته زبان انگلیسی در سال ۱۹۷۰، او سعی کرد موقعیتی به عنوان معلم پیدا کند؛ اما در ابتدا شانسی نداشت. کینگ در یک خشکشویی مشغول به کار شد و در اوقات فراغت خود به نوشتن داستان ادامه داد. تا اینکه اواخر سال ۱۹۷۱ به عنوان یک معلم انگلیسی در آکادمی همپدن شروع به کار کرد. در همان سال بود که او همچنین با تابیتا اسپراس، نویسنده دیگر ازدواج کرد.

اولین کتاب استفن کینگ

در سال ۱۹۷۳، کینگ اولین رمان خود، کری را فروخت، داستان نوجوانی رنج‌دیده که از همسالان خود انتقام می‌گیرد. برای انتشار این کتاب از نام مستعار خود یعنی ریچارد باخمن استفاده کرد. این کتاب پس از انتشار در سال بعد به موفقیت بزرگی دست یافت. در نهایت این موفقیت تمام وقت خود را برای نوشتن گذاشت. پس از آن کینگ  کتاب دیگر نیز با نام مستعار خود منتشر کرد.

اقتباس‌های تلویزیونی و سینمایی

بسیاری از آثار کینگ به صورت اقتباسی از فیلم یا تلویزیون ساخته شد. کوجو و فایر استارتر به ترتیب در سال‌های ۱۹۸۳ و ۸۴ برای پرده بزرگ منتشر شدند.

استفن کینگ

استفن کینگ در بخش زیادی از زندگی حرفه ای خود، رمان ها و داستان ها را با سرعتی سرسام آور نوشت. او سالیانه چندین کتاب برای بسیاری از دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ منتشر می کرد. به همین دلیل او به تندنویسی شهرت دارد. به حدی که تا کنون حدود ۲۰۰ اثر او به چاپ رسیده است.

داستان‌های جذاب و هیجان‌انگیز او به‌عنوان پایه فیلم‌های متعدد برای مخاطبان بزرگ و کوچک مورد استفاده قرار می‌گیرد. رمان کینگ در سال ۱۹۷۸ با عنوان The Stand به یک مینی سریال در سال ۱۹۹۴ تبدیل شد که مولی رینگوالد و گری سینیز در آن نقش آفرینی کردند.

آخرین فعالیت‌های استفن کینگ

کینگ به ایجاد و مشارکت در پروژه‌های بزرگ و تأثیرگذار ادامه می‌دهد. او مستقیماً در تلویزیون کار کرده است و برای سریال‌هایی مانند بیمارستان پادشاهی و زیر گنبد نوشته است.

کینگ داستان جویلند (۲۰۱۳) را نوشت. یک فیلم هیجان‌انگیز به سبک تخیلی که خوانندگان را به سفری می‌برد که برای کشف یک قاتل برنامه ریزی شده است.

اقتباس از آثار کینگ همچنان در پرده‌های بزرگ و کوچک پر شده است. در سال ۲۰۱۷، در حالی که بازسازی فیلم ترسناک کلاسیک IT در باکس آفیس فروش زیادی داشت، پخش فصل اول آقای مرسدس از شبکه مخاطبان آغاز شد. در سال ۲۰۱۹، اقتباسی از Doctor Sleep و IT Chapter Two در سینماها به همراه راه‌اندازی مجدد یکی دیگر از دارایی‌های استفن کینگ، به نمایش درآمد.

آن سال شصت و یکمین رمان این نویسنده خستگی‌ناپذیر به نام “مؤسسه” منتشر شد. این کتاب درباره کودکانی با توانایی‌های ماوراء طبیعی است که از والدین خود گرفته‌اند و توسط یک سازمان مرموز زندانی می‌شوند.

فضای داستان‌های استفن

خیال‌پردازی داستان‌های استفن کینگ بسیار عجیب و در عین حال جذاب است. او ذهنی بسیار قدرتمند و خلاق دارد. کینگ می‌تواند یک ماجرای ساده و معمولی را به یک داستان عجیب‌ و غریب و پیچیده تبدیل ‌کند. به نحوی نویسنده در یک لحظه به شدت تعجب می‌کند. فضاسازی‌ها در آثار کینگ بسیار ملموس و واقعی‌ به نظر می‌رسند.

استفن کینگ

فضاسازی آثار او به نحوی است که اگر بتوانید یکی از آثار کینگ را با چشمانی بسته گوش کنید، عملا می‌توانید در ذهنتان به آن محیط بروید. این ویژگی نوشته‌‌ای کینگ باعث شده، کارگردان‌های زیادی از روی آثار او فیلم بسازند. کینگ در مصاحبه‌ای اشاره ‌کرد که تعداد درخواست‌هایی که برای خریدن امتیاز ساخت داستان یکی کتاب برای رسده است، نامید شده است.

معروف ترین کتاب‌های استفن کینگ

بسیاری از آثار استفن کینگ به فارسی ترجمه شده‌اند و در ایران نیز بسیار شناخته‌شده‌اند. تعدادی از این کتاب‌ها عارتند از:

  • تاریکی محض، ستاره‌ای نیست
  • جانی
  • تلفن همراه
  • مرگ جک همیلتون
  • در قتلگاه
  • منطقه‌ی مرده
  • هفت‌تیرکش
  • آهنگ آخر دنیا
  • تعدادی از جوایزی که کینگ دریافت کرده است عبارتند از؛
  • برم استوکر
  • جایزه‌ی جهانی فانتزی
  • انگلیس مدال ملی هنر آمریکا

استفن کینگ

زندگی شخصی استفن

کینگ در ۲ ژانویه ۱۹۷۱ با تابیتا اسپراس ازدواج کرد. همسر کینگ نیز مانند خودش نویسنده و رمان نویس است. خانه کینگ در بنگور به عنوان یک جاذبه توریستی غیررسمی توصیف شده است. از سال ۲۰۱۹، این زوج قصد دارند آن را به مکانی که بایگانی‌های خود نگهداری کنند و آن را تبدیل به به یک خلوتگاه نویسندگان تبدیل کنند.

استفن کینگ و همسرش سه فرند دارند. یکی از فرزندان آن‌ها به نام جوزف هیل استورم تحت عنوان جو هیل داستان‌های تخیلی ژانر وحشت می‌نویسد. او موفق شد تا راه پدرش را در پیش بگیرد.

ناتالی پورتمن

ناتالی پورتمن؛ هنرپیشه‌ی آمریکایی-اسرائیلی

ناتالی پورتمن متولد ۹ ژوئن ۱۹۸۱ است. یک هنرپیشه آمریکایی متولد اسرائیل است. او در سن ۱۱ سالگی وارد عرصه‌ی مدلینگ شد. او با فعالیت گسترده در سینما از سال‌های نوجوانی‌اش، در فیلم‌های پرفروش و مستقل مختلف بازی کرده است. ناتالی برای تعدادی از آن ها جوایز متعددی از جمله یک جایزه اسکار، یک جایزه فیلم آکادمی بریتانیا و دو جایزه گلدن گلوب دریافت کرده است. پورتمن حرفه‌ی بازیگری خود را با بازی در Léon: The Professional (1994) در سن دوازده سالگی آغاز کرد. پورتمن در حین ادامه کار خود، مدرک روانشناسی را نیز از دانشگاه هاروارد دریافت کرده است. او در سال ۲۰۱۰ اسکار بهترین بازیگر زن را نیز برنده شد. در این مقاله در compro شما را با این بازیگر موفق آشنا خواهیم کرد.

نوجوانی ناتالی پورتمن

ناتالی متولد ۹ ژوئن ۱۹۸۱ در اورشلیم است. مادرش آمریکایی و پدرش که بعدها پزشک باروری شد، اسرائیلی بود. پدربزرگ و مادربزرگ مادری او یهودیان آمریکایی بودند، در حالی که پدربزرگ و مادربزرگ پدری او یهودیان مهاجر به اسرائیل بودند.

پورتمن و خانواده‌اش ابتدا در سال ۱۹۸۴ در واشنگتن دی سی زندگی می‌کردند. اما در سال ۱۹۸۸ به کانکتیکات نقل مکان کرده و سپس در سال ۱۹۹۰ به لانگ آیلند رفتند. پورتمن زمانی که در لانگ آیلند زندگی می‌کرد، در مدرسه یهودی روزانه سولومون شِکتِر نیو کانتی در نیویورک مشغول به تحصیل بود. او در این مدرسه یادگرفت که به زبان عبری صحبت کند.

ناتالی پورتمن باله و رقص مدرن را در کارگاه رقص تئاتر آمریکایی مطالعه کرد. او به طور منظم در مرکز هنرهای خلاقانه و نمایشی Usdan حضور داشت. او در دوران دانش آموزی خود دو مقاله‌ی تحقیقاتی منتشر کرد که در مجله‌های علمی هم ثبت شدند.

پورتمن در توصیف کودکی و نوجوانی خود گفته است که “متفاوت از بچه‌های دیگر بودم. من جاه طلب‌تر بودم. می‌دانستم چه چیزی را دوست دارم و چه می‌خواهم، و خیلی سخت کار کردم. من بچه‌ی بسیار جدی بودم.”

ناتالی پورتمن

هنگامی که ناتالی پورتمن ده ساله بود، یک مامور Revlon او را در یک رستوران پیتزا دید و از او خواست که یک مدل کودک شود. او این پیشنهاد را رد کرد، اما از این فرصت برای گرفتن یک پیشنهادی بازیگری استفاده کرد. او در سال ۱۹۹۲ برای نمایش بی‌رحم خارج از برادوی! موزیکالی در مورد دختری بود که آماده ارتکاب قتل برای به دست آوردن نقش اول نمایشنامه مدرسه است، تست داد و انتخاب شد.

اولین فیلم ناتالی پورتمن

ناتالی در سن ۱۲ سالگی در فیلم سینمایی لئون حرفه‌ای (۱۹۹۴) در کنار ژان رنو بازی کرد. در این فیلم ناتالی در نقش ماتیلدا، باید در سکانس‌هایی سیگار می‌کشید. این مسئله موجب نگرانی والدین او شده بود. آن ها بیشتر از اینکه نگران صحنه‌های خشونت آمیز فیلم باشند، نگران صحنه‌‌های سیگار کشیدن او بودند. به همین دلیل با کارگردان فیلم قراردادی بستند که ناتالی می‌تواند تنها ۵ صحنه‌ی سیگار کشیدن داشته باشد و در آن ها هم نباید به سیگار پک بزند. نقش سخت ناتالی در این فیلم، توجه منتقدان و تماشاگران را به خود جلب کرد.

زندگی حرفه‌ای ناتالی

ناتالی پورتمن در پروژه‌های سینمایی بعدی خود در کنار بازیگران و کارگردانان هالیوود در لیست A قرار داشت. او به خاطر بازی جذابش در مقابل بازیگران تاثیرگذاری از جمله مت دیلون، تیموتی هاتون، اوما تورمن و لورن هالی مورد توجه قرار گرفت. در اواخر سال ۱۹۹۶، او نقش‌های سبک‌تری را در موزیکال وودی آلن به نام همه می‌گویند دوستت دارم، در کنار درو بریمور و جولیا رابرتز بر عهده گرفت.

بازی در نقش ملکه آمیدالا در «جنگ ستارگان»

پورتمن مدت کوتاهی از دنیای فیلم سینمایی فاصله گرفت. او در سال ۱۹۹۹ با بازی در فیلم جنگ ستارگان بازگشت. ناتالی پورتمن در اپیزود ابتدایی جنگ ستارگان در نقش ملکه آمیدالا بازی کرد. این فیلم فروشی بالغ بر ۴۳۱ میلیون دلار داشت و به شهرت جهانی رسید. پس از این اپیزود، ناتالی در ایپزودهای دوم و سوم این فیلم نیز ایفای نقش کرد.

برنده گلدن گلوپ

در سال ۲۰۰۴، پورتمن در کمدی رمانتیک Garden State بازی کرد و در فیلم Closer به کارگردانی مایک نیکولز و با بازی کلایو اوون، رابرتز و جود لاو، برنده گلدن گلوب شد. پس از آن، در سال ۲۰۰۸، او در درام تاریخی The Other Boleyn Girl در کنار اسکارلت جوهانسون بازی کرد.

ناتالی پورتمن

برنده اسکار برای «قوی سیاه»

نقش بزرگ بعدی ناتالی پورتمن در سال ۲۰۱۰ بود. او در فیلم قوی سیاه، اثر دارن آرونوفسکی نقش بالرینی را بازی کرد که شیفته هنرش است. بنا بر گزارش‌ها، پورتمن آموزش‌های رقص سختی را برای بازی در این فیلم گذراند که موفقیت چشمگیری برای او محسوب بود. در نهایت ناتالی برای این نقش برنده هر دو جایزه گلدن گلوب و اسکار بهترین بازیگر زن شد.

ناتالی در یکی از صحنه‌های فیلم قوی سیاه دچار چندین جراحت شد. دنده‌ و مچ پای ناتالی طی فیلمبرداری دچار آسیب شد. آسیب دنده‌ی او در بین صحنه‌های فیلم نیز گنجانده شده است.

بازی در فیلم‌های ابرقهرمان‌ها

پس از برنده شدن در اسکار، ناتالی پورتمن در فیلم‌های درام هشر (۲۰۱۰)، کمدی رمانتیک بدون سیم (۲۰۱۱) و کمدی دورهمی اعلیحضرت (۲۰۱۱) ایفای نقش کرد. این هنرپیشه تحسین‌شده، همچنین به عنوان نقش اول زن در فیلم‌های Thor (2011) و دنبال آن Thor: The Dark World (2013) بازی کرد و به سمت فیلم‌های ابر قهرمانی رفت. در سال ۲۰۱۹ نیز اعلام شد که پورتمن جایگزین ستاره سابق، کریس همسورث خواهد شد و به عنوان الهه اصلی فیلم آینده ثور: عشق و تندر انتخاب می‌شود.

نامزد‌ی ناتالی برای جایزه

ناتالی در سال ۲۰۱۶ با بازی در فیلم زندگی‌نامه‌ای جکی، که در آن بانوی اول ژاکلین کندی را پس از ترور وی به تصویر کشیده بود، نقشی بسیار تبلیغاتی را ایفا کرد. ناتالی پورتمن برای بازی در این فیلم نامزدی گلدن گلوب و اسکار را دریافت کرد.

ناتالی پورتمن

چهره‌ی تبلیغاتی ناتالی

در سال ۲۰۱۰، پورتمن با دیور قراردادی امضا کرد و در چندین کمپین تبلیغاتی شرکت ظاهر شد. در اکتبر ۲۰۱۲، اداره تبلیغات بریتانیا، تبلیغی از دیور را که در آن پورتمن ریمل دیور می پوشید، ممنوع کرد. دلیل این کار این بود که آن‌ها اظهار داشتند عکس‌های پورتمن “به طور گمراه کننده‌ای در مورد اثرات احتمالی محصول اغراق آمیز است”.

پورتمن طی سال‌های اخیر چهره یکی از عطرهای این شرکت به نام میس دیور شده است که از کاترین دیور الهام گرفته است. او در ویدئوهای کمپین این عطر بازی کرده است و نسخه جدیدی از عطر Rose N’Roses را در سال ۲۰۲۱ تبلیغ کرده است.

زندگی شخصی ناتالی پورتمن

پورتمن با رقصنده و طراح رقص فرانسوی بنجامین میلپید ازدواج کرده است که از او دو فرزند دارد. این زوج در سال ۲۰۰۸ هنگام فیلمبرداری صحنه‌های فیلم قوی سیاه آشنا شدند. آن ها در یک مراسم یهودی در ۴ آگوست ۲۰۱۲ با یکدیگر ازدواج کردند.

جیم ران

جیم ران، نویسنده و کارآفرین میلیونر

جیم ران، که در ۱۷ سپتامبر ۱۹۳۰ به دنیا آمد. او به عنوان یک آمریکایی که هم کارآفرین و هم نویسنده بود، زندگی مثال زدنی داشت. اگرچه او در ابتدا فقیر بود، اما تلاش‌های بی وقفه و عزم او باعث موفقیت و آسایشش، چه از نظر مالی و چه از نظر اجتماعی شد. ران بیش از ۴۰ سال از عمر خود را صرف گسترش و پیاده سازی ایده‌های خود کرده است. جیم کتاب‌های بسیاری تالیف کرد و همچنین، برنامه‌های صوتی و تصویری بسیاری را حمایت مالی می‌کرد. در ادامه در compro با این نویسنده‌ی بزرگ آشنا خواهید شد.

اوایل جیم

جیم ران در مزرعه‌ای در آیداهو بزرگ شد. مادرش، کلر و پدرش، امانوئل، او را به مدرسه‌ای محلی فرستاد. در طول تحصیلش ران معتقد بود که چیزی را که می‌خواهد بیاموزد، یعنی زندگی را از مدرسه یاد نمی‌گیرد. پس از اینکه او مدرسه را به پایان رساند، وارد دانشکده شد. دانشکده‌ی او در ایالت مینسوتا قرار داشت. با این حال او کالج را تنها پس از یک سال ترک کرد و مشغول به کار شد. اما برعکس انتظارش او در سن ۲۵ سالگی کاملاً ورشکست شد و بدهی‌های مالی بسیار زیادی داشت. تا آن زمان او به هیچ موفقیت خاصی دست نیافته بود.

آشنایی جیم ران با جان ارل شف

در این زمان، ران نه تنها یک شوهر، بلکه یک پدر نیز بود. با این حال او چشم‌انداز زیادی از کاری که قرار بود انجام دهد نداشت. او زندگی حرفه ای خود را به عنوان مدیر منابع انسانی برای سیرز آغاز کرد. او توسط یکی از دوستانش به سمیناری توسط جان ارل شف دعوت شد. این در حالی بود که او هنوز دائماً برای یافتن راه‌هایی برای تأمین مخارج خانواده‌اش در تلاش بود.

جیم ران

از آن نقطه به بعد یک سفر پنج ساله برای ران آغاز شد تا درون شخصیت خود را پیدا کند. شف شخصاً مربیگری جیم ران را بر اساس اصول زندگی مانند اولویت دادن به رشد شخصی بیش از شغل، ثبت فلسفه به درآمد به جای اقتصاد و ایجاد تغییر در زندگی، شروع کرده بود.

در نهایت ران با روش جدید زندگی خود سازگار شد. درک اینکه او می‌تواند به هر چیزی که می‌خواهد با استفاده از مهارت‌های لازم دست یابد، زمینه‌ی لازم برای ایستادگی و مقاومت به او داد. او به حدی روی ابعاد شخصیتی خود کار که در نهایت در سن ۳۱ سالگی موفق شد تبدیل به یک میلیونر شود. این اتفاق تنها ۶ سال پس از آشنایی او با جان ارل شف اتفاق افتاد.

با این حال شف موفق نشد موفقیت جیم ران را کامل به چشم خود ببینید؛ زیرا او در سن ۴۹ سالگی از دنیا رفت. میلیونر شدن ران تنها ابتدای فعالیت‌ها و موفقیت‌های او بود.

آغاز سنخنرانی‌ها و سمینارهای جیم

پس از این مربیگری، ران یکی از بزرگ‌ترین سازمان‌های شرکت را ساخت. در سال ۱۹۶۰، زمانی که Nutri-Bio به کانادا گسترش یافت، شف و سایر بنیانگذاران، Rohn را مسئول سازمان قرار دادند.

پس از اینکه Nutri-Bio در اوایل دهه ۱۹۶۰ از کار افتاد، ران برای سخنرانی در باشگاه روتاری خود دعوت شد و از موفقیت‌ها و چالش‌های خود گفت. لازم به ذکر است که ران همیشه مهارت‌های داستان گویی جذابی داشت. داستان‌هایی که جیم ران تعریف می‌کرد، همه‌ی شنوندگان را راضی می‌کرد. این باعث شد که او برای سخنرانی در مدارس و کالج‌های مختلف دعوت شود.

در سال ۱۹۶۳، ران شروع به سخنرانی به طور منظم کرد. از آنجا به بعد به تدریج به عنوان یک سخنران بین المللی و یک چهره مشهور در بخش کمک‌های شخصی در سراسر جهان شناخته شد.

ران از زمانی که وارد عرصه بهبود فردی و خودشناسی شد بهترین و اتفاق‌ترین زندگی را داشت. حرفه او به میلیون‌ها نفر کمک کرد تا بینش خود را در مورد اینکه چه کسی می‌خواهند باشند، به دست آورند.

جیم ران

جیم ران که یک نویسنده، کارآفرین و میلیونری بود که از صفر شروع کرده بود، قصد داشت به اطرافیانش کمک کند تا در زندگی به آنچه می‌خواهند برسند. سمینارهای او در مجموع به مدت ۳۹ سال ادامه یافت. او تقریباً ۴ میلیون نفر در سراسر جهان را تحت تأثیر قرار داد که در مجموع ۶۰۰۰ مخاطب بودند. جیم در سال ۱۹۸۵ برنده جایزه CPAE از انجمن ملی سخنرانان شد. او بیش از ۲۵ کتاب و همچنین برنامه‌های صوتی و تصویری نوشت.

دستاوردهای جیم ران

جیم یکی از عجیب‌ترین و باهوش‌ترین افراد نسل خود بود. ران با نوشتن و انتشار بیش از ۲۵ کتاب در برنامه‌های صوتی و تصویری جذابیت جهانی پیدا کرد. از برجسته‌ترین آثار ران، هنر زندگی استثنایی و چالش برای موفقیت هستند.

قدردانی از او همچنین در قالب جوایز مختلف مانند جایزه CPAE از انجمن ملی سخنرانان و بسیاری دیگر بود. یکی از این جوایز توسط رئیس آن زمان NSA یعنی مارک سنبورن، به او اهدا شد. رئیس جمهور در هنگام ارائه جایزه به ران، از ۲۵۰۰ حضار پرسید: “چه کسی از شما معتقد است که زندگی شما تحت تاثیر ران قرار گرفته است؟” پس از این سؤال دست بیش از ۱۸۰۰ از حضار بالا رفت.

کوچینگ و تأثیرگذاری ران

جیم ران دانه‌ای کاشت که به درخت زیبایی تبدیل شد. سال‌ها است که مردم از میوه‌ی آن درخت بهره مند شده‌اند. تدریس خصوصی او زندگی میلیون‌ها نفری را که امیدشان را کاملاً از دست داده بودند تغییر داده است. ران آن ها را هر روز به سمت رشد بیشتر و زندگی بهتر سوق داده است.

ران بسیاری از افراد مشهور امروز را نیز کوچینگ کرده است. افرادی مانند مارک ویکتور هانسن، سنبورن، آنتونی رابینز، برایان تریسی، جک کنفیلد و کریس وایدنر.

جیم ران

کتاب‌های جیم ران

همانطور که گفتیم جیم از نویسندگان محبوب عصر خود بود. او کتاب‌ها و آثار زیادی را از خود به جای گذاشته است. تعدادی از این کتاب‌ها از دوره‌های صوتی و یا تصویری او هستند که تبدیل به کتاب شده‌اند. کتاب‌های او در ایران نیز محبوبیت زیادی دارند. تعدادی از کتاب‌های او که به زبان فارسی نیز ترجمه شده‌اند عبارتند از:

جادوی کارِ پاره وقت

پنج قطعه‌ی اصلی از پازل زندگی

هفت کلید طلایی ثروت‌مند شدن

معجزه در درون توست

دوازده ستون

درس‌های زندگی

قاتل شما کیست؟

قدرت جاه طلبی

فصل‌های زندگی

پایان زندگی جیم ران

در نهایت جیم در ۵ دسامبر ۲۰۰۹ بر اثر فیبروز ریوی درگذشت. او در پارک یادبود Forest Lawn در گلندیل، کالیفرنیا به خاک سپرده شد. ران حتی پس از مرگش نیز محبوبیت خود را از دست نداد و مورد تجلیل بسیاری از افراد قرار گرفت. او رفته است اما هرگز فراموش نشده است و میراثی که از خود به جا گذاشته توسط شاگردانش تصاحب شده است.

جانی دپ

جانی دپ؛ مرد هزار چهره‌ی سینما

جان کریستوفر دپ دوم (زاده ۹ ژوئن ۱۹۶۳) بازیگر، تهیه‌کننده و موسیقی‌دان آمریکایی است. او جوایز متعددی از جمله جایزه گلدن گلوب، جایزه انجمن بازیگران سینما و همچنین نامزدی سه جایزه اسکار و دو جایزه اسکار فیلم بریتانیا را دریافت کرده است. جانی دپ اولین نقش قانونی خود را در فیلم ترسناک کابوس در خیابان الم (A Nightmare on Elm Street) در سال ۱۹۸۴ ایفا کرد. او به طور جدی شروع به مطالعه بازیگری کرد. جانی در فیلم‌ها و سریال‌های بسیاری همچون مجموعه فیلم‌های دزدان دریایی کارائیب، آلیس در سرزمین عجایب، ادوارد دست قیچی و اسلیپی هالو ایفای نقش کرده است.

در ادامه در compro با ما همراه باشید تا جانی دپ بیشتر آشنا شوید.

اوایل زندگی

جانی در اوونزبورو، کنتاکی، در ۹ ژوئن ۱۹۶۳ به دنیا آمد. پدر دپ به عنوان مهندس عمران و مادرش به عنوان پیشخدمت و خانه دار کار می‌کرد. جانی در بین چهار فرزند خانواده، کوچکترین و گوشه‌گیرترین فرزند بود.

دپ و خانواده‌اش مرتباً برای انطباق با شغل پدرش نقل مکان می‌کردند. سرانجام زمانی که دپ ۷ ساله بود در میرامار، فلوریدا ساکن شدند. آن ها نزدیک به یک سال در متل زندگی کردند تا اینکه پدرش شغلی پیدا کرد. دپ از خانه جدید خود بیزار بود. به حدی که او در سن ۱۲ سالگی به دلیل استرس و مشکلات خانوادگی شروع به سیگار کشیدن، مصرف مواد مخدر و خودآزاری کرد.

جانی دپ

پدر و مادر جانی دپ رابطه‌ی خوبی نداشتند. تا حدی که مادر او پدرش را کتک می‌زد. در نهایت آن ها در سال ۱۹۷۸، زمانی که دپ ۱۵ ساله بود، طلاق گرفتند. این جدایی باعث ایجاد شکاف بین دپ و پدرش شد. دپ در ۱۶ سالگی دبیرستان را رها کرد و به یک گروه موسیقی گاراژ به نام “Kids” پیوست. این گروه موفق شد تا برای Talking Heads و B-52s باز شود. اما آن‌ها به سختی زندگی خود را تامین کردند.

مقدمه‌ای بر بازیگری جانی دپ

در سال ۱۹۸۳، در سن ۲۰ سالگی، دپ با لوری آلیسون، آرایشگر ۲۵ ساله، آشنا شد و با او ازدواج کرد. در همان سال، این زوج با گروه دپ به لس آنجلس نقل مکان کردند؛ به این امید که گروه دپ را به موفقیت برسانند. دپ و هم گروهانش که هنوز با بودجه اندکی زندگی می‌کردند، با فروش خودکار برای یک شرکت بازاریابی تلفنی، زندگی خود را تأمین می‌کردند.

یک سال بعد، دپ وارد عرصه‌ی بازیگری شد. همسرش او را به دوست پسر سابقش، بازیگر نیکلاس کیج معرفی کرد. کیج پتانسیل‌های دپ را دید و او را به یکی از ماموران هالیوود معرفی کرد. جانی دپ پس از چندین نقش کوچک، اولین نقش قانونی خود را در فیلم ترسناک Nightmare on Elm Street (1984) به دست آورد.

در سال ۱۹۸۵ گروه Kids از هم جدا شدند. همچنین، ازدواج دپ با لوری آلیسون نیز به پایان رسید. دپ شروع به مطالعه جدی بازیگری کرد. او ابتدا در کلاس‌های استودیو Loft در لس آنجلس شرکت کرد و سپس با یک مربی خصوصی کار کرد. این درس‌ها در سال ۱۹۸۷، زمانی که او جایگزین جف یاگر در نقش پلیس مخفی تامی هانسون در سریال تلویزیونی محبوب کانادایی ۲۱ Jump Street شد، نتیجه داد.

این نقش، جانی دپ را تقریباً بلافاصله به سوی ستاره شدن سوق داد. او یک شبه در بین نوجوانان محبوبیت زیادی کسب کرد. زمانی که قراردادش در جامپ استریت در سال ۱۹۸۹ به پایان رسید، او از این فرصت استفاده کرد و نقش‌های بزرگتری را دنبال کرد.

جانی دپ

موفقیت اصلی جانی: «بچه گریه کن» و «ادوارد دست قیچی»

در سال ۱۹۹۰، دپ در فیلم موزیکال «فریاد بچه» (۱۹۹۰) به کارگردانی جان واترز بازی کرد. طی این فیلم جانی موفق شد تصویری که از خود به مردم ارائه کرده بود را تغییر دهد. در همان سال، او فرصتی پیدا کرد تا توانایی بازیگری خود را به عنوان بازیگر نقش اصلی فیلم فانتزی تیم برتون به نام ادوارد دست قیچی، به نمایش بگذارد.

این فیلم نه تنها جانی دپ را به عنوان بازیگر لیست A معرفی کرد، بلکه بیش از ۵۴ میلیون دلار فروش داشت. پس از موفقیت فیلم، دپ تصویری از خود به عنوان یک بازیگر جدی و تا حدودی تاریک و خاص ایجاد کرد. او به طور مداوم نقش‌هایی را انتخاب می‌کرد که منتقدان و تماشاگران را شگفت زده می‌کرد.

دپ در آن سال‌ها به شکوفایی خود ادامه داد. او تحسین منتقدان را به دست آورد و محبوبیت کار خود را افزایش داد. جانی در آن سال‌ها کارکترهای محبوبی را ایفا کرد. برای مثال نقش او به‌عنوان انسان‌دوست اجتماعی، سام در بنی و جون (۱۹۹۳) بود که جایزه گلدن گلوب را برای او به ارمغان آورد.

جانی دپ تبدیل به ستاره‌ی باکس آفیس شد

جانی در سال ۱۹۹۹ با فیلم The Astronaut’s Wife توانایی خود را در فیلم های ترسناک علمی-تخیلی امتحان کرد. در همان سال، او بار دیگر با برتون در Sleepy Hollow همکاری کرد. او سال بعد در درام محبوب Chocolat ظاهر شد. پس از آن نیز در سال ۲۰۰۱ نقشی پرهزینه در نقش جورج جونگ (شاه کوکائین واقعی) در فیلم Blow بازی کرد. دپ سپس در درام ترسناک “از جهنم” در سال ۲۰۰۱ ظاهر شد.

در سال ۲۰۰۴، دپ برای بازی در نقش کاپیتان جک اسپارو در ماجراجویی خانوادگی دزدان دریایی کارائیب نامزد جایزه اسکار شد. در پایان همان سال، جانی دپ در فیلم Finding Neverland نقش‌آفرینی کرد که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. این فیلم برای او بیش از ۱۰ نامزدی جایزه، از جمله جایزه اسکار و گلدن گلوب را به همراه داشت.

در سال ۲۰۰۶، دپ در نقش کاپیتان جک اسپارو برای دنباله فیلم Pirates of the Caribbean: Dead Man’s Chest بازگشت. او در این نقش رکورد باکس آفیس را در رسیدن به بالاترین آمار آخر هفته شکست.

جانی دپ

تا سال ۲۰۱۲، دپ یکی از بزرگ‌ترین ستاره‌های سینمای جهان بود. او در فهرست رکوردهای جهانی گینس به عنوان پردرآمدترین بازیگر جهان با درآمد ۷۵ میلیون دلاری ثبت شد.

در سال ۲۰۱۵، جانی دپ در دو فیلم ساخته شده توسط Infinitum Nihil ظاهر شد. این فیلم یک شکست انتقادی و تجاری بود و نامزدی تمشک طلایی را برای هر دو ستاره به ارمغان آورد. فیلم دوم، توده سیاه (۲۰۱۵) بود که جانی در آن نقش رئیس جنایی بوستون وایتی بولگر را بازی کرد. این فیلم با استقبال بهتری مواجه شد. منتقدان هالیوود آن را یکی از بهترین بازی‌های دپ تا به امروز نامیدند. این نقش باعث شد دپ سومین نامزدی خود را برای جایزه بهترین بازیگر مرد SAG دریافت کند.

جانی دپ همچنین در سریال لندن فیلدز با بازی همسرش امبر هرد که قرار بود در سال ۲۰۱۵ اکران شود، ظاهر شد. اما اکران عمومی آن به دلیل دعوی قضایی آن ها تا سال ۲۰۱۸ به تعویق افتاد. به علاوه، در سال ۲۰۱۵، خانه مد لوکس فرانسوی دیور با دپ به عنوان چهره عطر مردانه خودقرارداد امضا کرد. در نهایت او به عنوان یک افسانه دیزنی معرفی شد. همکاری جانی با دیور همچنان ادامه دارد.

فعالیت‌های اخیر جانی دپ

در مارس ۲۰۲۱، شهر دروغ‌ها، که در ابتدا برای سال ۲۰۱۸ برنامه‌ریزی شده بود، در سینماها اکران شد.

دپ جوایز افتخاری متعددی در جشنواره‌های فیلم اروپایی دریافت کرد؛ از جمله در جشنواره Camerimage در لهستان، جشنواره بین‌المللی فیلم کارلووی واری در جمهوری چک و جشنواره فیلم سن سباستین در اسپانیا. این جوایز بحث‌برانگیز بود، و سازمان‌های خیریه خشونت خانگی از این جشنواره‌ها انتقاد کردند.

در سال ۲۰۲۲، دپ در نقش شاه لوئی پانزدهم در فیلم “هنوز نامی درباره زندگی پادشاه” انتخاب شد. این فیلم توسط بازیگر و کارگردان فرانسوی Maïwenn کارگردانی خواهد شد. در فوریه ۲۰۲۲، جانی دپ مدال طلای شایستگی صربستان را از رئیس جمهور الکساندر ووچیچ به دلیل شایستگی های برجسته در فعالیت‌های عمومی و فرهنگی، به ویژه در زمینه ترویج هنر جمهوری صربستان در جهان دریافت کرد.

جانی دپ

روابط شخصی جانی

جانی دپ از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۵ با آرایشگر لوری آن آلیسون ازدواج کرد. پس از آن در سال ۱۹۹۸ با ونسا پارادی، بازیگر و خواننده فرانسوی رابطه برقرار کرد که حاصل آن دو فرزند بود. آخرین رابطه‌ی او با آمبر هرد بوده که به رسانه‌ها کشیده شد و دردسرهای زیادی برای جانی داشت. آن ها در فوریه با ۲۰۱۵ با یکدیگر ازدواج کردند.

این زوج در سال ۲۰۱۷، با شکایت آمبر از جانی مبنی بر آزار و خشونت خانگی، از یکدیگر جدا شدند. این پرونده و اتهاماتی که به جانی وارد شده تا کنون ادامه داشته است. در آپریل ۲۰۲۲ جانی دپ از آمبر هرد به دلیل اتهامات هرد شکایت کرده است. در حال حاضر دادگاه آن ها به صورت علنی در جریان است.

لیونل مسی

لیونل مسی؛ برنده‌ی توپ طلای فیفا

لیونل مسی فوتبالیست حرفه‌ای آرژانتینی است که در زمره بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال جهان به شمار می‌رود. مسی در ۲۴ ژوئن ۱۹۸۷ در روزاریو، سانتافه، متولد شد. مسی تنها بازیکنی است که در تاریخ موفق به کسب پنج توپ طلای فیفا شده است. او همچنین اولین بازیکنی بود که سه کفش طلای اروپا را به دست آورد. او در طول دوران بازی خود رکوردهای جهانی بسیاری را شکست. مسی در حال حاضر رکورد بیشترین گل زده در لالیگا، یک سال تقویمی (۹۱)، یک فصل (۷۳) و یک بازی لیگ قهرمانان اروپا را دارد.

کودکی لیونل مسی

مسی در ۲۴ ژوئن ۱۹۸۷ متولد شد. او سومین فرزند از بین ۴ فرزند خانواده است. لیونل در خانواده‌ای تنومند و عاشق فوتبال بزرگ شد. او از سنین پایین به این ورزش علاقه داشت و دائماً با برادران بزرگترش، رودریگو و ماتیاس، و پسرعموهایش بازی می‌کرد. او در چهار سالگی به باشگاه محلی گراندولی پیوست. اولین تأثیر او به عنوان بازیکن از مادربزرگ مادری‌اش بود که او را در تمرینات و مسابقات همراهی می‌کرد. مسی به شدت تحت تأثیر مرگ او قرار گرفت. از آن زمان، مسی به عنوان یک کاتولیک متعهد، موفقیت‌های خود را با نگاه کردن به بالا و اشاره به آسمان برای ادای احترام به مادربزرگش جشن می‌گیرد.

زمانی که لیونل مسی هشت ساله شد، برای نیوولز اولد بویز بازی می‌کرد. این گروه بسیار با استعداد بود، تا حدی که آن ها طی چهار سال فقط یک مسابقه را باختند. این علاقه و استعداد محض آن‌ها به بازی بود که باعث شد این گروه به عنوان “ماشین ۸۷” شناخته شود.

لیونل مسی

متأسفانه مسی در یازده سالگی دچار کمبود هورمون رشد شد. علیرغم استعداد فوق‌العاده، باشگاه‌های محلی به او کمک نکردند؛ زیرا حاضر به پرداخت هزینه درمان او نبودند.

در همین مقطع بود که کارلس رکساخ، مدیر ورزشی باشگاه بارسلونا به کمک او آمد. او قول داد که فقط در صورتی که مسی به اسپانیا برود، با پرداخت هزینه‌های پزشکی به او کمک کند. مسی در آکادمی جوانان بارسلونا ثبت نام کرد.

آغاز دوران حرفه‌ای لیونل مسی

دوران حرفه ای مسی در سال ۲۰۰۰ شروع شد. در مدت کوتاهی، او تنها بازیکنی بود که برای پنج تیم مختلف بازی کرد. برتری او در این بازی تا حدی بود که مسی به سرعت در رده‌های سیستم نوجوانان حرکت کرد و اولین بازی خود را در لیگ در ۱۶ اکتبر ۲۰۰۴ در برابر RCD Espanyol انجام داد. اولین گل او سال بعد در ۱ می ۲۰۰۵ مقابل آلباسته به ثمر رسید. او به عنوان جوان‌ترین گلزنی که در بازی لالیگا برای بارسلونا به ثمر رسانده، شناخته شد.

مسی در سپتامبر ۲۰۰۵ شهروندی اسپانیا را دریافت کرد. در نتیجه، مسی این امکان را داشت تا در لیگ قهرمانان، اولین بازی خود را انجام دهد. اولین بازی لیونل مسی در لیگ قهرمانان اروپا مقابل باشگاه ایتالیایی اودینزه بود. اگرچه او به عنوان یار تعویضی وارد زمین شد، اما فوتبال شگفت انگیزی را با رونالدینیو بازی کرد.

مسی از ۱۷ بازی خود در لیگ موفق به زدن ۶ گل شد. با این حال، پارگی عضله در ران راست او منجر به خروج زود هنگام او از لیگ شد.

در فصل ۰۷-۲۰۰۶، مسی دیگر جایگزین نبود. او در لیست یازده نفره قرار گرفته بود. لیونل در ۲۶ بازی، ۱۴ بار با موفقیت توپ را به ثمر رساند. او حتی در ال کلاسیکو هت تریک کرد و به این ترتیب جوان‌ترین بازیکنی شد که در این بازی گل زده است.

لیونل مسی

در ۲۷ فوریه ۲۰۰۷ لیونل مسی صدمین بازی خود را برای بارسلونا مقابل والنسیا انجام داد. در لیگ قهرمانان اروپا، مسی قبل از خروج زودهنگام به دلیل پارگی عضله، ۶ گل زد و ۱ پاس گل داد. این چهارمین بار در سه فصل بود که مسی دچار این نوع مصدومیت شد. در مجموع در این فصل، مسی موفق شده بود در تمامی رقابت‌ها ۱۶ گل به ثمر برساند و ۱۳ بار پاس گل بدهد.

مسی یکی پس از دیگری رکورد شکنی کرد!

سال ۲۰۰۹ سال موفقیت آمیزی برای مسی بود؛ زیرا او نه تنها اولین کوپا دل ری خود را برد، بلکه به تیمش کمک کرد تا لالیگا و در نهایت لیگ قهرمانان اروپا را ببرند. بارسلونا با سه پیروزی در یک سال، به اولین باشگاه اسپانیایی تبدیل شد که سه گانه را به دست آورد. لیونل مسی چند بار هت تریک کرد و فصل را با ۳۸ گل و ۱۸ پاس گل به پایان رساند.

سال ۲۰۱۰ برای مسی سال هت تریک بود. زیرا او مقابل سی دی تنریف، والنسیا سی اف، رئال ساراگوسا گلزنی کرد. به این ترتیب اولین بازیکن بارسلونا بود که در لالیگا هت تریک کرد. مسی در بازی مقابل آرسنال ۴ گل به ثمر رساند. سال  ۲۰۱۰ برای مسی با زدن ۴۷ گل و ۱۱ پاس گل در تمامی رقابت‌ها به پایان رسید.

در حالی که هت تریک و چهار ضرب برای لیونل مسی عادی شده بود، تاریخ زمانی ساخته شد که او در بازی مقابل بایر لورکوزن که بارسلونا با نتیجه ۷-۱ پیروز شد، ۵ گل به ثمر رساند. با این کار او اولین بازیکنی شد که در یک بازی لیگ قهرمانان اروپا پنج گل به ثمر رساند.

موفقیت‌های مسی، یکی پس از دیگری

در سال ۲۰۱۲، تعداد گل‌های مسی در سال تقویمی ۹۱ بود که بالاترین تعداد گل‌های تاریخ بود. این میزان، از تعداد گل‌های گرد مولر ۸۵ گل پیشی گرفت. عملکرد فوق العاده مسی باعث شد تا بارسلونا قرارداد خود را تا سال ۲۰۱۸ با این بازیکن خارق‌العاده تمدید کند.

لیونل مسی

او شروع شگفت انگیزی در فصل ۲۰۱۵ داشت. لیونل مسی به همراه هم تیمی‌هایش لوئیس سوارز و نیمار عملکرد درخشانی از خود ارائه داد. آن ها در مجموع ۱۲۲ گل در تمام رقابت‌ها در آن فصل به ثمر رساندند که رکوردی در فوتبال اسپانیا محسوب بود. مسی ۵۸ گل از ۱۲۲ گل را به ثمر رسانده بود.

او پانصدمین گل دوران بزرگسالی خود را برای باشگاه و کشور در ۱۷ آوریل ۲۰۱۶ در بارسلونا مقابل والنسیا به ثمر رساند. در فصل ۱۶-۲۰۱۵ در مجموع ۴۱ گل به ثمر رساند و ۲۳ پاس گل داد. او پس از باخت آرژانتین مقابل شیلی در فینال کوپا آمه ریکا سنتناریو در ۲۶ ژوئن ۲۰۱۶ از فوتبال بین المللی خداحافظی کرد.

پس از بازنشستگی او، کمپینی برای مسی برگزار شد که تصمیمش را تغییر دهد. در ۱۲ آگوست ۲۰۱۶، اعلام شد که مسی تصمیم خود برای بازنشستگی را لغو کرده و بخشی از کمپین آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۸ خواهد بود.

لیونل مسی در جام جهانی ۲۰۱۸

مسی در جام جهانی فوتبال ۲۰۱۸ در آخرین بازی گروهی آرژانتین مقابل نیجریه گلزنی کرد و به تیمش کمک کرد تا با نتیجه ۲-۱ پیروز شود. در این روند، او اولین بازیکنی بود که در نوجوانی، بیست سالگی و سی سالگی در جام جهانی گلزنی کرده است. همچنین، او پس از دیگو مارادونا و گابریل باتیستوتا سومین بازیکن آرژانتینی شد که در سه جام جهانی مختلف گلزنی می‌کند. عملکرد آرژانتین در جام جهانی ۲۰۱۸ ضعیف بود و با شکست مقابل فرانسه در مرحله یک هشتم نهایی حذف شدند.

پس از شکست در جام جهانی این گمانه زنی وجود داشت که لیونل مسی ممکن است بار دیگر از فوتبال بین المللی خداحافظی کند. با این حال، در مارس ۲۰۱۹، او در تیم آرژانتین برای بازی دوستانه مقابل ونزوئلا و مراکش حضور داشت. مسی در تاریخ ۲۲ مارس ۲۰۱۹ در یک بازی دوستانه مقابل ونزوئلا در مادرید بازگشت بین المللی خود را انجام داد.

لیونل مسی

فعالیت‌های اخیر مسی؛ ۲۰۲۱

در ۲۱ ژوئن، مسی در ۱۴۷امین بازی خود بازی کرد. او در نهایت با رکورد خاویر ماسکرانو برای بیشترین بازی برای آرژانتین در پیروزی ۱–۰ مقابل پاراگوئه در سومین بازی آن ها در مسابقات برابری کرد. یک هفته بعد، لیونل مسی رکورد بیشترین حضور در پیراهن آرژانتین را شکست. در ۱۰ ژوئیه، آرژانتین میزبان برزیل را با نتیجه ۱–۰ در فینال شکست داد. در نتیجه، مسی اولین قهرمانی مهم بین‌المللی خود و اولین قهرمانی آرژانتین از سال ۱۹۹۳ را به دست آورد.

مسی در ۹ گل از ۱۲ گلی که آرژانتین به ثمر رساند، ۴ گل و ۵ پاس گل به ثمر رساند. او به دلیل عملکردش به عنوان بهترین بازیکن مسابقات انتخاب شد. در سال ۲۰۲۱ کفش طلا به مسی تعلق گرفت زیرا او پاس‌های بیشتری نسبت به رقیبش، لوئیس دیاز کلمبیایی داشت.

آثار بشردوستانه لیونل مسی

مسی در سال ۲۰۰۷ یک موسسه خیریه برای حمایت از دسترسی به آموزش و مراقبت‌های بهداشتی برای کودکان آسیب‌پذیر تأسیس کرد. دلیل تأسیس این بنیاد توسط مسی، بیماری‌ها و ناتوانی‌های او در کودکی بود.

مسی در سال ۲۰۱۰ سفیر حسن نیت یونیسف بود. او برای حمایت از حقوق کودکان تلاش کرد. در سال ۲۰۱۳، مسی مبلغ ۶۰۰۰۰۰ یورو را برای بازسازی بیمارستان کودکان آرژانتین اهدا کرد.

لیونل مسی

زندگی شخصی لیونل مسی

مسی اولین بار پس از دربی بارسلونا و اسپانیول به همراه همسرش روکوزو در یک کارناوال در سیتگز دیده شد. آن ها اولین فرزند خود، تیاگو را در ۲ نوامبر ۲۰۱۲ و فرزند دوم متئو را در ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۵ به دنیا آورند. مسی پس از چندین سال رابطه با روکوزو، در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۷ با او ازدواج کرد. عروسی آن ها در هتلی مجلل به نام هتل سیتی سنتر در روزاریو برگزار شد.

پیشنهاد می‌گنیم پس از این با زندگی دیگر بازیکن برتر جهان، کریستیانو رونالدو نیز در compro آشنا شوید.

تایسون فیوری

تایسون فیوری؛ بهترین بوکسور سنگین وزن فعال جهان

تایسون لوک فیوری (زادهٔ ۱۲ اوت ۱۹۸۸) یک بوکسور حرفه‌ای بریتانیایی است. او دو بار قهرمان سنگین وزن جهان شد. تایسون از زمان شکست دیونتای وایلدر در سال ۲۰۲۰، عناوین WBC و The Ring را در اختیار دارد. او دو بار عنوان قهرمانی را کسب کرد. از تایسون توسط رسانه‌ها به عنوان قهرمان خطی سنگین وزن یاد می‌شود. از آوریل ۲۰۲۲، فیوری توسط ESPN و BoxRec به عنوان بهترین سنگین وزن فعال جهان معرفی شد. تایسون فیوری توسط BoxRec به عنوان چهارمین بهترین بوکسور فعال شناخته شد.

فیوری که در منچستر در یک خانواده مسافر ایرلندی متولد شد، به عنوان یک آماتور، نماینده انگلیس و ایرلند بود. پدر و مادر تایسون در سنین جوانی به انگلستان مهاجرت کردند. او در سال ۲۰۰۸ عنوان فوق سنگین وزن ABA را به دست آورد و در همان سال، در سن ۲۰ سالگی حرفه‌ای شد. او پس از دو بار قهرمانی در وزن انگلیس، در سال ۲۰۱۱، درک چیسورا را شکست داد و به عنوان قهرمان بریتانیا و کشورهای مشترک المنافع شناخته شد. تایسون لوک فیوری به عنوان یکی از برترین بوکسورهای سنگین وزن این نسل شناخته شده است. او چندین بار در بوکس حرفه‌ای، قهرمان سنگین وزن شد.

کودکی و نوجوانی تایسون فیوری

تایسون در خانواده‌ای ایرلندی به دنیا آمد. پدربزرگ پدری او متولد شهر توام در گالوی است. تایسون در حومه منچستر ویتنشاو متولد شد. او یکی از چهار فرزندی است که پس از ۱۴ بارداری مادرش، از زایمان جان سالم به در برد. فیوری سه ماه زودتر از زمانی که برای تولدش مشخص شده بود به صورت نارس به دنیا آمد. پدر او با الهام از مایک تایسون نام پسر خود را تایسون گذاشت.

تایسون فیوری

فیوری بوکس را در سن ۱۰ سالگی شروع کرد. خانواده فیوری سابقه طولانی در بوکس دارند. پدر او که بوکسوری حرفه‌ای بود، تا سال ۲۰۱۱ به عنوان مربی تایسون فیوری فعالیت می‌کرد. تا اینکه به دلیل یک خصومت روانه‌ی زندان شد. در آن زمان عموی تایسون، هیو فیوری، تا سال ۲۰۱۴ و سپس عموی دیگرش او را آموزش داد. پیتر فیوری، تایسون را در آماده سازی او برای مبارزه‌اش با ولادیمیر کلیچکو آموزش داد.

تایسون در ۱۱ سالگی مدرسه خود را رها کرد و به همراه پدر و برادرانش شروع به آواربرداری جاده‌ها کرد.

حرفه‌‌ی بوکس آماتور تایسون فیوری

فیوری در طول دوران آماتوری خود چندین بار نماینده ایرلند و بریتانیا شد. او مهارت‌های خود را در باشگاه بوکس خانواده مقدس بلفاست تقویت کرد. بعدها، او کمپ تمرینی خود را به باشگاه اسمیتبورو در شهرستان موناگان منتقل کرد. تایسون فیوری برنده مدال برنز مسابقات جهانی بوکس جوانان آیبا در سال ۲۰۰۶ بود.

تایسون پس از قهرمانی در مسابقات قهرمانی نوجوانان اتحادیه اروپا، مدال نقره مسابقات را به دست آورد. فیوری علی‌رغم اینکه سومین بوکسور آماتور جهان بود، در المپیک ۲۰۰۸ شرکت نکرد. زیرا هر کشور برای هر بخش مجاز به انتخاب یک نفر بود و آن زمان دیوید پرایس انتخاب شده بود.

او قبل از اینکه حرفه‌ای شود، در سال ۲۰۰۸ عنوان فوق سنگین وزن ABA را به دست آورد. او حرفه بوکس آماتور خود را با رکورد ۳۱-۴ به پایان رساند.

آغاز بوکس حرفه‌ای

تایسون فیوری بوکس حرفه‌ای خود را از ۲۰ سالگی شروع کرد. او در ۶ دسامبر ۲۰۰۸، در اولین بازی خود در مقابل بلا گیونگیوسی از مجارستان بازی کرد و در دور اول پیروز شد. او هفت ماه بعد بار دیگر مبارزه کرد و در همه‌ی مسابقات خود پیروز شد. تایسون در سپتامبر ۲۰۰۹ جان مک درموت را شکست داد. در نهایت، او عنوان سنگین وزن انگلیس را به خود اختصاص داد.

فیوری در مسابقات بعدی هانس یورگ بلاسکو و توماس مرازک را شکست داد. این ورزشکار در جولای ۲۰۱۱ در مسابقه ای به مصاف درک چیسورا رفت و برنده شد.

تایسون فیوری

قهرمان سنگین وزن اروپا

مسابقات سنگین وزنی که تایسون فیوری در آن ها پیروز شد:

  • او در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۴ با Dereck Chisora ​​مبارزه کرد و او را شکست داد.
  • او در ۲۸ فوریه ۲۰۱۵ مقابل کریستین همر قرار گرفت و در این مسابقه پیروز شد.

قهرمان متحد سنگین وزن جهان

او در این سال‌ها بدون هیج شکستی تمامی حریفان خود را شکست داد. یکی از آرزوهای تایسون مبارزه در برابر ولادیمیر کلیچکو بود. تا اینکه در نهایت در ۲۸ نوامبر ۲۰۱۵ در مقابل ولادیمیر قرار گرفت و او را شکست داد. فیوری پس از این مسابقه دچار افسردگی شدید شد.

تایسون فیوری در این باره گفته: «زمانی که یک بوکسور آماتور بودم تمامی بازی‌های ولادیمیر کلیچکو را دنبال می‌کردم و شاهد پیروزی‌های او بودم. شکست دادن او بزرگ‌ترین هدف من بود. وقتی که در نهایت او را هم شکست دادم، دیگری چیزی برای اثبات نداشتم و دچار افسردگی شدم. در آن زمان‌ها برای رام کردن افسردگی از مواد مخدر و مشروبات الکلی استفاده می‌کردم. با این حال زمانی که مستی از بین می‌رود افسردگی بیشتر از گذشته به سراغ آدم می‌آید.»

او در ادامه می‌گوید:«به حدی رسیده بودم که حتی اگر یک اتاق الماس در اختیار من می‌گذاشتند حاضر نبودم در هیچ مسابقه‌ی بوکسی شرکت کنم. در آن زمان از تمامی رویداد‌های بوکس فرار می‌کردم و هیچ مسابقه‌ای را دنبال نمی‌کردم. زیرا دیگر چیزی نبود که نداشته باشم و همه چیز برای من بی‌معنا شده بود.» در نهایت در ۱۳ اکتبر ۲۰۱۶، مجوز بوکس او به حالت تعلیق درآمد.

تایسون فیوری

بازگشت تایسون فیوری به میدان

او در آن زمان تبدیل به فردی چاق، معتاد، دائم‌الخمر و افسرده شده بود. این روند برای تایسون بیش از ۲ سال طول کشید. در غیاب تایسون یک بوکسور معروف آمریکایی به نام دیانتی وایلدر وارد عرصه شده بود. او در آن زمان در تمامی بازی‌ها پیروز می‌شد.

در نهایت روزی یکی از طرفداران دیانتی وایلدر در لایو اینستاگرامی او می‌گوید:«ای کاش تایسون از دنیای بوکس خدافظی نمی‌کرد تا شاهد مسابقه‌ی شما با یکدیگر بودیم.» در آن لایو دیانتی می‌گوید: «تایسون به حدی از دنیای بوکس دور شده که دیگر توانایی بازگشت را ندارد.»

همزمان با این اتفاق، تایسون فیوری از زندگی آن روزها‌ی خود خسته شده بود و به دنبال بهانه‌ای برای آغاز بود. تا اینکه در ۲۳ دسامبر ۲۰۱۶ اعلام کرد که به تمرینات بازگشته است و طبق برنامه‌ریزی‌هایش در آوریل یا می ۲۰۱۷ به رینگ باز می‌گردد. او اعلام کرد که قصد دارد تا قبل از پایان سال با سه مبارز بزرگ مبارزه کند. او وزن کم کرد و از نظر پزشکی مجوز رقابت گرفت.

در نهایت او به ایده‌آلی رسید که توانست دوباره برای مسابقات حاضر شود. تایسون پس از دو مسابقه که در هر دوی آن ها پیروز شد، برای بازی در مقابل دیانتی وایلدر قرار گرفت. مسابقه‌ی آن ها در دور اول به مساوی کشید. آن ها پس از ۱ سال برای بار دوم در مقابل یکدیگر حاضر شدند و در نهایت تایسون موفق شد که دیانتی وایلدر را شکست دهد.

تایسون فیوری

آخرین مسابقه‌ی تایسون فیوری

در ۲۴ آپریل ۲۰۲۲، تایسون برای آخرین مسابقه‌ی خود در مقابل دلیان ووت حاضر شد. فیوری طبق معمول در این بازی نیز پیروز شد. در نهایت تایسون بدون حتی یک شکست، با دنیای بوکس خداحافظی کرد.

دارایی تایسون

فیوری مردی ثروتمند است که در مسابقات قهرمانی متعددی شرکت کرده و برنده شده است. در سال ۲۰۱۸، دارایی خالص او ۴۰ میلیون دلار برآورد شد. پس از امضای قرارداد با ESPN، دارایی خالص تایسون به ۸۰ میلیون پوند (حدود ۹۸٫۲۷ میلیون دلار) رسید. در آخر تایسون، در آخرین مبارزه‌ی خود ۲۵ میلیون پوند به دست آورد.

سخن آخر

در این مقاله در compro به زندگی تایسون فیوری پرداختیم. تایسون با بازگشت خود ثابت کرد که زمانی که برای خودتان هدفی را مشخص کرده باشید، موفق خواهید. امروزه او از تجربه‌ها و سختی‌های زندگی خود بدون هیچ پرده‌ای تعریف می‌کند تا الهام بخش کسانی باشند که زندگی سختی همچون او را تجربه می‌کنند.

هالزی

آشنایی با هالزی؛ خواننده و ترانه‌نویس موفق آمریکایی

اشلی نیکولت فرانگیپین که با نام مستعار خود هالزی شناخته می‌شود، هنرمند پاپ و ترانه‌سرای آمریکایی است. حرفه خوانندگی او در سال ۲۰۱۲ با تقلید از آهنگ تیلور سوئیفت به نام “من می دانستم تو مشکل داری” آغاز شد. اولین نمایش طولانی او “اتاق ۹۳” در سال ۲۰۱۴ منتشر شد. در بیلبورد ۲۰۰ ایالات متحده در رتبه ۱۵۹ قرار گرفت. سال بعد به اوج خود رسید. او اولین آلبوم استودیویی خود را با عنوان “Badlands” منتشر کرد. این برای او موفقیت بزرگی بود که در هفته اول ۹۷۰۰۰ نسخه در ایالات متحده فروخت. این فیلم در رتبه دوم جدول بیلبورد ۲۰۰ قرار گرفت و همچنین توسط منتقدان مورد بازبینی مثبت قرار گرفت.

او نام حرفه‌ای خود را«هالزی» انتخاب کرد. دلیل انتخاب او این است که این اسم او را به یاد خیابانی در بروکلین می‌اندازد که در سال‌های نوجوانی‌اش زمان زیادی را در آن سپری می‌کرد. او از سن هفده سالگی شروع به نوشتن آهنگ کرد. Halsey جایزه ستاره‌ی نوظهور را توسط زنان بیلبورد در موسیقی در سال ۲۰۱۶ دریافت کرد. این جایزه به زنانی در صنعت موسیقی تعلق می‌گیرد که نه تنها تأثیر قابل توجهی داشته‌اند، بلکه الهام بخش دیگران نیز بوده‌اند. تا اوایل سال ۲۰۱۷ Halsey یک آلبوم استودیویی، یک پخش گسترده، پنج تک آهنگ و پنج موزیک ویدیو منتشر کرده بود.

کودکی و اوایل زندگی هالزی

او در ۲۹ سپتامبر ۱۹۹۴ در کلارک، نیوجرسی متولد شد. پدرش تبار آفریقایی-آمریکایی دارد و مادرش اصالتا ایتالیایی، ایرلندی و همچنین مجارستانی است. Halsey دو برادر دارد. او نواختن ویولن و ویولن سل را از سنین پایین شروع کرد. بعدها در سن ۱۴ سالگی گیتار را نیز به دست گرفت. او در ابتدا قصد داشت با رشته هنرهای زیبایی به دانشگاه برود. با این حال، او قادر به پرداخت شهریه‌ی آن نبود. در نتیجه به جای آن، در یک کالج محلی با گرایش نویسندگی خلاق ثبت نام کرد.

هالزی

هالزی در مدرسه مورد آزار و اذیت قرار گرفت و در سن ۱۷ سالگی اقدام به خودکشی کرد که موفق نبود. در نهایت این اقدام منجر به بستری شدن او در بیمارستان به مدت سه هفته شد. به دنبال آن، او مبتلا به اختلال دوقطبی شد. بلافاصله پس از آن شروع به استفاده از مواد مخدر کرد. Halsey در یکی از مصاحبه‌های خود گفت که اختلال دوقطبی او باعث شد که او به یک “کودک نامتعارف” تبدیل شود.

در سال ۲۰۱۲، او از دبیرستان منطقه‌ای وارن هیلز در واشنگتن، نیوجرسی فارغ التحصیل شد. او در اواخر سال‌های نوجوانی با مشکلات مالی رو به رو شد. در آن زمان موسیقی تنها راه هالزی برای پرداخت قبوضش بود. به همین دلیل او شروع به اجرای نمایش در شهرهای مختلف در سراسر ایالات متحده کرد. در آن زمان‌ها او نام‌های هنری مختلفی داشت که «Halsey» محبوب‌ترین آن ها بود.

او به عنوان یک هنرمند الکتروپاپ از پدر و مادرش الهام گرفت. او همچنین از کانیه وست، جاستین بیبر و امی واینهاوس نیز الهام گرفته است.

هالزی به دلیل برخی از اختلافات با خانواده‌اش از خانه اخراج شد. او با مشکلات بسیاری در آن مدت مواجه شده بود. پدر او نیز معتقد بود که از راه موسیقی موفق نخواهد شد و پشتیبان او نبود. با این حال او تمام تلاش خود را برای موفقیت در موسیقی کرد.

آغاز کار Halsey

Halsey در ابتدا کار خود را در یوتوب آغاز کرد. او در آنجا آهنگ‌های کاور را منتشر می‌کرد. در سال ۲۰۱۲ او آهنگی به نام «آهنگ هیلور» را ضبط کرد. این آهنگ در واقع تقلیدی از آهنگ «I Knew You were Trouble » تیلور سویفت بود. در نهایت آهنگ او نیز در سراسر جهان مورد توجه گسترده قرار گرفت.

بعدها در سال ۲۰۱۴، او آهنگی به نام Ghost را ضبط و در SoundCloud پست کرد. این آهنگ به آهنگی موفق تبدیل شد و هالزی را به محبوبیت زیادی رساند. به دلیل اجرای باورنکردنی و قوی او، بسیاری از شرکت‌های ضبط از او خواستند با آن ها قرارداد امضا کند. او سرانجام با لیبل ضبط Astralwerks، یک شرکت ضبط مستقر در ایالات متحده که عمدتاً بر موسیقی الکترونیک و رقص متمرکز است، قرارداد امضا کرد.

در ۲۷ اکتبر ۲۰۱۴، او اولین نمایشنامه توسعه یافته خود را نیز منتشر کرد. عنوان آن اتاق ۹۳ بود. همچنین، برای ۵ آهنگ ضبط شده‌ی خود نیز موزیک ویدئو ساخت.

هالزی

آغاز شهرت Halsey

در سال ۲۰۱۵ اولین آلبوم او با نام “Badlands” در ماه اوت منتشر شد. به منظور تبلیغ موسیقی خود، او در چندین مصاحبه حضور داشت. کم کم محبوبیت و طرفداران او شروع به رشد کردند و هر روز بیشتر و بیشتر شدند. در نتیجه‌ی پیشرفتش، او به پلتفرم اصلی موسیقی سوق داده شد.

هالزی در جشنواره South by Southwest عملکرد درخشانی داشت. این جشنواره، یک جشنواره‌ی فیلم و موسیقی و کنفرانسی است که در اواسط ماه مارس در تگزاس برگزار می‌شود. شرکت او در این جشنواره موجب شهرتش در فضای مجازی شد. در نتیجه، Halsey به سرعت تبدیل به بیشترین توییت در مورد هنرمندان شد. شهرت او تا جایی پیش رفت که تعداد طرفداران آنلاین او به ۳٫۹ میلیون دنبال کننده در توییتر و ۳٫۸ میلیون در اینستاگرام تا اوایل سال ۲۰۱۷ افزایش یافت.

جوایز و دستاوردها

هالزی نامزد جایزه موسیقی MTV اروپا برای هنرمند در حال ظهور در سال ۲۰۱۵، و همچنین جایزه انتخاب مردم برای هنرمند برک‌آوت مورد علاقه و جایزه NME در رده بهترین هنرمند جدید در سال ۲۰۱۶ شد.

او در سال ۲۰۱۶ برنده جایزه ستاره نوظهور توسط زنان بیلبورد در موسیقی شد که جایزه قابل توجهی برای زنان در صنعت موسیقی است.

علاوه بر این، در سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، آهنگ‌های او در جشنواره جوایز پاپ BMI برنده‌ی جایزه شدند.

هالزی

فیلم‌هایی که Halsey در آن‌ها ایفای نقش داشته

او در ۴ فیلم سینمایی نیز به صورت صدا و یا حضور فیزیکی نقش داشته است. او در سینمایی Wonder Woman در سال ۲۰۱۸ به عنوان صدا نقش داشته است. A Star Is Born (2018)، If I Can’t Have Love, I Want Power (2021) و Sing 2 (2021) بازی کرده است.

زندگی شخصی هالزی

او زنی فمینیست بوده و در مورد مسائل اجتماعی مانند جنسیت گرایی، نژادپرستی، بیماری‌های روانی و … به آگاهی مردم می‌پردازد.

او در سال ۲۰۲۰ با آلِو آیدین بازیگر، تهیه‌کننده و فیلمنامه‌نویس ترک وارد رابطه شد. Halsey در ژانویه ۲۰۲۱، اعلام کرد که در انتظار اولین فرزندش از شریک زندگی خود است. پسر آن‌ها اندر در ژوئیه ۲۰۲۱ به دنیا آمد.

سخن آخر

در این مقاله در کامپرو با زندگی پر از چالش هالزی آشنا شدیم. او با این که با سختی‌های بسیار زیاد و بزرگی مواجه شد، نهایت تلاش خود را کرد تا در جایگاه امروزش قرار گیرد. این خواننده‌ی موفق امروز محبوبیت زیادی در سطح جهان دارد و هر روز نیز به شهرت افزوده می‌شود.

آنگلا مارکل

آنگلا مرکل؛ صدراعظم آلمان پیشین

آنگلا مرکل، خواهرزاده آنگلا دوروتیا کاسنر متولد ۱۷ ژوئیه ۱۹۵۴ در هامبورگ، آلمان غربی است. او سیاستمدار آلمانی است که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۱ به عنوان صدراعظم آلمان خدمت کرد. در تاریخ آلمان، او اولین زنی بود که این سمت را بر عهده گرفت و دومین صدراعظم باسابقه بود. با ما در compro همراه باشید تا با مرکل بیشتر آشنا شوید.

درباره‌ی مرکل

والدین آنگلا، هورست و هرلیند کاسنر، در هامبورگ یکدیگر را ملاقات کردند. هامبورگ جایی است که پدر مرکل در آن دانشجوی الهیات و مادرش معلم لاتین و انگلیسی بود. خانواده‌ی او چند هفته پس از تولد مرکل به آلمان شرقی (جمهوری دموکراتیک آلمان) نقل مکان کردند. در سال ۱۹۵۷ آن ها دوباره به تمپلین رفتند. آنگلا مرکل دبیرستان خود را در سال ۱۹۷۳ در تمپلین به پایان رساند. سپس، در همان سال او به لایپزیگ رفت. مرکل در دوران کودکی و جوانی خود در میان همسالانش با نام مستعار «کاسی» که برگرفته از نام خانوادگی او کاسنر است، شناخته می شد.

مرکل اصالت آلمانی و لهستانی دارد. پدربزرگ پدری او، لودویک کاسنر، یک پلیس آلمانی از نژاد لهستانی بود که در مبارزات لهستان برای استقلال در اوایل قرن بیستم شرکت کرده بود. از اواسط دهه ۱۹۹۰، مرکل به طور علنی به میراث لهستانی خود در موارد متعدد اشاره کرد. او یک چهارم خود را لهستانی توصیف کرده است.

درباره‌ی آنگلا مرکل در سنین جوانی و ازدواج او

مرکل در دانشگاه کارل مارکس (دانشگاه لایپزیگ کنونی) در رشته فیزیک مشغول به تحصیل شد. او در این دانشگاه با همسر اول خود (همکار دانشجوی فیزیک اولریش مرکل) آشنا شد. در نهایت، آن ها در سال ۱۹۷۷ ازدواج کردند. پس از اخذ دیپلم در سال ۱۹۷۸، مرکل به عنوان عضو هیئت علمی در مؤسسه مرکزی شیمی فیزیک در برلین شرقی، در آکادمی علوم مشغول به کار شد. در سال ۱۹۸۲ مرکل و همسرش از هم جدا شدند. با این حال، آنگلا نام خانوادگی خود را (مرکل) حفظ کرد. آنگلا برای پایان نامه‌ی خود در مورد شیمی کوانتومی در سال ۱۹۸۶ مدرک دکترا دریافت کرد.

آنگلا مرکل

مرکل مانند اکثر کودکانی که در جمهوری دموکراتیک آلمان بزرگ می‌شوند، در سازمان‌های جوانان این ایالت شرکت می‌کرد. او عضو پیشگامان جوان (از ۱۹۶۲) و جوانان آلمانی آزاد (از ۱۹۶۸) بود. مشارکت او با جوانان آلمانی آزاد منجر به بحث و جدل شد. زیرا برخی از همکاران سابق او از مؤسسه مرکزی شیمی فیزیک ادعا کردند که او به عنوان دبیر تبلیغات در مؤسسه فعال بود. این در حالی است که مرکل معتقد بود که او مسئول امور فرهنگی (مانند تهیه بلیط تئاتر) است. حتی هنگامی که پرسنل وزارت امنیت دولتی به عنوان خبرچین به مرکل مراجعه کردند، او درخواست آن ها را نپذیرفت.

بخشی از زندگی سیاسی آنگلا مرکل

پس از فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹، مرکل به حزب بیداری دموکراتیک تازه تاسیس پیوست و در فوریه ۱۹۹۰ سخنگوی مطبوعاتی این حزب شد. در آن ماه این حزب به حزب محافظه کار اتحاد برای آلمان، ائتلافی با اتحادیه سوسیال آلمان (DSU) و اتحادیه دموکرات مسیحی (CDU) پیوست. چند روز قبل از اولین و تنها انتخابات آزاد آلمان شرقی در مارس ۱۹۹۰، فاش شد که رئیس بیداری دموکراتیک، ولفگانگ شنور، سال ها به عنوان یک خبرچین اساسی کار می کرد.

اگرچه این خبر حامیان ائتلاف را تکان داد، اما ائتلاف پیروز شد و بیداری دموکراتیک با وجود کسب تنها ۰٫۹ درصد آرا، بخشی از دولت شد. آنگلا مرکل معاون سخنگوی دولت لوتار دو مازییر (CDU) شد. او در آگوست ۱۹۹۰ به CDU پیوست. آن حزب در اول اکتبر، یک روز قبل از اتحاد مجدد آلمان، با همتای غربی خود ادغام شد.

در ۱۰ آوریل ۲۰۰۰، مرکل به عنوان رئیس CDU انتخاب شد. او اولین زن و اولین غیر کاتولیک بود که این حزب را رهبری کرد. به عنوان رهبر CDU، مرکل با اثرات ماندگار رسوایی مالی و یک حزب تقسیم شده روبرو شد. اگرچه مرکل امیدوار بود در انتخابات سال ۲۰۰۲ به عنوان نامزد صدراعظم نامزد شود، اکثریت حزب او ترجیح خود را برای ادموند استویبر از اتحادیه سوسیال مسیحی ابراز کردند. پس از اینکه CDU-CSU در انتخابات شکست خورد، مرکل رهبر اپوزیسیون شد.

زندگی شخصی آنگلا مرکل

همانطور که گفتیم آنگلا در سال ۱۹۸۲ از همسر اول خود جدا شد. همسر دوم و فعلی او شیمیدان کوانتومی و پروفسور یواخیم ساور است که تا حد زیادی از کانون توجه رسانه ها دور مانده است. آن ها اولین بار در سال ۱۹۸۱ ملاقات کردند و پس از مدتی در ۳۰ دسامبر ۱۹۹۸ به طور خصوصی ازدواج کردند. آنگلا فرزندی ندارد، اما ساور از ازدواج قبلی خود دو پسر بالغ دارد.

آنگلا مرکل

مرکل در آلمان شرقی بزرگ شد و روسی را در مدرسه یاد گرفت. او می‌توانست به‌طور غیررسمی با ولادیمر پوتین به زبان روسی صحبت کند. اما گفتگوهای دیپلماتیک را از طریق مترجم انجام می‌داد. آنگلا مرکل به ندرت در جمع انگلیسی صحبت می کرد. اما بخش کوچکی از سخنرانی خود را در سال ۲۰۱۴ در پارلمان بریتانیا به زبان انگلیسی ارائه کرد.

مرکل طرفدار پرشور فوتبال است. او حتی در هنگام حضور در بوندستاگ به بازی‌ها گوش می‌دهد و در بازی‌های تیم ملی در مقام رسمی خود شرکت می‌کند. برا مثال او در بازی آلمان مقابل آرژانتین در فینال جام جهانی ۲۰۱۴ شرکت کرد. در این بازی در نهایت آلمان با یک گل پیروز شد. مرکل گفته است که فیلم مورد علاقه او افسانه پل و پائولا، یک فیلم آلمان شرقی است که در سال ۱۹۷۳ منتشر شد.

از سال ۲۰۱۷ دیده شد که آنگلا مرکل در چندین موقعیت عمومی به شکل قابل توجهی می لرزد و مدت کوتاهی پس از آن بهبود می یابد. پس از یکی از این موارد، وی لرزش را به کم آبی نسبت داد و گفت که پس از نوشیدن آب، احساس بهتری داشته است. در نهایت، در ژوئن ۲۰۱۹ رخ داد، او در حین اجرای سرودهای ملی طی دیدارهای دولتی مت فردریکسن و مایا ساندو می‌نشست.

در سپتامبر ۲۰۲۱، پس از سال ها، مرکل گفت که خود را یک فمینیست می‌داند. این بیانیه در کنفرانسی همراه با نویسنده نیجریه‌ای بیان شد.

باوجود چالش‌های قدرتی که داشت، مرکل در انتخابات ماه سپتامبر ۲۰۱۷، برای هفتمین سال متوالی، رتبه نخست را در فهرست سالانه قدرتمندترین زنان جهان بدست آورد. آنگلا مرکل تا کنون ۱۲ بار موفق به کسب این عنوان شده است.

آنگلا مرکل

برخی از جوایز آنگلا مرکل

  • در سال ۲۰۰۶، مرکل به دلیل مشارکت در یکپارچگی بیشتر اروپا، جایزه چشم انداز اروپا را دریافت کرد.
  • فهرست قدرتمندترین افراد جهان توسط فوربس، مرکل را در سال ۲۰۱۲ به عنوان دومین فرد قدرتمند جهان رتبه بندی کرد. (این رتبه بالاترین رتبه ای است که یک زن از زمان شروع لیست به دست آورده است.)
  • در می ۲۰۱۶، مرکل جایزه بین المللی چهار آزادی را از بنیاد روزولت در میدلبورگ، هلند دریافت کرد.
  • در دسامبر ۲۰۱۵، او به عنوان شخصیت سال مجله تایم انتخاب شد.
  • آنگلا مرکل در سال ۲۰۲۰ جایزه هنری کیسینجر را از آکادمی آمریکایی در برلین دریافت کرد.
هلن کلر

هلن کلر؛ نویسنده‌ی نابینا و ناشنوا

هلن کلر (هلن آدامز کلر) متولد ۲۷ ژوئن ۱۸۸۰ در توسکومبیا، آلاباما، ایالات متحده است. او در ۱ ژوئن ۱۹۶۸ در وستپورت درگذشت. او نویسنده و مربی آمریکایی است که نابینا و ناشنوا بود. آموزش او نشان دهنده یک موفقیت فوق العاده در آموزش و پرورش افرادی با چنین ناتوانایی‌هایی است. در ادامه در compro با ما همراه باشید تا با این نویسنده‌ی ناشنوا و نابینا بیشتر آشنا شوید.

کودکی کلر

خانواده او در خانه‌ای به نام آیوی گرین زندگی می‌کردند. پدر کودکی افسر بازنشسته ارتش کنفدراسیون آمریکا و سردبیر یک هفته نامه محلی است. مادر هلن بسیار جوان بود و در شهر ممفیس تحصیلات عالیه داشت. منبع اصلی درآمد خانواده هلن کلر از کاشت پنبه بود. آن ها از طبقه متوسط جامعه بودند. هلن هوش بسیار بالایی داشت؛ به حدی که در بین خانواده و همسایگانش زبانزد شده بود. کلر از ۶ ماهگی توانست ادای کلمات را آغاز کند.

کلر در ۱۹ ماهگی به بیماری‌ای مبتلا شد که منجر به نابینایی و ناشنوایی او شد. در آن زمان مادر هلن متوجه شد که فرزندش نسبت به صدای زنگ خانه و یا تکان دادن دست‌ها بی‌توجه است. علت بیماری هلن همچنان مشخص نیست اما برخی می‌گویند احتمالاً مخملک موجب نابینایی و ناشنوایی او شده است. پزشک هلن بیماری او را تب مغز نام‌گذاری کرده است.

همانطور که گفتیم هوش و ذکاوت هلن کلر زبانزد بود. او از طریق حس لامسه، بویایی و چشایی با محیط اطراف خود ارتباط برقرار می‌کرد. هلن در آن سال‌ها برای ساده‌تر شدن ارتباط خود با دیگران زبان اشاره‌ی مخصوص خود را ابداع کرده بود. او تا سن ۷ سالگی خود از طریق ۶۰ نشانه‌ی مختلف با دیگران ارتباط برقرار می‌کند.

زمانی که هلن بزرگ‌تر شد، متوجه شد که دیگران برای برقراری ارتباط از نشانه‌ها استفاده نمی‌کنند. این مسئله موجب عصبانیت او شد؛ زیرا هلن نمی‌توانست مانند آن ها با محیط اطراف خود ارتباط برقرار کند. او به مرور به شخصیتی عصبی و پرخاشگر تبدیل شد. هلن کلر زمان خوشحالی خود، بدون کنترل با صدای بلند می‌خندید. به همین دلیل بسیاری از اطرافیان و اعضای فامیل می‌گفتند که لازم است که او در بیمارستان بستری شود.

هلن کلر

آشنایی هلن با معلم خود

او در سن ۶ سالگی توسط الکساندر گراهام بل معاینه شد. گراهام بل او را به مؤسسه‌ی آموزشی نابینایان پرکینز در شهر بوستون ارجاع داد. مدیر این مؤسسه، معلمی ۲۰ ساله به نام آن سالیوان (میسی) از موسسه نابینایان پرکینز در بوستون را نزد او فرستاد. او یکی از فارغ التحصیلان مؤسسه بود. سالیوان، فردی برجسته و شناخته شده بود. او از مارس ۱۸۸۷ تا زمان مرگ خود در اکتبر ۱۹۳۶ همراه کلر بود. هلن کلر و سالیوان به مدت ۴۹ سال کنار یکدیگر بودند. هلن از روزی که با معلم خود آشنا شد و آموزش را با او آغاز کرد را، یکی از مهم‌ترین روزهای زندگی خود می‌داند. او از آن روز به عنوان روز تولد روح خود یاد می‌کند.

نحوه‌‌ی آموزش کلر

هلن تا پیش از آشنایی خود با سالیوان نمی‌دانست که هر وسیله‌ای نام مشخصی دارد. تا اینکه سالیوان برای اولین بار کلمه‌ی عروسک را کف دست او هجی کرد و یک عروسک به او داد. پس از آن هلن متوجه این مسئله شد. به مرور او به بازی انگشتان در کف دست خود علاقه مند شد. با این حال، هلن کلر همچنان کاملا متوجه هدف این بازی نشده بود. تا اینکه سالیوان او را کنار شیر آب برد و دستش را زیر آب برد. او همزمان کلمه‌ی آب را کف دست او هجی کرد. در این لحظه، هلن نسبت به هدف هجی کردن حروف در کف دست خود شد.

آغاز آموزش تحصصی کلر

پس از مدتی، سالیوان موفق شد که خانواده‌ی هلن را راضی کند که او را در مؤسسه نابینایان پرکینز ثبت نام کنند. در نتیجه، هلن در سال ۱۸۸۸ آموزش خود را در این مؤسسه آغاز کرد و وارد دنیایی جدید و هیجان انگیز شد. در این مؤسسه همه‌ی افراد برای برقراری ارتباط از هجی کردن کلمات روی کف دست استفاده می‌کردند. همین مسئله موجب آرامش بیشتر هلن کلر شده بود. در ادامه، هلن به کمک سالیوان و مدیر مؤسسه موفق به کسب موفقیت‌ها و پیشرفت‌های بزرگی شد. او توانست در دروسی نظیر زبان فرانسه ریاضی و جغرافی با موفقیت عمل کند.

در طول سال‌های ۱۸۸۸-۱۸۹۰ او زمستان‌ها را در مؤسسه پرکینز به یادگیری خط بریل گذراند. سپس او روند آهسته یادگیری صحبت کردن را زیر نظر سارا فولر از مدرسه ناشنوایان هوراس مان در بوستون آغاز کرد. در حالی که کلمات به طور همزمان برای او هجی می شدند او لب خوانی را با گذاشتن انگشتانش روی لب ها و گلوی گوینده یاد گرفت.

هلن کلر

هلن کلر در ۱۴ سالگی در مدرسه ناشنوایان رایت-هومسون در شهر نیویورک ثبت نام کرد. او در ۱۶ سالگی وارد مدرسه زنان جوان کمبریج در ماساچوست شد. پس از آن در سال ۱۹۰۰ در کالج رادکلیف پذیرفته شد. هلن به کمک معلم خود پس از گذشت ۴ سال موفق شد فارغ التحصیل شود. هلن اولین فرد نابینا و ناشنوایی بود که توانست فارغ التحصیل شود و مدرک لیسانس هنر را دریافت کند.

تأثیرگذاری هلن کلر

هلن در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قرن ۲۰ نقش بسزایی داشت. او مسائل بسیاری از جمله حقوق و مشکلات بانوان، صلح طلبی، رفاه معلولان، سوءتغذیه، کنترل بارداری ناخواسته و… را مورد بحث قرار داد. همچنین، کلر با توسعه مهارت‌های خود شروع به نوشتن درباره نابینایی کرد. موضوعی که در آن زمان در مجلات زنان تابو بود. ادوارد دبلیو مقالات او را برای مجله Ladies’ Home Journal پذیرفت و مجلات مهم دیگری نظیر The Century، McClure’s و The Atlantic Monthly نیز مقالات او را پذیرفتند. او همچنین تا سال ۱۹۳۷ باعث تشکیل کمیسیون هایی برای نابینایان در ۳۰ ایالت شد.

آثار و کتاب‌های هلن کلر

هلن بازتاب زندگی خود را در کتاب‌هایش آورده است. برخی از آن‌ها عبارتند از: داستان زندگی من (۱۹۰۳)، خوش بینی (۱۹۰۳)، جهانی که در آن زندگی می کنم (۱۹۰۸)، نور در تاریکی و دین من (۱۹۲۷)، مجله هلن کلر (۱۹۳۸) و درب باز (۱۹۵۷). در سال ۱۹۱۳ او به کمک یک مترجم شروع به سخنرانی کرد. سخنرانی‌های او عمدتاً از طرف بنیاد آمریکایی نابینایان، که بعداً برای آن یک صندوق وقفی ۲ میلیون دلاری تأسیس کرد، بود.

زندگی هلن در قالب فیلم

آموزش دوران کودکی کلر با سالیوان در نمایشنامه معجزه‌گر در سال ۱۹۵۹ توسط ویلیام گیبسون به تصویر کشیده شد. این نمایشنامه در سال ۱۹۶۰ برنده جایزه پولیتزر شد. متعاقباً در سال ۱۹۶۲ زندگی او به صورت یک فیلم سینمایی نیز ساخته شد و موفق به دریافت دو جایزه اسکار شد.

هلن کلر

پایان زندگی هلن کلر

کلر در سال ۱۹۶۱ دچار سکته‌های مغزی متعددی شد. او سال‌های آخر عمر خود را در خانه خود گذراند. در ۱۴ سپتامبر ۱۹۶۴، رئیس جمهور لیندون بی. جانسون مدال آزادی ریاست جمهوری را که یکی از بالاترین افتخارات غیرنظامی ایالات متحده است به او اعطا کرد. در سال ۱۹۶۵ او در تالار مشاهیر ملی زنان در نمایشگاه جهانی نیویورک انتخاب شد.

کلر بیشتر عمر خود را وقف جمع آوری کمک های مالی برای بنیاد آمریکایی نابینایان کرد. او در ۱ ژوئن ۱۹۶۸ چند هفته قبل از تولد هشتاد و هشتمین سالگرد تولدش در خانه اش در ایستون در خواب درگذشت. در کلیسای جامع ملی واشنگتن مراسمی به افتخار هلن کلر برگزار شد. در نهایت، جسد او سوزانده شد و خاکسترش در آنجا در کنار همراهان همیشگی اش، آن سالیوان و پولی تامسون به خاک سپرده شد.